English Version
This Site Is Available In English

قدردانی باید زبانی، قلبی و عملی باشد

قدردانی باید زبانی، قلبی و عملی باشد

جلسه چهارم از دوره چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، در نمایندگی شهباز با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر وجیه‌الله با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم؟» در روز یکشنبه، تاریخ ۱۴۰۴/۹/۲۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان رضا هستم یک  مسافر
خیلی خوشحالم که دوباره فرصتی پیش آمده تا در خدمت شما عزیزان باشم. داشتم به شعبه نگاه می‌کردم؛ به تمیزی جلسه، به سالن جلسه که امیر، استاد جلسه بودم. ولی ما گاهی اوقات قدرِ جای خودمان را نمی‌دانیم؛ نمی‌دانیم در چه مکان تمیزی، در چه شرایط خوبی و با چه انسان‌های نیکویی هستیم.
گاهی لازم است برای یادآوری این موضوعات توقف کنیم و به خود بگوییم که قدردان بودن همیشه آسان نیست. چون نیروی منفی دقیقاً کارش این است که شرایطی به‌وجود بیاورد تا انسان‌ها قدردان نباشند. اگر همه آدم‌ها قدردان بودند، مسیر رشد برای همه به‌خوبی پیش می‌رفت، ولی چون نیروهای منفی در کار هستند، انسان در معرض ناسپاسی، فراموشی، غفلت و توهّم قرار می‌گیرد و خیلی چیزها را نمی‌بیند.
گاهی ممکن است کسی وارد شعبه شود و احساس کند که شعبه جای خوبی نیست، یا کنگره مثل قبل نیست. این حس، نشانه‌ای از آن است که نیروهای منفی آهسته‌آهسته در درون ما رشد می‌کنند و تاریکی در ما بیشتر می‌شود. باید مراقب باشیم؛ چون حس‌های منفی در انسان باعث می‌شوند دیدِ ما نسبت به جایگاه یا آدم‌های اطرافمان خراب شود، و همین خرابی حس، جلوی رشد خودِ شعبه را می‌گیرد.
نیروی منفی ابتدا خیلی کم شروع می‌کند، ولی اگر کنترل نشود، رشد می‌یابد. انسان باید حواسش به خودش باشد؛ به‌محض اینکه احساس کرد تاریکی وارد وجودش شده، ذهنش را تغییر دهد. همان‌طور که مهندس می‌گویند، می‌توانیم کانال ذهنمان را سریع عوض کنیم و دوباره با دیدی تازه نگاه کنیم.
اگر بخواهیم در شعبه فقط نقص‌ها را ببینیم، قطعاً چیزهای زیادی برای ایراد گرفتن هست؛ در مرزبان‌ها، در راهرو، حتی در جزئیات کوچک. اما اگر بخواهیم زیبایی‌ها را ببینیم، آن‌وقت در همین جا می‌توانیم شکوهِ نظم، محبت و رشد را هم مشاهده کنیم.
برای قدردان بودن باید همیشه مراقب خودمان باشیم، با حس خوب وارد شعبه شویم و با حس خوب خدمت کنیم. قدرِ آنچه داریم را بدانیم، چون شاید حتی متوجه نباشیم که چه انسان‌های ارزشمندی کنارمان حضور دارند. در کنگره خیلی از افراد خوب و دلسوز وجود دارند. ممکن است بعضی‌ها سیگار بکشند یا هنوز با بعضی رفتارها درگیر باشند، اما این‌ها در همه محیط‌های انسانی وجود دارد. مهم‌تر این است که ببینیم چه کسانی درست و با نیتِ خدمت فعالیت می‌کنند.
حس سپاسگزاری باید دائماً در درونمان زنده باشد، چون اگر نباشد، انسان به‌جای دیدن نعمت‌ها، شروع به نالیدن می‌کند. گاهی لازم است خودمان یادداشت کنیم که در چه جای خوبی هستیم و چه چیزهایی به ما داده شده است. جلسات هفتگی و جمعه‌ها دقیقاً برای همین یادآوری‌ها برگزار می‌شوند، تا انسان از غفلت بیرون بیاید و جایگاه خودش را دوباره بشناسد.
در مورد قدردانی باید بدانیم این موضوع فقط مربوط به کنگره نیست؛ بلکه در تمام هستی معنا دارد. ما در کنگره یاد می‌گیریم که چگونه قدردانی کنیم تا بتوانیم در زندگی، نسبت به خداوند، انسان‌های دیگر و حتی خودمان سپاسگزار باشیم.

همه‌چیز از جایی آغاز می‌شود که انسان قدرِ خودش را بداند، منزلت خود را بشناسد و برای آن تلاش کند. وقتی انسان آگاه می‌شود که کیست و برای چه هدفی آمده، شروع به حرکت می‌کند. نیروهای منفی تلاش می‌کنند جلوی این حرکت را بگیرند؛ ممکن است آرام و نامحسوس عمل کنند، ولی هدفشان یکی است: توقفِ انسان.
در سفر اول خودم برای رهایی از مواد و سیگار تلاش کردم، اما بعدها فهمیدم که هدف فقط ترک مواد نیست. یادم می‌آید در سفر دوم، به گفتهٔ وادی دوم، با خودم فکر می‌کردم: «من برای چه به دنیا آمدم؟» پاسخ را نمی‌دانستم، ولی حرکت کردم تا بفهمم. کم‌کم متوجه شدم که انسان باید مفید باشد، باید جایگاه انسانی خود را بازگرداند. وقتی این مقام دوباره به‌دست آید، انسان به منزلت و ارزش واقعی خود نزدیک می‌شود.
در کنگره گفته می‌شود قدردانی باید زبانی، قلبی و عملی باشد. یعنی باید هم تشکر کنیم، هم در دل شکرگزار باشیم، و هم در عمل نشان دهیم. قدردان واقعی کسی است که خدمت خود را درست انجام می‌دهد.
نفسِ قدردان مثل خاک حاصل‌خیز است که اگر بارانی بر آن ببارد، سرسبز می‌شود. اما نفسِ ناسپاس مثل زمین شوره‌زار است که هرچه هم باران یا آموزش ببارد، هیچ ثمری نمی‌دهد. بعضی‌ها به کنگره می‌آیند، سی‌دی‌ها را گوش می‌دهند، ولی عمل نمی‌کنند؛ چون نفسشان آماده نیست. باید مراقب این موضوع باشیم و تلاش کنیم که در جایگاه‌های خدمتی رشد پیدا کنیم.

یکی از نشانه‌های قدردانی، مشارکت مالی در شعبه و لژیون سرداری است؛ چون بخش مالی هم جزئی از سپاسگزاری است. همچنین در کنگره رسم است در جشن‌های فصلی مثل جشن دیده‌بان، جشن همسفر و جشن راهنما از خدمتگزاران با پاکت قدردانی شود. این تمرینی است تا یاد بگیریم در زندگی هم قدردانی کنیم.از مادر، پدر و هر کسی که برایمان زحمت می‌کشد.
اما نباید فقط در گفتار باشد؛ عمل، مهم‌ترین بخش این مثلث است. میزان قدردانی ما به میزان عمل ما بستگی دارد. خودِ من هم هنوز مسیر زیادی برای رشد دارم و باید در حلقه‌های تلخ و شیرین زندگی حرکت کنم تا واقعاً قدردانی را درک کنم.
باید قدرِ جایگاه، فضایی که فراهم شده و این جمع صمیمی را بدانیم. هرچه تعداد رهایی‌ها و رهایی سیگاری‌ها در شعبه بیشتر شود، نشان‌دهندهٔ رشد جمع است. اگر رشد کم است، شاید چون ما هنوز به سمت قدرشناسی واقعی حرکت نکرده‌ایم.
در مورد تازه‌واردین هم باید گفت محصول کنگره، انسانِ رها‌شده است و این انسان باید دیگران را هم به کنگره دعوت کند. اگر این چرخه ضعیف باشد، باید بیشتر روی خودمان کار کنیم تا بستر حضور تازه‌واردان فراهم شود.
متشکرم.

تایپ وتنظیم:مسافرابوالفضل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .