English Version
This Site Is Available In English

بندگی کردن یعنی خدمت کردن

بندگی کردن یعنی خدمت کردن

جلسه یازدهم از دوره شانزدهم کارگاه ‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی جواد گلپایگان، با استادی پهلوان مسافر احمد، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه (در کنگره ۶۰چگونه قدردانی کنیم) در روز سه شنبه۲۵ اذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

 سلام دوستان احمد هستم، یک مسافر

خداوند بزرگ را شاکرم که در زمانی زندگی می‌کنم که استادی داریم که شفیع شدند تا بتوانیم از آسمان تاریکی‌ها عبور کنیم.

قدر، به معنای اندازه و دانی به، معنای دانستن است. اگر بخواهم صحبت‌های خود را با یک مثال شروع کنم وضعیت آب و هوا را می‌گویم که امسال پاییز همه به دنبال باران بودیم و بسیار دعا می‌کردیم تا باران ببارد اما لحظه‌ای تصور نمی‌کردیم که آیا خود ما نیز در حال بارش بودیم. قدردانی، یعنی من بدانم که کجا زندگی می‌کنم و همه امکانات اطراف خود را ببینم.

اگر به سی‌دی‌های جناب آقای مهندس نگاه کنیم می‌بینیم که در سی دی‌های هفته از قضایای زمین خارج شده‌اند و مسائل آسمان پرداختند و این نشان دهنده این است که جناب آقای مهندس می‌خواهند ما را با صور پنهان خود آشنا کنند.

راهنما شفیع یک رهجو است ،یعنی در محضر خداوند قول می‌دهد که اگر این رهجو در مسیر درست قرار بگیرد هستی دیگر به او آسیب نزند. همه ما در زمان گذشته آتش جهنم خود را با دست خود درست می‌کردیم و خود را در آن می‌سوزاندیم، اما فردی به نام مهندس دژاکام آمد و ما را از این آتش سوزنده و تاریکی‌ها خارج کرد.

قدر به معنی اندازه است یعنی کسی که اندازه‌ها را می‌داند، به طور مثال ما شربت اوتی را در عطاری‌ها و سایر کلینیک‌ها داریم اما ویرانگر است این در حالی است که وقتی وارد کنگره ۶۰ می‌شویم و بعد اندازه مشخص آن را استفاده می‌کنیم شفابخش می‌شود.

 اگر در آبدارخانه خدمت می‌کنیم باید قدر جایگاه خود را بدانیم، زیرا خداوند اجازه خدمت به بندگان خود را به هر کسی نمی‌دهد.

ما در مکانی وارد شده‌ایم که وحشی‌ترین و خانمان سوزترین مواد به ما اهلی شده‌اند. یک مثلث در همه ما به اسم چاکرا، دارما و کارما وجود دارد .چاکرا ،یعنی انرژی‌هایی که ما از جهان اطراف دریافت می‌کنیم و دارما یعنی اینکه کاری که ما در این جهان انجام می‌دهیم و کارما همان بازتاب کارهایی است که انجام داده‌ایم.

جناب آقای مهندس ریشه ما هستند و اطلاعاتی را از بعد دیگری وارد این بعد می‌کنند و در اختیار ما قرار می‌دهند اما اگر قدردان آن باشیم حتماً شفیع ما خواهند شد.

گاهی تصور می‌کنیم که ما ظاهرا به خودمان خدمت می‌کنیم در صورتی که ما به خود خدمت نمی‌کنیم، زیرا جسم ما ماشینی است که در اختیار طبیعت است ،در نتیجه ما به طبیعت خدمت می‌کنیم. اگر امروز حال ما خوب است اگر ارتباط خوبی با دیگران داریم و در زندگی آسایش و آرامش داریم در واقع مزد خدمت‌های خود را دریافت کرده‌ایم.

تمام سفر اولی‌ها و سفر دومی‌ها به خاطر داشته باشند ما برای رهایی خود باید سه سفر را طی کنیم، در نتیجه رهایی تنها رهایی از دام اعتیاد نیست ،زیرا در این سفر ما پاک می‌شویم تا اجازه بندگی کردن را پیدا کنیم.

بندگی کردن یعنی خدمت کردن .

گاهی تصور می‌کنیم که رها شده‌ایم پس باید برویم و این دقیقاً همان مصرف کنندگان بی‌مصرف می‌شود، زیرا ما از تمام کائنات و هستی استفاده کرده‌ایم، اما بدون اینکه بازپس بدهیم رفته‌ایم، در نتیجه دوباره طعمه می‌شویم و گیر می‌افتیم. 

حواسمان باشد که درست حرکت کنیم و خدمتگزار باشیم ،زیرا خداوند اجازه خدمت کردن را به همه نمی‌دهد. خدمت کردن یعنی عبور از بندهایی که تنها مربوط به اعتیاد نمی‌شود بلکه ممکن است مشکل فرزند ما باشد اگر در جهان ما بیماری‌ها و مشکلات زیادی وجود دارد ،زیرا بخشش وجود ندارد.

اگرچه در لژیون جونز، سیگار و دی‌اس تی در مقابل راهنمای خود قرار می‌گیریم و کم و کاستی‌های ما را راهنما می‌بیند ،اما در لژیون سردار ما در مقابل خودمان قرار می‌گیریم و اندازه فهم خود را متوجه می‌شویم آنجاست که اندازه ما مشخص می‌شود.

کسی که آموزش دیده باشد مورد سوال قرار می‌گیرد، در نتیجه اگر در اینجا حضور دارید بدانید که مسئول هستید.

 

تایپ و ویرایش مسافر رضا لژیون هفتم 

عکس مرزبان خبری مسافر جواد 

تنظیم و ارسال مسافر محمد لژیون سوم 

مسافران نمایندگی جواد گلپایگان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .