جلسه چهارم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر ناصر، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» ۲۳ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که قسمت شد در این جایگاه حضور پیدا کنم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از همه خدمتگزارانی که این بستر را برای ما فراهم میکنند صمیمانه تشکر میکنم. دستور جلسه این هفته در کنگره ۶۰ «چگونه قدردانی میکنیم» است.
اواخر بهمنماه سال ۹۱ وارد کنگره شدم و تخریب بسیار بالایی داشتم. وقتی با خودم فکر میکنم، از خود میپرسم من برای چه به کنگره آمدم و به دنبال چه چیزی بودم؟ مصرف مواد مخدر سلامتی را از من گرفته بود و من در جستوجوی سلامتی بودم. هیچ نعمتی بالاتر از سلامتی نیست؛ اگر انسان همه دنیا را داشته باشد ولی سلامتی نداشته باشد، هیچ ارزشی نخواهد داشت.
به کنگره آمدم، دستم را دراز کردم و کمکم کردند. دست مرا گرفتند، راهنما در اختیارم گذاشتند و راهنمای تازهواردین با عشق مرا در آغوش گرفت و به من مشاوره داد. در جلسه سوم، همسرم را نیز با خودم آوردم و او هم راهنما انتخاب کرد.
شعبه وحید تازه تأسیس شده بود. ده ماه گذشت و من رها شدم و به همراه سه نفر دیگر، از اولین رهاییهای شعبه وحید بودیم. با خودم میگفتم این همه انسان خدمت کردند تا من به رهایی برسم، پس من هم باید گوشهای از کار را بگیرم و قدردان باشم. اگر میرفتم، کفران نعمت کرده بودم.
کلمه «کافر» از «کفر» میآید، به معنی پنهان کردن. اینگونه نیست که هرکسی خدا را قبول نداشته باشد کافر باشد؛ در واقع هر کسی که هر حقیقتی را پنهان کند، کافر است. رهایی و سلامتی من حقیقت محض بود؛ حقیقتی که با پوست و گوشت آن را حس کرده بودم.
من در کنگره ماندم و شروع به خدمت کردم؛ مشاوره تازهواردین شدم، مرزبان شدم، راهنما شدم و تا جایی که توانستم از هیچ خدمتی فروگذار نکردم. البته منظور من این نیست که هر رهجویی باید راهنما شود؛ نه. شما میتوانید با حضور خود، حتی با یک لبخند، خدمتگزار و قدردان باشید.
من در سفر اول تقریباً همه خدمتها را انجام دادم. در هفت ماه سفر دبیر شدم و یک ماه بعد از رهایی، نگهبان شدم. سه ماه از سفرم گذشته بود که ماه مبارک رمضان فرا رسید و تصمیم گرفتم افطاری شعبه را بدهم. حس بسیار قشنگی بود و من باور دارم که رهایی من در گرو همین خدمتها بود. باید هر کاری که از دستمان برمیآید انجام دهیم و قدردان کنگره ۶۰ باشیم، زیرا قدردان بودن، ابزار رهایی است. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم

تایپ: مسافر امید
عکس: مسافر سعید
تنظیم: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
209