English Version
This Site Is Available In English

مرزبانی؛ از من تا ما

مرزبانی؛ از من تا ما

مصاحبه با مرزبان پارک پردیسان مسافر حامد:


1) لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید و بفرمایید درکنگره درچه زمینه های خدمت کرده اید؟
سلام دوستان، حامد هستم مسافر. با ۲۴ سال تخریب مصرف انواع مواد وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی الکل. مدت ۱۱ ماه دو روز سفر کردم روش درمان DST با داروی درمان شربتOT با راهنمایی آقا پویش طی کردم و الان مدت 8 ماه که از بند مواد آزاد هستم.
همچنین مسافر سیگار هستم تخریب 24 سال مدت ۱۰ ماه و ۱۸روز سفر کردم به روش ویلیام وایت و با داروی نیکوتین خوراکی به راهنمایی آقا امیر الان مدت 6 ماه آزاد هستم ورزش در کنگره باستانی.
به مدت سه ماه در جایگاه صدور کارت و به مدت پنج ماه نیز در بخش نشریات خدمت کرده‌ام. در حال حاضر، حدود دو ماه است که به‌عنوان مرزبان پارک در خدمت کنگره ۶۰ و اعضای آن هستم.
2) وظایف شما به عنوان مرزبان درپارک شامل چه مواردی می شود؟
بر اساس دستوراتی که از استاد مهندس و از کتاب‌ها و آموزش‌های کنگره ۶۰ دریافت کرده‌ایم، ما مجاز به نشر هیچ سخنی جز کلام مهندس نیستیم. آنچه از کلام مبارک مهندس به ما منتقل شده، وظیفه ماست که آن را گسترش دهیم و به مسافران، همسفران و به‌ویژه تازه‌واردان انتقال دهیم. خدمتی که در پارک انجام می‌دهیم، جزو وظایف ماست و با دل و جان آن را پذیرفته‌ایم.
همان‌گونه که جناب مهندس عزیز فرمودند، مرزبانان بر روی آتش داغ و گداخته حرکت می‌کنند؛ بنابراین لازم است این موضوع را ابتدا در درون خود بپذیریم تا بتوانیم به بهترین شکل به دیگران خدمت کنیم.
از دیگر وظایف ما این است که وسایل و اموال کنگره ۶۰ را متعلق به خود بدانیم؛ چراکه قدردانی واقعی زمانی شکل می‌گیرد که ابتدا خودمان را صاحب این مجموعه بدانیم.
3) چطور بین محبت وقانون تعادل برقرار می کنید؟
قانون، همان چیزی است که از کنگره ۶۰، از مهندس عزیز و از طریق ایجنت محترم به ما ابلاغ می‌شود و ما موظف به اجرای آن هستیم؛ نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.
محبت نیز در کنگره ۶۰ معنا و جایگاه مشخصی دارد. همه ما در این مسیر می‌آموزیم که محبت چیست؛ همان‌گونه که آمده است: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.این مفهوم در روح و روان ما جریان پیدا می‌کند و وظیفه داریم آن را به دیگر مسافران و همسفران منتقل کنیم.
4)خدمت در جایگاه مرزبانی چه تغییر مشخصی در نگاه یا در رفتار شخص شما ایجاد کرده است؟
این جایگاه به من آموخت که نظم، عدالت و احترام فقط شعار نیست؛ در رفتار روزمره معنا پیدا می‌کند. مرزبانی باعث شد مسئولیت‌پذیری‌ام بالاتر برود و متوجه شوم کوچک‌ترین برخورد یا تصمیم من می‌تواند حال یک مسافر یا همسفر را تغییر دهد. دیگر به خدمت به چشم دیده‌شدن یا جایگاه نگاه نمی‌کنم؛ خدمت برای من تبدیل به یک عشق شده است.
دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم، بدون آنکه چیزی از ما بخواهند. امروز فهمیده‌ام وظیفه ما کاشتن است، حتی اگر برداشتش سهم ما نباشد. دیگران برای ما وقت گذاشتند، آموزش دادند و ایستادند؛ حالا نوبت ماست که این آموزش‌ها را در عمل، در رفتار و در برخورد با مردم، مسافران و همسفران جاری کنیم. این خدمت نگاهم را از «من» به «ما» تغییر داد و باعث شد آرام‌آرام انسان مسئول‌تری باشم، هم در کنگره و هم در زندگی.
5) به نظرشما حضوردرپارک چگونه میتواند مکمل اموزش های لژیون باشد؟
آموزش‌هایی که شخصاً دریافت کرده‌ام، ریشه در لژیون دارد. لژیون کمک کرد تا اخلاق و رفتار گذشته‌ام را به رفتاری پایدار و همراه با عشق تبدیل کنم. آنچه از کنگره ۶۰، از کتاب عشق، از ۶۰ درجه و از تمثیل‌های مهندس عزیز و دکتر امین آموخته‌ام، خدمت به بشریت، طبیعت و هستی است و اینکه هر آنچه به دست می‌آورم، به محیط، انسان‌ها و خلقت بازگردانم.
6) قدرتی که به مرز بانان داده میشود چگونه میتواند سازنده بماند و مخرب نشود؟
طبق آموزش‌های سی‌دی گره قدرت از دکتر امین، هر فردی در جایگاه خود دارای قدرت است و مهم این است که این قدرت چگونه مورد استفاده قرار گیرد. می‌توان از قدرت در مسیر ارزش‌ها بهره برد یا آن را در جهت ضد ارزش‌ها مصرف کرد. مرزبان می‌تواند با کلام محبت و عشق، دیگران را به مسیر صحیح هدایت کند و امر به معروف را به شکلی سازنده انجام دهد.
7) درپایان اگر صحبتی مانده که دوست دارید بگویید اما من نپرسیدم بفرمایید؟
خدا را شاکرم که وارد کنگره ۶۰ شدم. همان‌گونه که مهندس عزیز می‌فرمایند، ما باید سرگذشت و آموزش‌هایی را که دیده‌ایم، اجرا کنیم. امروز دستور جلسه قدردانی است و به‌راستی ما هنوز کار بزرگی برای کنگره انجام نداده‌ایم.
به نظر من، کنگره ۶۰ مانند یک سینماست که هرکس نقشی را ایفا می‌کند. من در دنیای بیرون، نقش ضد ارزش‌ها را بازی می‌کردم؛ اما با ورود به کنگره ۶۰ و با آموزش‌های مهندس عزیز و راهنمایان گرانقدر، به مسیری دعوت شدم که نماد آن عقاب است؛ عقابی که ما را به آسمان دعوت می‌کند تا دوباره پرواز را بیاموزیم.
خدا را شکر می‌کنم که در زمانی وارد کنگره شدم که مهندس حضور دارند و پرونده رهایی با دستان سبز ایشان امضا می‌شود.

سایت نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .