جلسه سوم از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی خواجو به استادی راهنمای محترم مسافر امیرحسین، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه: «هفته بنیان» پنجشنبه ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیرحسین هستم مسافر.
ابتدا از خداوند بزرگ سپاسگزارم بابت حضورم در این مکان، از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان عزیز متشکرم که اجازه دادند من در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم.
در روز مادر، لازم است سخن از همسفرانِ کنگره به میان آورم؛ آقای مهندس فردی، تنها نبودند؛ بلکه همسفرانی هم در کنار و همراه ایشان بودند، تقارن این جلسه با روز مادر، یادآور اهمیت همین موضوع میباشد.
اغلب اشتباه میکنیم که آقای مهندس را بنیانگذار میدانیم، در حالی که اساتید آقای مهندس بنیانگذار بودهاند و ایشان بنیان کنگره میباشند. با این حال، بذر و بنیان اصلی متعلق به خود ایشان است. همانگونه که درخت بلند قامت، ریشهای هماندازه دارد؛ امروز هم، کنگره شاهد بالندگی بیش از یکصد و هفتاد نمایندگی میباشد و ریشه آن نیز به همان عظمت است، این بنیان و ریشه کسی نیست جز مهندس حسین دژاکام.
لازم است شناخت عمیقتری از ایشان بهعنوان بنیان کنگره داشته باشیم: فردی که هفده سال با تخریب مواد مخدر دست و پنجه نرم کرد و تحصیلاتی در رشته الکتروتکنیک و اختراع چشمهای الکترونیکی داشت.
ایشان با وجود دو بار تلاش برای ترک (سالهای ۶۳ و ۶۷)، سرانجام در بهمن ماه سال ۱۳۷۵، با الهام از ماه مبارک رمضان، مواد خود را قطع کرده و پس از ده ماه سفر، در تاریخ پانزدهم شهریور ۱۳۷۶ به رهایی دست یافت. علیرغم اشتغال و کارخانه چشم الکترونیکی در سیستان و بلوچستان، پای علم کشف شدهاش ایستاد. این پایداری، ریشه و بنیان درخت تنومندی شد که امروز ما در کنار خانوادههایمان و بهعنوان مسافر بر این صندلیها حضور داریم. رهایی ما مرهون ایستادگی مردانه ایشان و همچنین همسفران محترم، دکتر امین، خانم آنی و دیگر همراهان است.
دلیل گنجاندن این دستور جلسه در میان پنجاه و دو دستور جلسه هفتگی، تذکری است تا فراموش نکنیم که گذشتهای داریم. یک جلسه به گذشته اختصاص دارد که باید یادی کنیم از کسانی که زحمت کشیدند تا ما به این جایگاه برسیم، کسانی که در کنار بنیان اصلی زحمت کشیدند. ما باید قدردان باشیم و از کنار این جلسات به سادگی نگذریم.
در پایان، خاطرهای کوتاه از آقای جمال (کیانی) نقل میکنم: روزی که ایشان به اصفهان تشریف آوردند، مهندس علی دژاکام (والد ایشان) بنری آماده کرده و در مقابل سازمان بهزیستی نصب کردند که نشان از آغاز کار داشت. در همان شب، پس از صرف شام، با وجود سختیهای سفر و کملطفیها، سفرها ادامه یافت. این تلاشها برای آن است که بدانیم چگونه پایهگذاری شدهایم. برای رهایی یک نفر در اصفهان حدود صد هزار کیلومتر مسافت طی شد، ما نباید از پیمودن چند خیابان برای آموزش گرفتن دریغ کنیم. من با افتخار از تهران به اصفهان سفر میکردم تا آموزش دهم و بازگردم.
همیشه شروع بسیار سخت میباشد، آقای مهندس و خانواده محترمشان سختیهای زیادی را متحمل شدند، طبق گفته خودشان، این سختیها دست کم از واقعه عاشورا نداشته است، اینکه چهقدر پای آرمانهای آقای مهندس بمانیم مهم است.
من به شخصه از آقای مهندس و تفکر بزرگ ایشان و تمامی اعضای کنگره سپاسگزارم.



تایپ: مسافر محمد لژیون نهم
عکس: مسافر سعید طائبی
تنظیم و ارسال: مسافر حجت (نگهبان سایت)
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
1199