همسفر مریم به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. ایشان به مدت ۱۰ ماه و ۲۱ روز با متد «DST» و داروی درمان «OT» به راهنمایی مسافر مجید فروغی و همسفر محدثه سفر کردند و در حال حاضر ۶ سال و ۶ ماه است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. در باب دستور جلسه هفتگی کنگره۶۰ با موضوع «چگونه از کنگره۶۰ قدردانی کنیم؟» گفتوگویی با ایشان ترتیب دادهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
لطفاً در ابتدا بفرمایید که قدردانی به چه معناست و طبق آموزشهای کنگره، ما به چند روش میتوانیم قدردانی کنیم؟
از دیدگاه من، بر اساس آموزشهای کنگره۶۰، قدردانی؛ یعنی دیدن و درک کردن نعمتها، محبتها و کوششهایی که برای ما با بیان آگاهانه و قلبی انجام شده است. قدردانی فقط یک احساس نیست؛ بلکه یک عمل و یک وظیفه انسانی است که باعث میشود انرژی مثبت در زندگی ما جریان پیدا کند و حس و حالمان به سمت آرامش و سازندگی حرکت کند. در کنگره۶۰ ما یاد میگیریم که قدردانی از سه طریق انجام میگیرد.
قدردانی زبانی؛ یعنی بهصورت روشن و محترمانه تشکر کنیم؛ از راهنما، خدمتگزاران، مسافرمان و از هر کسی که برای ما قدمی برمیدارد. قدردانی عملی؛ یعنی تشکر را فقط به زبان نگوییم، بلکه با رفتار درست نشان دهیم؛ مانند حضور منظم در جلسات، انجام تکالیف، مشارکت مفید، کمک در نظم، نگهبانی و حمایت صحیح از مسافر. قدردانی مالی؛ یعنی کمک کردن به ادامه حیات کنگره۶۰ با مشارکت در سبد، زمین و هرگونه ساختوساز؛ چون در آموزشها به ما میگوید: «کسی که بهره میبرد، باید سهم خودش را ادا کند.» برای من به عنوان یک همسفر، قدردانی؛ یعنی اینکه هم کمک کنم، هم یاد بگیرم و هم با عملم نشان بدهم که ارزش این مکان و این آموزش را میدانم.
مهندس حسین دژاکام در صحبتهای خود به این نکته اشاره میکنند که انسانها باید سه مفهوم «لطفاً»، «تشکر کردن» و «عذرخواهی کردن» را یاد بگیرند. به نظر شما این کلمات چه ارتباطی با دیدن خدمت دیگران به ما دارد؟
به نظر من، طبق آموزشهای کنگره، این سه واژه؛ لطفاً، تشکر و عذرخواهی، مستقیماً به موضوع دیدن خدمت دیگران مربوط است. وقتی «لطفاً» میگوییم؛ یعنی حق دیگران را به رسمیت میشناسیم و میفهمیم انجام هر کاری برای ما یک لطف است، نه وظیفه. وقتی «تشکر» میکنیم؛ یعنی خدمت انجامشده را میبینیم و اجازه میدهیم انرژی محبت بین ما جریان پیدا کند و «عذرخواهی» یعنی قبول کنیم ممکن است خطا کرده باشیم و این یعنی حرمت طرف مقابل و زحماتش را میفهمیم. در واقع این سه کلمه یک پیام دارد؛ من تو، محبتت و خدمتی را که برایم انجام دادی میبینم و برایش ارزش قائلم.
در کنگره ۶۰ همه ما به نوعی یاد گرفتهایم که بزرگترین سلاح محبت است؛ حال چگونه میتوانیم با استفاده از این سلاح قدردان آنچیزی که در کنگره به دست آوردهایم باشیم؟
محبت در کنگره؛ یعنی انرژی سازنده، یعنی حرکت. ما میتوانیم با این سلاح از آنچه در کنگره به دست آوردهایم قدردانی کنیم؛ یعنی محبت را از حرف به عمل تبدیل کنیم؛ با حضور منظم، با رعایت حرمتها، با احترام گذاشتن به جایگاهها، با کمک کردن به تازهوارد، با مشارکتهای مفید و با ایجاد آرامش در خانواده و لژیون. وقتی محبت را جاری میکنیم، یعنی آموزشهای کنگره در وجود ما زنده است و این خودش بزرگترین قدردانی است.

یکی از مصداقهای قدردانی در کنگره، عضویت در لژیون سردار است. لطفاً بفرمایید من همسفر چگونه میتوانم این بذر را در درون خود بکارم تا بتوانم به این عمل اقدام کنم؟
به نظر من، برای یک همسفر، کاشتن بذر لژیون سردار؛ یعنی اینکه کمکم در درون خود این باور را بسازد که من هم میتوانم بخشنده باشم و سهمی در ساختن این مکان مقدس داشته باشم؛ حتی اگر امروز توان مالی زیادی نداشته باشم. این بذر با چند چیز رشد میکند؛ شکرگزاری روزانه برای چیزهایی که از کنگره دریافت کردهام، مشاهده خدمات دیگران و اینکه چگونه بخشش، آرامش و گشایش میآورد، کنار گذاشتن ترس، کمبود و جایگزین کردن آن با تفکر فراوانی و گذاشتن حتی یک مبلغ خیلی کم؛ اما دائمی تا انرژیاش باقی بماند. وقتی این بذر جوانه بزند، در زمان خودش تبدیل میشود به قدم برداشتن در مسیر سردار.
به نظر شما چه چیزی باعث میشود که ما لطف خالق یا مخلوق را نبینیم و در ادامه قدردان نباشیم؟
طبق آموزشهای کنگره۶۰، ندیدن لطف خالق یا مخلوق معمولاً از غفلت، منیت و نادرستی جهانبینی به وجود میآید. وقتی انسان فقط کاستیها را میبیند، توقع دارد، طلبکار است یا خودش را محور دنیا میگذارد، چشم دلش بسته میشود و نعمتها و محبتهایی را که هر روز دریافت میکند نمیبیند. در آموزشها گفته میشود کافر؛ یعنی کسی که نعمت را میپوشاند؛ یعنی لطف را میبیند؛ اما انکار میکند یا ارزشش را درک نمیکند.
در چنین حالتی انسان نه لطف خدا را میبیند و نه محبت بندگانش را. ذهنش درگیر تاریکیهایی مثل ترس، شکایت، عجله و بیصبری میشود و نتیجهاش نادیدن نعمتها و در ادامه قدردان نبودن است؛ اما وقتی جهانبینی تغییر میکند و انسان یاد میگیرد روی داشتهها تمرکز کند، از حالت کفران نعمت بیرون میآید و لطف خالق و مخلوق را بهتر میبیند و قدردانی برایش تبدیل به یک صفت طبیعی میشود.
کلام آخر
در پایان میخواهم بگویم که حضور من در کنگره۶۰ یک لطف بزرگ از سوی خداوند بوده است؛ لطفی که مسیر زندگی من، خانوادهام و رابطهام با مسافرم را متحول کرده است. در این مکان مقدس یاد گرفتم که اگر انسان بخواهد تغییر کند، باید تفکرش را اصلاح کند، عملش را درست کند و قدردانی را در تمام لحظههای زندگی جاری سازد.
یکی از بزرگترین نعمتها برای من، ورزش کنگره بود. ورزش برای من فقط حرکت جسم نبود؛ بلکه تمرین عشق، احترام، حال خوب، رفاقت و یاد گرفتن «در صحنه بودن» بود. در زمین ورزش حس کردم که چگونه جسم، روان و جهانبینی باید در کنار هم ساخته شوند تا انسان بتواند روی پای خودش بایستد. در واقع ورزش برای من تبدیل شد به جایی که انرژی و امید میگیرم و دوباره میآموزم که حرکت، رمز زنده ماندن است.
در کنگره فهمیدم که خدمت کردن یک امتیاز است، نه وظیفه. وقتی خدمت میکنیم، در واقع داریم قدردانیمان را عملی میکنیم. هر جایگاهی، از کوچکترین خدمت تا بزرگترین آن، به من یاد داد که چگونه از خودم خارج شوم و برای جمع، برای آرامش دیگران و برای ساختن این مسیر زیبا سهمی داشته باشم. یکی دیگر از والاترین مصادیق این قدردانی، عضویت در لژیون سردار است. برای من همسفر، لژیون سردار فقط کمک مالی نیست؛ بلکه یک پیمان درونی، یک بیدار شدن و یک باور که من هم میتوانم بخشنده باشم و در ساختن آینده کنگره سهمی داشته باشم. این بذر در دل من با آموزش، شکرگزاری و دیدن محبتهایی که دریافت کردهام آرامآرام جوانه زده و امیدوارم خداوند توفیق بدهد که بتوانم روزی در این مسیر نورانی قدم بگذارم.
امروز اگر حال من بهتر است، اگر امید در زندگیام زنده شده و اگر نگاه تازهای به جهان پیدا کردهام، همه را مدیون عشق و دانایی آقای مهندس و خدمتگزاران بزرگ این مجموعه هستم. از خداوند میخواهم لیاقت نگهداری این آموزشها، خدمت خالصانه و تبدیل شدن به انسانی مفید را به من بدهد. امیدوارم بتوانم چراغ کوچکم را تا آخر عمر برای روشن ماندن این راه پرفروغ نگه دارم. در پایان، خدا را شاکرم که در این مکان مقدس اجازه خدمت دارم و سپاس فراوان از ایجنت محترم پارک شهدای شهرداری، خانم مریم، و مرزبانان محترم که اجازه خدمت به من دادند.
طراح سوال و مصاحبه کننده: راهنما همسفر مریم، (لژیون دوم) از نمایندگی شیخ بهایی اصفهان، رشته ورزشی بدمینتون
رابط خبری: همسفر لیلا مرزبان خبری پارک شهدای شهرداری اصفهان، رشته ورزشی دارت
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهه از نمایندگی صالحی، دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
81