نهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، ویژه مسافران نمایندگی میلاجرد با استادی مرزبان محترم مسافر محمد ، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر قیس با دستور جلسه" چگونه در کنگره۶۰ قدردانی میکنیم؟ " دوشنبه ۲۴ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر،
تشکر میکنم از راهنمای خوب خودم آقا محسن و سپاسگزارم از لژیون خدمتگزار لژیون دوم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم تا خدمت کنم سپاسگزاری میکنم از مرزبانان و کلیه خدمتگزاران کنگره ۶۰ به ویژه نمایندگی میلاجرد و سپاسگزار مهندس و خانواده محترمشان هستم که چراغ راهی برای ما شدند تا بیایم از آموزشهای کنگره استفاده کنیم.
کنگره همه نوع آموزشهایی برای ما گذاشته به من محمد بستگی دارد که چگونه از این آموزشها استفاده کنم من از آنجایی که دنبال حال خوب بودم رو آوردم به مصرف مواد و سالیان سال وقتم را با این موضوع تلف کردم دستور جلسه امروز قدردانی و قدرشناسی در کنگره است چگونه در کنگره قدردانی کنیم ما یک مسئله قدردانی یا قدرشناسی داریم و یک مساله قدرنشناسی من از مسئله دوم شروع میکنم من خودم را بگویم متاسفانه آدم قدرنشناسی بودم از داشتههایی که داشتم خوب استفاده نکردم قدیمیها میگفتند قدر چیزی که داری را بدان ولی من توجه نمیکردم از یک گوش میگرفتم از گوش دیگر بیرون میدادم و فکر میکردم من همه چیز را میدانم و بقیه فقط میخواهند به من تذکر بدهند نمیدانستم قدرشناسی یعنی چی تا وقتی پایم به کنگره باز شد و متوجه شدم که قدرشناسی یعنی دیدن چیزهایی که خداوند در اختیار ما گذاشته درست استفاده کردن از چیزهایی که در اختیار ماست قدرشناسی راههای مختلف دارد یکی از راههای قدرشناسی خدمت کردن است مخصوصاً در کنگره وقتی خدمت میکنیم در اصل به خودمان خدمت میکنیم با خدمت کردن اگر بتوانیم خوب ببینیم و خوب بشنویم میتوانیم باز آموزشهایی بگیریم
به قول معروف شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند من کفر نعمت کردم و از خیلی چیزهایی که داشتم درست استفاده نکردم و از دست دادم، در کنگره یاد گرفتم که چگونه باید دید چگونه باید رفتار کرد چگونه با دیگران برخورد کنم و خودم را بالاتر از بقیه نبینم،
من قبلاً اینگونه نبودم همیشه فکر میکردم از همه بیشتر میفهمم ولی در کنگره فهمیدم اینجوری نیست متوجه شدم که اول باید ندانی را بدانی وقتی ندانی را بدانی تازه شروع به آموزش گرفتن میکنی وقتی بفهمی که چیزی را نمیدانی شروع میکنی به فهمیدن آن تا بدانی یا بهتر بدانی،

و این آموزشها باید بیرون از اینجا امتحان خودش را پس بدهد چگونه پس میدهد مثلاً زمانی که من وارد خانه میشدم با بوی سیگار با بوی بد سیگار و توقع داشتم همه جلوی من خم و راست شوند یا توقع داشتم یک جور خیلی بهتری با من برخورد کنند طلبکار بودم یک روز که پشت چراغ قرمز ایستاده بودم مدتی بود که سیگار مصرف نمیکردم ماشین جلو سیگار مصرف میکرد و باد دود سیگار را به سمت من میآورد و من گفتم چقدر بوی سیگار بد است که ماشین جلوی سیگار میکشد در همین لحظه دختر من که صندلی عقب نشسته بود شروع به گریه کردن کرد به همسرم گفتم که چه شد چرا گریه میکند گفت آن زمان که کوچک بود خیلی از بوی سیگار بدش میآمد ولی جرات نمیکرد که به شما بگوید، میگوید آن زمان که من بچه بودم و دوست داشتم روی پای پدرم بنشینم یا از مهربانی پدرم استفاده کنم انقدر پدرم بوی سیگار میداد و من هم از بوی سیگار بدم میآمد و سمت پدرم نمیرفتم حالا پدرم تازه فهمیده که این بوی سیگار چقدر مصیبت بوده و چقدر بد بود حالا آن تخریبها و ناراحتیهای اعصاب که به وجود میآورد به جای خودش امیدوارم قدر چیزهایی که داریم نعمتهایی که کنگره در اختیار ما قرار داده است بدانیم و استفاده کنیم امیدوارم قدرشناس باشیم در کنگره بمانیم و بتوانیم یک گوشه از کار کنگره را در دست بگیریم و لیاقت اینکه بتوانیم در کنگره خدمت کنیم به ما داده شود حتی اگر کشیدن جارو یا طی زدن باشد یا هر کار دیگری هر کاری که از دست ما میآید امیدوارم لیاقت خدمت در کنگره را خداوند به ما بدهد و باشیم و خدمت کنیم سپاسگزارم که به صحبتهای بنده گوش کردید.
تایپ: مسافر قیس
عکس: مسافرمهدی
تنظیم: مسافرعلی
(مسافران نمایندگی میلاجرد اراک)
- تعداد بازدید از این مطلب :
28