English Version
This Site Is Available In English

باید زیباترین نقاشی در کنگره باشم

باید زیباترین نقاشی در کنگره باشم

هفتمین جلسه از دوره هجدهم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان، با استادی مسافر زین العابدین، نگهبانی مسافر علی‌مردان و دبیری مسافر منصور، با دستور جلسه: "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟"، درروز دوشنبه ۲۴ آذر ماه ۱۴۰۴، ساعت۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

خدا را هزاران مرتبه سپاسگزارم که به من توفیق داد در این جایگاه قرار بگیرم و در کنار دوستان خوب، حس خوب را واقعاً تجربه کنم. دستورجلسه امروز مربوط به قدردانی است. چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم؟

واقعاً برای همهٔ ما این مطلب خیلی واضح است که ما واقعاً باید قدرشناس باشیم. اول باید قدرشناس خداوند باشیم که خداوند مهربان این جسم ما را طراحی کرده و به ما این جسم را ارزانی داشته و به ما اختیار کامل داده که چگونه از این جسم استفادهٔ صحیح را ببریم. خب، ما در بعضی جاها واقعاً نتوانستیم از این جسم خودمان خوب مراقبت کنیم و به تاریکی‌ها رفتیم و خدا را شکر می‌کنیم که به تاریکی‌ها رفتیم و این راه برای ما باز شد که ما آمدیم کنگرهٔ ۶۰ و درمان شدیم و به خیلی از مطالب پی بردیم.

از جناب آقای مهندس دژاکام عزیز، واقعاً کمال سپاس‌گزاری و قدردانی را داریم که این مسیر را برای ما باز کرد تا در این مسیر، ما در کنار همدیگر آموزش بگیریم. خب، ما باید واقعاً قدرشناس باشیم. الان در همین فضایی که ما داریم آموزش می‌گیریم، باید ببینیم این فضا چگونه به وجود آمده؟ چه کسانی زحمت کشیدند؟ هم از نظر مالی، هم از نظر معنوی همکاری کردند تا این فضا به وجود آمده و ما در کنار همدیگر داریم آموزش می‌گیریم. کجا ما می‌توانیم واقعاً این‌گونه دوستانی کنار هم داشته باشیم که بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی به همدیگر محبت کنیم؟

با توجه به این‌که من خیلی جاها رفتم و خیلی دوستانی هم داشتیم ولی هیچ‌کجا را ندیدم مثل کنگره که واقعاً بدون چشم‌داشتی به همدیگر کمک بکنند؛ کمک معنوی. و این جلسات واقعاً بار معنوی دارد، بار مالی دارد.

بر من زین‌العابدین، واجب است که قدردان باشم. نه تنها واقعاً با زبان. زبانم خوب است، باید من همیشه سعی‌ام بر این باشد که این «ممنونم» و «متشکرم» را در زبانم جاری بکنم؛ این خیلی خوب است، حس خوب به طرف بدهم. ولی به این تنها کافی نیست. باید من یک‌کم جیبم را شل کنم. اگر یک زمانی می‌خواستیم برویم، فرض کنید، یک گرم تریاک، بگیریم، به هر نحوی بود، این را به هرجوری تهیه می‌کردیم و می‌رفتیم با هزار خفت و بدبختی تهیه می‌کردیم. نمی‌گفتیم، مثلاً، دلمان نمی‌لرزد که چرا، مثلاً، انقدر پول می‌دهیم. الان هم که آمدم اینجا نباید دلم بلرزد. باید سعی کنم واقعاً در لژیون سردار شرکت کنم و از نظر مالی هم کمک کنم.

 این نوع جلسات، بار آموزشی خوبی دارد و اولین برداشت من، مفهوم شکرگزاری، تشکر، قدردانی و سپاس‌گزاری می‌باشد. می‌توانم این مسیری را که آقای مهندس برای ما طراحی کرده است، در این مسیر ما بتوانیم خوب حرکت کنیم؛ مسیر ارزش‌ها را برویم. اگر الان خاطرم باشد، در سی‌دی «نقاش»، آقای مهندس فرمودند که باید ما زیباترین باشیم. اگر زیباترین باشیم، همیشه سرفرازانه و با اقتدار، هر جا می‌رویم و سخن بگوییم کلام ما بر دل می‌نشیند.

نشان می‌دهد که ما اگر آمدیم در کنگره، آیا کنگره جای خوبی است؟ اگر ما رفتارمان و کردارمان و گفتارمان خوب باشد، روی دیگران هم واقعاً تأثیر مثبت می‌گذارد. اگر خدای‌ناکرده، ما دوباره، مثلاً، حرف‌های ناجور بخواهد از زبانمان جاری بشود، یا مثلاً کژرفتاری کنیم در اجتماع ، به اعتقاد من، برازندهٔ یک فرد کنگره‌ای واقعاً نیست. ما باید به خودمان ببالیم که چنین مربی مثل آقای مهندس دژاکام داریم و ان‌شاءالله که همین‌گونه که مشخص است، کنگرهٔ ۶۰ دیگر در تمام ایران، که چه بگویم، در کل دنیا سرایت کرده و این به همه ثابت شده است که تنها راه درمان، در کنگرهٔ ۶۰ می‌باشد.

عکس: مسافر رضا- لژیون دوم 

تایپ و بارگذاری خبر: همسفر مسعود 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .