قدردانی نوعی شکرگزاری است

تعدادی از همسفران لژیون دهم در باب دستور جلسه (در کنگره چگونه قدردانی می‌کنیم ) چنین نوشتند:

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

من بسیار شکرگزار خداوند هستم، که کنگره را در مسیر زندگی من قرار داد. از اقای مهندس و راهنما‌یان‌ خودم، خانم لیلای عزیز و خانوم اعظم عزیز تشکر می‌کنم که راه درست زندگی کردن را به من می‌آموزند. اگر من کمی به عقب بر‌گردم و روزهای قبل را به یاد بیاورم، که در چه شرایطی و جایگاهی بودم و الان در چه مرحله‌ای هستم، از کنگره بهتر قدر‌دانی می‌کنم، که وجود کنگره‌۶۰ نعمت بزرگی است که خدا به من داده است. اگر نتوانم قدردان این نعمت باشم ضرر خواهم کرد و این نعمت را قطعا از دست می‌دهم. من به عنوان یک رهجو در کنگره در مسیر آموزش هستم این به لطف خدا و شما راهنمایان گرانقدر و مرزبانان و ایجنت و کسانی که در کارگاه خدمت می‌کنند است. از همه شما سپاسگزارم و مدیون شما عزیزان هستم. من زمانی می‌توانم قدردان کنگره باشم، که نظم را رعایت کنم، به موقع در شعبه حضور داشته باشم، پوشش تمیز و آراسته داشته باشم، به تک تک اعضایی که در کنگره وخواهر لژیونی‌هایم احترام بگذارم، احترام به حرمتها مثل، دروغ نگفتند به راهنما، بحث سیاسی نکنم، دربیرون از کنگره با افراد کنگره ارتباط مالی برقرار نکنم، از سبد قانون یازدهم حمایت کنم. تمام این نکات از مراحل قدردانی هستند.

سلام دوستان ملیحه هستم  یک همسفر

با سپاس و تشکر فراوان از قدرت مطلق و جناب مهندس بابت وجود کنگره ۶۰ که من در مسیر آموزشی آن قرار دارم. من یاد گرفته‌ام قبل از هر چیز در ابتدای بیاناتم، تشکر و قدردانی خود را به جا آورم. من در کنگره آموخته‌ام که قدردانی بسیار اهمیت دارد؛ زیرا کنگره سیستمی است که اهداف آن در جهت بالا بردن مقام و دانش انسانی می‌باشد، که با بالاتر رفتن دانش و آگاهی من، بیشتر قدردان آن می‌شوم، یعنی هر چه دانایی بالاتر باشد، میزان قدردانی هم بالاتر می‌رود. من به چند طریق می‌توانم قدردان کنگره ۶۰ باشم؛ یکی از نظر مالیمی باشد؛ زیرا این مجموعه بصورت رایگان در اختیار من است، من در کنگره آموخته‌ام که با برنامه ریزی پس‌انداز داشته باشم و بخشی از آن را برای کنگره در نظر می‌گیرم، هر چند که من هر چقدر هم کمک مالی به کنگره داشته باشم، نسبت به خدمات کنگره به من، باز هم کم است. دیگری از نظر خدمت می‌باشد، که هر خدمتی به من واگذار می‌شود با جان و دل آن را بپذیرم و انجام دهم، فرقی نمی‌کند آن خدمت چه باشد؛ زیرا کمترین کاری است که می‌توانم برای کنگره انجام دهم. من به کنگره احتیاج دارم، کنگره به من نیازی ندارد. سرعت آموزش‌ها و دانش کنگره بالا است و من زمانی برای تعلل ندارم و باید خود را به آموزش‌‌های کنگره برسانم و تا جایی که می‌توانم آن را در زندگی خود عملی کنم و به بیرون از کنگره انتقال دهم. من حتی می‌توانم با رعایت کردن و احترام گذاشتن به قوانین کنگره هم به نوعی از کنگره قدردانی کنم؛ زیرا با رعایت کردن قوانین و حرمت‌ها، ثابت می‌کنم که کنگره ۶۰ برای من ارزش دارد و من قدردان آن هستم.

سلام دوستان شهناز هستم یک همسفر 

در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم، شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند. اگر من تشکر و قدردانی از خالق را بیاموزیم و عملی کنیم، می‌توانیم از مخلوق هم تشکر کنیم و قدردان زحماتی باشیم که ما را از تاریکی درون نجات داد تا بتوانیم در مسیر درست قدم برداریم. کنگره و جناب مهندس و تمام کسانی که خدمت می‌کنند عشق هستند، با نگارش وادی چهاردهم که با محبت، نور امید را در دل‌های ناامید ما روشن کردند، و ظرفیت بخشش در من به وجود آمد و زمانی می‌توانیم سپاسگزار باشیم که ظرفیت در ما شکل  گرفته باشد. گاهی اوقات به خاطر منفی بودن افکار و انديشه به هستی توجه نمی‌کنیم و دچار ناسپاسی می‌شویم، هنگامی که من با تمام وجود سپاسگزاری را درک کنم و شکرگزار باشم، می‌توانم حال خوب دریافت کنم و خیر و برکت را در زندگی خود احساس کنم. عشق بدهم، قطعا عشق دریافت می‌کنم. حس خوب بدهم حس خوب دریافت می‌کنم، از مالم ببخشم با برکت بیشتربه مال من بر می‌گردد؛ اگر هستی را درک کنم که هستی در حال بازتاب است. از جناب مهندس و خانواده محترم‌ ایشان و تمام خدمتگزاران و راهنمای خوبم خانم اعظم بسیار سپاسگزارم که به من درس محبت آموختند، ان‌شاالله همیشه سلامت و پایدار باشند.

ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: دبیر سایت همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر عفت (لزیون شانزدهم)