قدردانی در جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ مفهومی تشریفاتی یا نمادین نیست؛ یکی از ستونهای اصلی فلسفهٔ آموزشی و درمانی این مجموعه به شمار میآید. درک این حقیقت که انسان در مسیر تغییر، بهتنهایی پیش نمیرود، بستر پیدایش فرهنگ سپاسگزاری را فراهم میکند. قدردانی در این مجموعه نهتنها احساس احترام را تقویت میکند؛ بلکه به شکلگیری شخصیت تازهای در رهجو کمک میکند، شخصیتی که بر پایهٔ مسئولیتپذیری، شناخت، ارزش خدمت دیگران و توان بیان احساسات سالم بنا شده است.
جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ معتقد است که انسان برای رسیدن به تعادل باید یاد بگیرد، زیبایی و نیکیها را ببیند. نگاه قدردانانه ذهن را از تمرکز افراطی بر نواقص، بیرون آورد و آن را به سمت سازندگی هدایت میکند؛ به همین دلیل سپاسگزاری در این مجموعه تنها یک رفتار اخلاقی نیست؛ تمرینی برای بازسازی جهانبینی فرد است. انسانی که قدردانی میکند، همزمان میآموزد که رنجها و سختیهای مسیر درمان با همکاری دیگران آسانتر میشود. این شناخت، در رهجو یک احساس تعهد ایجاد میکند؛ تعهدی نسبت به آموزگار خود، نسبت به اعضای مجموعه، و در نهایت نسبت به جامعه.
رایجترین شکل قدردانی، بیان «تشکر» در پایان جلسات و در مجموعهٔ جشنهای رسمی است. رهجو یا همسفر در جایگاه مشارکت قرار میگیرد و از راهنما، مرزبانان، ایجنت، دیدهبانها یا خدمتگزاران قدردانی میکند. این تشکرها ممکن است کوتاه باشد؛ اما بار عاطفی و تربیتی آنها بسیار عمیق است. در این سخنان اعضا معمولاً از تجربههای شخصی سخن میگویند: از لحظهای که با ناامیدی وارد کنگره شدهاند، از راهنماییهایی که دریافت کردهاند، از رفتار یا آموزشی که مسیر زندگیشان را تغییر داده است؛ این روایتها پیوند عاطفی میان افراد را تقویت میکند و حس هم مسیر بودن را پررنگتر میسازد.
جشنهای مخصوص نیز جایگاه مهمی در فرهنگ قدردانی دارند؛ مانند جشن گلریزان، جشن کمک راهنمایی، جشن همسفران و جشنهای مختلف دیگر. در این مراسم، اعضا فرصت دارند به شکل علنی و با احترام از جایگاههای مختلف تشکر کنند. این جشنها نهتنها تشویقکنندهٔ افراد خدمتگزار است، بلکه الگویی برای سایر اعضا ایجاد میکند تا یاد بگیرند ارزش زحمات دیگران را بشناسند.
در جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰، قدردانی تنها با کلمات خلاصه نمیشود، بالاترین شکل قدردانی «خدمتکردن» است. وقتی رهجو یا همسفر به مرحلهای میرسد که میتواند خدمتی، هرچند کوچک انجام دهد؛ در واقع سپاس خود را عملی کرده است. خدمت، نوعی تداومبخشی به محبتهایی است که دریافت شده است، چرخهای از نیکی که با هر شخص جدید کاملتر میشود. این خدمات ممکن است در ظاهر ساده باشند: کمک در پذیرایی، نظمبخشی، نظافت، کارهای اجرایی، فعالیت در لژیون سردار یا مسئولیتهای سنگینتر در آینده؛ اما ارزش اصلی آنها در نیت پشت آنها است؛ نیتی که بر پایهٔ قدردانی ساخته شده است.
تأثیر سپاسگزاری بر زندگی فردی بسیار عمیق است. کسی که قدردانی را تمرین میکند، در مسیر اصلاح رابطهٔ خود با جهان قرار میگیرد، او میآموزد: بهجای تمرکز بر ناتوانیها، به فرصتهای رشد نگاه کند. ارزش تلاش دیگران را بپذیرد. احساسات خود را سالم و مستقیم بیان کند. در روابط انسانی خود، احترام و آرامش ایجاد کند. این تغییرات بهتدریج، شخصیت فرد را از ناخودآگاهی به سمت روشنبینی و تعادل هدایت میکند. بسیاری از اعضا تجربه میکنند که پس از مدتی تمرین، نهتنها در کنگره بلکه در خانه، محل کار و جامعه نیز نگاهشان نسبت به دیگران مهربانتر و مسئولانهتر میشود.
جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰، معتقد است که سپاسگزاری حالتی طبیعی در انسان سالم است، حالتی که شاید زیر لایههای رنج، خشم یا ناامیدی پنهان شده باشد. تمرین قدردانی؛ مانند پاککردن غبار از روی آینهٔ وجود است. فرد وقتی بار دیگر این توانایی را بازمییابد احساس پیوند بیشتری با دیگران پیدا میکند و همین پیوند یکی از موتورهای اصلی حرکت در مسیر بهبودی است. قدردانی درکنگره ۶۰ یک رفتار ساده نیست؛ روشی برای زندگی است. سپاسگزاری یادآور این حقیقت است که هیچکس بهتنهایی از تاریکی عبور نمیکند و روشنایی همیشه نتیجهٔ تلاشهای جمعی است. رهجویی که قدردان است، نهتنها اخلاق و شخصیت خود را رشد میدهد؛ بلکه چرخهٔ نیکی را برای نسلهای بعد نیز ادامه میدهد.
منابع: سی دی آموزشی« در کنگره چگونه قدردانی می کنیم؟» و سخنان آقای مهندس در جلسات جهان بینی
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر طاهر دبیر لژیون سردار
رابط خبری لژیون سردار: همسفر الناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
406