چهارمین جلسه از دور هفدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با دستورجلسه " درکنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم؟" با استادی راهنمای محترم مسافر قدرت، نگهبانی مسافر جلیل و دبیری مسافر علی در روز یکشنبه مورخ ۲۳ آذرماه 1404 راس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا لازم میدانم بابت فرصت امروز، از گروه مرزبانی و نگهبان محترم که این امکان را در اختیار بنده قرار دادند، صمیمانه سپاسگزاری کنم. در ابتدا مقرر نبود بنده در جایگاه استاد جلسه حضور داشته باشم و بنا بود یکی از دوستان سفر دومی، این مسئولیت را بر عهده بگیرد؛ اما به تعبیر رایج، این موضوع بهصورت توفیق اجباری رقم خورد و این فرصت به بنده واگذار شد. از این بابت نیز خداوند متعال را شاکر و سپاسگزار هستم.
دستور جلسه امروز با عنوان «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی می کنیم؟» مطرح شده است. اگرچه این موضوع در چارچوب کنگره ۶۰ تعریف میشود، اما حقیقت آن امری است که باید همواره و در همهجای زندگی ما جاری باشد.
این پرسش مطرح میشود که چرا باید سپاسگزاری کنیم؟ فلسفه قدردانی چیست؟ و نهایت سپاسگزاری ما به کجا ختم میشود؟
ما مخلوق هستیم و خداوند بهعنوان خالق، امکانات و نعمتهایی را در اختیار ما قرار داده و از ما خواسته است که از این امکانات در مسیر رشد و تعالی خود استفاده کنیم. خداوند هیچ نیازی به شکرگزاری ما ندارد، چرا که ذات او از هرگونه نیاز مبراست. بنابراین، شکرگزاری پیش از آنکه برای خداوند باشد، برای خود ماست.
در نظام هستی نوعی بدهبستان وجود دارد. زمانی که ما سپاسگزاری میکنیم، در واقع یک پالس مثبت ارسال میکنیم که بازگشت آن، مجدداً به خود ما خواهد بود. به همین دلیل، در کنگره ۶۰ تأکید ویژهای بر موضوع تقدیر، تشکر و سپاسگزاری وجود دارد؛ زیرا انسان ذاتاً فراموشکار است.
بارها به خودم یادآوری کردهام که روزی با حال نامساعد وارد کنگره شدم و پس از مدتی با حال خوب از آن خارج شدم. اما با گذر زمان، این حال خوب به عادت تبدیل میشود. عادت، نوعی حجاب و پرده است که باعث میشود گذشته خود را فراموش کنیم. به همین دلیل، لازم است همواره به خود تذکر بدهیم و یادآوری داشته باشیم.
سپاسگزاری از خداوند صرفاً به گفتن «خدایا شکرت» محدود نمیشود؛ این، حداقلِ حداقل شکرگزاری است. خداوند امور را معمولاً از طریق واسطهها انجام میدهد. ممکن است دوستی را ببینیم که پیشتر حال نامساعدی داشته و اکنون حال بهتری دارد؛ وقتی از او سؤال میکنیم چه کرده، میگوید به فلان مکان رفته یا از فلان مسیر کمک گرفته است. این هدایت نیز با واسطه و از جانب خداوند انجام شده است.
در همین راستا، سپاسگزاری از واسطهها اهمیت ویژهای دارد. همانطور که آقای مهندس نیز مثالهای متعددی بیان میکنند؛ زمانی که نان میخریم، از نانوا تشکر میکنیم، یا هنگام استفاده از تاکسی، از راننده قدردانی میکنیم. گاهی این تصور به وجود میآید که چون هزینه پرداخت شده، دیگر نیازی به تشکر نیست؛ در حالی که این نیز بخشی از همان بدهبستان در نظام هستی است.
اگر تفکر، ذکر و زیست ما شاکرانه باشد، آنگاه نسبت به هر آنچه دریافت میکنیم، سپاسگزار خواهیم بود. چه در زمان سختی و چه در زمان فراوانی، شکرگزاری لازم است. چه زمانی که حال ما خوب است و چه زمانی که حال ما خوب نیست.
زمانی که دارو مصرف میکنم و حالم خوب است، باید شاکر باشم. زمانی که دوز کاهش یافته و با علائمی مانند بیقراری یا گزگز مواجه هستم نیز نباید وارد نارضایتی و گلایه شوم. شکرگزاری یعنی قدردان سلامتی باشم، قدردان دردی که موجب رشد من شده، قدردان داشتهها و حتی قدردان نداشتهها.

زندگی شاکرانه یعنی در همه حال، ذوق در شکر وجود داشته باشد. این مسیر از مخلوقات آغاز میشود تا به خالق ختم شود. اگر نتوانم از همسر، پدر، مادر، همکار، دوست یا حتی راننده تاکسی که خدمتی به من نموده تشکر کنم، کاری جز فریب خود انجام نداده ام.
نکته مهم دیگر در بحث قدردانی، عمل درست و عمل صالح است. نمیتوان فردی بود که رفتار نادرست دارد، غیبت میکند، یا حق دیگران را تضییع میکند و در عین حال مدعی شکرگزاری باشد. شکرگزاری واقعی با عمل سالم و صالح معنا پیدا میکند. در سفر نیز صادق است؛ تشکر از راهنما زمانی کامل میشود که در عمل، با نوشتن سیدیها، رعایت نظم، حضور بهموقع در جلسات و اجرای درست قوانین همراه باشد.
در نهایت، قدردانی واقعی یعنی پایبندی به قوانین؛ چه قوانین کنگره، چه قوانین اجتماعی و چه در بعد کلیتر، قوانین الهی که در مسیر صراط مستقیم تعریف شدهاند.
در پایان، از سکوت و توجه شما عزیزان که به صحبتهای بنده گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.
مرزبان خبری: مسافر حبیب
تایپ: مسافر محمود لژیون پنجم
عکاس: مسافر علیرضا لژیون دوم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
59