English Version
This Site Is Available In English

روایت یک دگرگونی هدیه‌ای به نام کنگره۶۰

روایت یک دگرگونی هدیه‌ای به نام کنگره۶۰

در این عصر، زمانی‌ که روشنایی‌ها آبستن تاریکی بود، جهان فرزند خودش را متولد کرد. کنگره۶۰ تولد روشنایی‌هاست. انشعاب یافت و برکت به خانه‌ من هم رسید و زندگی من به گونه‌ای دیگر رقم خورد.

آدم‌هایی هستند که ماندن را بلدند؛ بلدند درد دیگران را ببینند، بفهمند، معنی کنند و تاثیر بگذارند. نه نیازی به ادعا دارند، نه نیازی به فریب دیگران؛ نه به ظاهر و نه به نمایش. زیبایی واقعی زمانی آشکار می‌شود که با حرف‌هایش مسیر دیدنت را عوض کند و نگاهش جهان را روشن‌تر از قبل نشانت بدهد.

صدایش راه به قلبت باز می‌کند. این‌ها همان‌هایی هستند که نمی‌شود فراموششان کرد، چون ردشان رد فهم است؛ بودنشان بدون هیاهوست، اما آرامش می‌آورد.

خاص‌ترین‌ها نه آن‌هایی هستند که برق ظاهر دارند، بلکه همان معمولی‌هایی هستند که ماندن، فهمیدن و ساختن را بلدند؛ زیباترین نسخه‌ خودشان هستند که دنیا به خود دیده.

هربار که نامش را می‌شنوم، آرام می‌شوم، می‌پذیرم و سر تعظیم فرود می‌آورم؛ مهندس حسین دژاکام، بنیان‌گذار کنگره۶۰، بنیان‌گذار شناخت موجودیت واقعی و حقیقی انسان؛ با بانگ «بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم».

می‌دانم این مسیر را راحت نیامده است؛ سختی این راه را به جان خریده تا این راه تاریک و سنگلاخ را برای من هموار کند. بی‌هراس از قضاوت، بی‌نیاز از تایید، عشق ورزید، بخشید و با قلبی گشوده خود حقیقی خود را پیدا کرد.

هیچ چیز را رایگان به آدم نمی‌دهند. برای رسیدن تک‌تک اعضای کنگره۶۰ تاوان‌ها پرداخت کرده. شب‌هایی بوده که دنیا روی شانه‌اش سنگینی کرده و چشمانش خسته شده، ولی لبخند تدبیر و امید را تمرین کرده است.

ثابت‌قدم ماندن وسط این همه تاریکی و بی‌رحمی روزگار کار هر کسی نیست. همین سختی‌ها ایشان را ذره‌ذره بزرگ و بزرگ‌تر کرد، قوی‌تر کرد تا یادم بدهد که هنوز هم می‌شود تغییر کرد.

و امروز، رویایی که در گوشه‌ی ذهنش نفس می‌کشید و شاید کسی باورش نمی‌کرد، به بار نشست: کنگره۶۰ با صدها هزار درمان‌شده‌ اعتیاد و صدها هزار خانواده که به آرامش رسیده‌اند.

من هم یاد گرفتم آرام باشم حتی وقتی درونم طوفانی است. تصمیم بگیرم سکوت کنم؛ نه از ضعف، بلکه از فهم. در اوج بحث، زبانم را نگه می‌دارم و با تمام درد و عصبانیت دیگر زخم نمی‌زنم.

کنگره۶۰ ریشه‌ عشق و ایمان را در وجودم محکم کرد و برای این انتخاب به خود می‌بالم؛ چون در دنیایی که بیشتر آدم‌ها دنبال تلافی کردن هستند، من دنبال آرامشم.

البته جهان‌ها فاصله دارم با نگاه مهندس که می‌گوید: «خداوند عشق است، حیات عشق است، بهشت و جهنم عشق است، مرد و زن عشق‌اند، پیر و جوان عشق‌اند، تمام کودکان جهان عشق‌اند، تمام بی‌خانمان‌ها عشق‌اند، تمام معتادان جهان عشق‌اند، تمام گرسنگان جهان عشق‌اند، تمام بیماران جهان عشق‌اند و تمامی کسانی‌که برای بهبود وضع کودکان جهان، بی‌خانمان‌ها، معتادان، گرسنگان و بیماران جهان خدمت می‌کنند، عشق‌اند.»

نویسنده: همسفر وجیهه رهجو راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر زهره رهجو راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهشید نگهبان سایت

همسفران دانیال اهواز

 


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .