جلسه چهارم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نائین به استادی همسفر آزاده، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
استاد پس از قرائت پیام دلنشین وادی چهاردهم گفتند: میخواهم امروز را با حس مشترک شروع کنیم، حسی که همه با هم تجربه کردیم و پس از گذراندن یک دوران سخت، نفس عمیقی کشیدیم و گفتیم خدایا شکر و این قدردانی واقعی و از عمق وجود ما بود. آقای مهندس میفرمایند شکرگزاری شامل سه مرحله است؛ شکرگزاری در افکار که از قلب برخیزد، بعد زبانی یا گفتاری و دیگری عملی است. شکرگزاری زبانی و کلامی را اغلب روزها انجام میدهیم. هر روز در کنگره میگویم خدایا شکر که من امروز روی این صندلی نشستهام و لیاقت حضور در کنگره را داشتم! این شکرگزاری به قلب من رفته که الان در اینجا حضور دارم و در کلام من جاری میشود.
آقای امین میفرمایند: «وقتی در یک جایگاه مسئولیتی قرار میگیری یا در آن خدمت گرهی داری یا آن گره را در خود حل کردهای». من هم با خودم فکر کردم که این دستور جلسه برای من خیلی آموزش داشت و حتماً باید آن را کاربردی میکردم؛ زیرا در آن خیلی گره داشتم. من با حضور در جلسات خدا را بهخاطر وجود مهندس و راهنمایم شکر میگویم و این از دل برمیآید و بر کلام من جاری میشود؛ اما در عمل چگونه قدردانی میکنم؟ آیا پس از چند هفته غیبت یا هنگامی که با تأخیر در جلسات حاضر میشوم میتوانم بگویم که سپاسگزار آقای مهندس یا راهنمای خود هستم؟ آیا زمانی که سیدیهای هفتگی را نمینویسم و علیرغم زحمات و آموزشهای راهنمایانی که بعضاً از شهرهای دیگر برای آموزش ما به کنگره میآیند و دستور جلسات را هر سال به ما میآموزند حتی از عهده یک مشارکت ساده که نشاندهنده رشد دانش من است برنمیآیم، میتوانم بگویم قدردان کنگره هستم درحالیکه من این قدردانی را به عمل تبدیل نکردهام؟! آقای مهندس میگویند باید آموزشها را به عمل تبدیل کنیم.
زمانی میتوانم بگویم قدردان هستم که دستپر وارد جلسه شوم و بتوانم در مورد دستور جلسه صحبت کنم. آقای مهندس میفرمایند: «اگر ناسپاس نعمتی باشی آن نعمت از تو گرفته میشود». سپاسگزاری تنها به کلام نیست و باید عملی شود و در کنگره خدمتها باید دستبهدست بچرخد تا ادامهدار شده و این ساختار حفظ شود. اگر من به سفر دوم رسیدم؛ ولی ادامه ندادم و خدمت نکردم، درحالیکه ابتدای ورود به کنگره، زمانی که با حال خراب وارد شدم، کسی مرا در آغوش گرفت و به من آموزش داد، دیگر نمیتوانم بگویم، قدردان آن عزیزی که روز اول به من دلداری داد هستم؛ زیرا برای این قدردانی باید تازهواردی که با حال خراب وارد کنگره شده را آرام کنم تا در کنگره ماندگار شود و بتوانم بگویم قدردان آن عزیزانی هستم که روز اول به من امید دادند.
مرزبانان هر شعبه حداقل یک ساعت قبل از شروع جلسات در کنگره حضور پیدا میکنند و تا چند ساعت بعد جلسه در شعبه حضور دارند تا مجری و حافظ نظم و امنیت کنگره باشند و ما در آرامش کامل از سایر خدمات آموزشی بهرهمند شویم. اگر من بین سخنان استاد صحبت کنم یا در جلسه رفتوآمد کنم یا گوشی من به صدا درآید و یا به حرمتها و قوانین توجه کافی نداشته باشم، آیا میتوانم بگویم قدردان مرزبانان هستم؟ صحبتکردن راحت است؛ اما عملیکردن آن راحت نیست و من باید همه آموزشها را عملی کنم و زمانی که اسم خدمت میآید با دلوجان بپذیرم و نترسم. افرادی که خدمت میکنند، برنامهریزی دارند که خدمت خود را به نحو احسن انجام دهند. اگر توانستم با برنامهریزی درست خدمت کنم، میتوانم بگویم قدردان آموزشهای آقای مهندس هستم که این بستر را برای ما فراهم کردند.
زمانی که یک نفر لیوان آبی برای شما میآورد، شما از او تشکر میکنید، درحالیکه کنگره به ما آب حیات داد؛ بنابراین باید شکرکردن و قدردانی ما نیز در حد زندگی و چیزهایی که اینجا کسب کردیم باشد. قدردانی باید متناسب با موضوعی باشد که برای آن قدردانی میکنیم. آقای مهندس میفرمایند، قدردانی فقط مختص کنگره نیست، باید در زندگی خود قدردان باشیم. من اگر انرژی و آرامش را در خانه خود حاکم کردم، آن موقع قدردان کنگره هستم. اگر فقط در کنگره آموزشها را عملی کنم؛ ولی در زندگی رعایت نکنم و مثل گذشته رفتار کنم، نمیتوانم قدردان باشم. زمانی که در جایگاه خدمت قرار گیرم، در مسیر بازپرداخت آنچه از کنگره دریافت کردهام، هستم. اگر تلاش کنم و هدفم این باشد که به جایگاه خدمتی برسم که حال دیگران را خوب کنم، مثل باغبانی هستم که باغ او میوه داده است. پس من نباید صرفاً به کنگره بیایم و آموزش بگیرم و سیدی بنویسم؛ باید در کنار اینها خدمت کنم و در پندار و گفتار و کردار خود قدردان باشم.
در پایان میخواهم بگویم که احترام را در دل خود زنده کنیم و گذشت را در رفتار خود داشته باشیم و عمل سالم را در زندگی خود جاری کنیم، آن موقع است که هم قدردان کنگره بودهایم و هم قدردان تمام عزیزانی که برای ما زحمت کشیدهاند.

حضور اسیستانت محترم همسفر اعظم و بازدید از دفاتر خدمتگزاران
.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر طاهره و مسافر رمضان
تایپیست: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
عکاس: همسفر اکرم، رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر افسون، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
195