English Version
This Site Is Available In English

عمل، زبان قدردانی در کنگره است

عمل، زبان قدردانی در کنگره است

اولین جلسه از دوره پنجم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰، ویژه مسافران، نمایندگی سنایی نیشابور، با استادی مسافر بهروز، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر عباس، با دستور جلسه  «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟»  در تاریخ 1404/09/25 رأس ساعت17 آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، بهروز هستم، مسافر. دستور جلسه امروز «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم» است. برداشت اولیه ما از قدردانی، تشکر و سپاسگزاری است؛ اما در کنگره ۶۰، قدردانی موضوعی عمیق و آموزشی است و نمی‌توان ساده از کنار آن گذشت. روزی تنها آرزوی من درمان اعتیاد بود، اما امروز که وارد کنگره ۶۰ شده‌ام، از خودم می‌پرسم: آیا می‌توانم قدردان این نعمت بزرگ باشم؟
بزرگ‌ترین معجزه زندگی من در کنگره اتفاق افتاد. کنگره ۶۰ محبت، عشق و زندگی را به من آموخت؛ حسی که شاید هیچ‌گاه در جای دیگری تجربه نکرده بودم. کنگره دست من و امثال من را گرفت، مرا از تاریکی نجات داد و از خواب غفلت بیدار کرد. به همین دلیل به این آگاهی رسیدم که قدردانی از کنگره، وظیفه من است.
اما چگونه می‌توان در کنگره قدردان بود؟
به نظر من، حضور به‌موقع در جلسات، مشارکت، خدمت گرفتن و خدمت کردن، بزرگ‌ترین نوع قدردانی است. قدردانی باید قلبی، زبانی و عملی باشد؛ اما در کنگره، عمل از همه مهم‌تر است. حمایت در حد توان، چه با سبد، چه با سردار شدن و چه با هر خدمتی که از دستمان برمی‌آید، نشانه قدردانی است.
باید یاد بگیریم قدر داشته‌هایمان را بدانیم، پیش از آنکه روزگار به ما بگوید ای‌کاش زودتر قدرشان را می‌دانستیم. اگر کسی واقعاً قدردان باشد، آن را هم با زبان بیان می‌کند و هم در عمل نشان می‌دهد. زمانی که در اعتیاد غرق بودم، هر روز آرزوی مرگ می‌کردم. نگاه‌های تحقیرآمیز خانواده و اطرافیان آزاردهنده بود. حاضر بودم همه هست و نیستم را بدهم، اما مصرف‌کننده نباشم. امروز که در کنگره ۶۰ قرار گرفته‌ام، باید از خودم بپرسم:
آیا همان حس و حال روزهای اول را دارم؟
آیا هنوز هم حاضرم برای درمانم هزینه بدهم؟
اگر انسان آموزش درست ببیند، قدردان می‌شود. انسان موجودی فراموش‌کار است و اگر این فراموشی ادامه پیدا کند، به ناسپاسی می‌رسد. وقتی می‌فهمیم کنگره چه چیزی به ما داده است، تلاش می‌کنیم ذره‌ای از دین خود را ادا کنیم؛ هرچند هرچه جلوتر می‌رویم، می‌بینیم بدهکارتر هم می‌شویم. در کنگره یاد گرفتم که قدردانی یعنی خدمت؛ همان‌طور که به من خدمت شد. راه ورود به قلب خدا، ورود به قلب مخلوقات اوست. قدردانی یعنی کار خوب را جار نزنیم. همان‌طور که گفته شده است:
«آنچه خوبی می‌کنی، پیش خلق اظهارش مکن
اگر خدا داند، بس است، کالای بازارش مکن»
داستان ایاز باید همیشه جلوی چشم ما باشد؛ اینکه چه بودیم و به کجا رسیده‌ایم. در کنگره ۶۰ نباید وقتی مسیر زندگی هموار می‌شود، قدردانی را فراموش کنیم:
«چرا وقتی که راه زندگی هموار می‌گردد
بشر تغییر حالت می‌دهد، خونخوار می‌گردد
ز وقت عیش و خوشبختی زند بر طبل بی‌دینی
ز وقت تنگدستی مؤمن و دیندار می‌گردد»
نکته‌ای هم خطاب به سفر اولی‌ها دارم. به‌خاطر خودتان به کنگره بیایید، نه فقط به‌خاطر خانواده. من زمانی فقط به‌خاطر خانواده ترک کرده بودم. شش ماه گذشت، اما چون انگیزه‌ام درونی نبود، با یک نخ سیگار دوباره برگشتم و مصرفم بیشتر شد. پس خودتان را دوست داشته باشید و برای درمان خودتان قدم بردارید. برای هر جایگاهی که دوست دارید به آن برسید، تصویرسازی کنید و تلاش کنید. من هم تصویرسازی کردم، تلاش کردم و به لطف خدا و زحمات استادم به آن رسیدم.
کنگره ۶۰ هدف نیست، بلکه ابزاری برای رسیدن به هدف است. اگر شکرگزار باشیم، کائنات چندین برابر آنچه دریافت کرده‌ایم را به ما بازمی‌گرداند. کارت کشیدن، شرکت در سردار و ساده از کنار سبد نگذشتن، همه نشانه قدردانی است. کنگره ۶۰ عزت، آبرو، سلامتی، آرامش و کانون گرم خانواده را به من بازگرداند. مصرف قرص، تریاک، هروئین و شیشه را از من گرفت و بدبینی، بی‌خوابی و آوارگی ذهنی را از من دور کرد. کنگره به من زندگی داد.
و در پایان، خطاب به سفر اولی‌ها:
« ای ساربان غمگین مباش خوش روزگاری میرسد

یا عمر غم سر میرسد یا غمگساری میرسد

ای ساربان آهسته ران قدری تحمل بیشتر

این کشتی طوفان زده آخر کناری می رسد »

ممنون از اینکه سکوت کردید و با توجه به صحبت‌های بنده گوش دادید.

عکس مسافر مهدی
تایپ مسافر علی
ویراستاری مسافر مرتضی
لینک و انتشار خبر مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .