English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_دلنوشته

گروه خانواده_دلنوشته

در گوشه‌ای از این جهان پهناور، گاهی یک نفر می‌آید تا دریایی از امید را  قطره‌قطره، در دل تاریکی‌ها جاری کند. تو آن کسی بودی که در دل تباهی، نهال زندگی کاشتی. وقتی همه چیز می‌گفت «تمام شده»، تو آمدی و گفتی: «شروع شده است».

راهی که ساختی، فقط یک مسیر درمان نبود؛ یک سفر بود. سفر از «من» به سوی «ما»، از تاریکی تنهایی، به روشنایی با هم بودن. تو یادمان دادی که زخم‌ها را می‌توان به آواز تبدیل کرد و هر شکستی، آغازی است برای ایستادنی دوباره.

کنگره‌ات، فقط یک روش نیست؛ یک خانه است. خانه‌ای که در آن، گم‌شدگان، خود را می‌یابند و شکسته‌ها، مرهم می‌شوند برای یکدیگر. تو باور داشتی که می‌شود، حتی در طوفان، کشتی‌ای ساخت که نه تنها غرق نمی‌شود، بلکه دیگران را نیز به ساحل نجات می‌رساند.

امروز، بسیاری از ما که نفس‌هایمان به شماره افتاده بود، زیر این آسمانِ مهربان تو، دوباره زندگی را در سینه حس می‌کنیم. تو به ما آموختی که رهایی، یک مقصد نیست؛ یک مسیر است. مسیری که با گام‌های استوارِ امید، هر روز هموارتر می‌شود.

پیش تو سر تعظیم فرود می‌آوریم، نه فقط به خاطر آنچه که انجام دادی، بلکه به خورشید امیدی که در نگاهت روشن است. تو ثابت کردی که یک نفر می‌تواند دنیایی را تغییر دهد وتو تغییر دادی.

همیشه پایدار و مانا باشی، ای بنیانگذارِ راه نجات، ای سازنده‌ی خانه‌ی دومِ ما. با سپاس بی‌پایان.

نویسنده: همسفر لیلی (مرزبان خبری)

عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یک)

ویرایش و ارسال: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یک) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی تربت حیدریه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .