English Version
This Site Is Available In English

فشارها و مشکلات مالی به خاطر اعتیاد پدر، ما را به سمت اعتیاد سوق داد

فشارها و مشکلات مالی به خاطر اعتیاد پدر، ما را به سمت اعتیاد سوق داد

پنجمین جلسه از دوره پنجاه و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی چالوس، استادی مسافر مجید، نگهبانی مسافر ابوطالب و دبیری مسافر صائب با دستور جلسه «وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است» سه‌شنبه یازدهم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، خوش آمدید. قبل از هر چیز، می‌خواهم در مورد گذشته خودم صحبت کنم و سپس به موضوع جلسه بپردازیم. من در خانواده‌ای بزرگ شدم که پدر و بزرگ‌ترها همیشه به دنبال مواد بودند. ما خمار و نعشگی را دیدیم، کتک زدن‌ها را تجربه کردیم و حتی خودمان هم کتک خوردیم. با این حال، حیا نکردیم و به نوعی به این وضعیت عادت کردیم. وقتی سرما می‌خوردیم، به جای دکتر، پدرمان به ما مواد می‌داد. این شرایط باعث شد که ما بزرگ شویم و بعد از مدتی ازدواج کنیم. فشارها و مشکلات مالی به خاطر اعتیاد پدر، ما را به سمت اعتیاد سوق داد.

متاسفانه، با وجود تجربیات تلخی که داشتم، خودم را در دام اعتیاد انداختم و آسیب‌های زیادی دیدم. نگاه جامعه به من و خانواده‌ام همیشه منفی بود و این فشارها را احساس می‌کردم. اما حالا یاد گرفتم که می‌شود بدون مواد زندگی کرد و کنار خانواده و دوستانم باشم. باید یاد بگیرم که صفات منفی گذشته‌ام را فراموش کنم، هرچند این کار آسان نیست. همه ما صفات بدی داریم و هرکس بگوید که صفات منفی ندارد، دروغ می‌گوید. اگر پنج صفت خوب داشته باشیم، حداقل ده صفت بد هم داریم.

در کنگره 60، چیزهای زیادی یاد گرفتم. یکی از مهم‌ترین درس‌ها این است که دروغ گفتن بلای جان انسان است. من از دروغ گفتن لطمه‌های زیادی خوردم و یاد گرفتم که باید راستگو باشم. همچنین فرار از خانه یکی دیگر از مشکلات من بود، اما اکنون فهمیده‌ام که باید در کنار خانواده‌ام با عشق و محبت زندگی کنم.

شاید ما بیرون از خانه به دیگران عشق و محبت نشان دهیم، اما در خانه رفتار درستی نداشته باشیم. به یاد دارم که یک بار به پدر خانمم گفتم که نمی‌خواهم به او گاو تحویل دهم. این حرف برایم بسیار سنگین بود و بعد از آن تصمیم گرفتم ترک کنم. بعد از ترک، خاطره‌ای خوب دارم. وقتی هیچ چیز نداشتم، در یک قرعه‌کشی 12 میلیون تومان برنده شدم. این اتفاقات خوب پس از ورودم به کنگره رخ دادند.

من متوجه شدم که اگر بخواهم از کارهای غیر اخلاقی دوری کنم، می‌توانم از فرش به عرش برسم و بالعکس. باید در کنار همدیگر زندگی خوب و آرامی برای خود و خانواده‌مان بسازیم. من سعی می‌کنم دروغ نگفته و در کنگره خدمت کنم. حتی با یک لیوان آب خوردن می‌توانم به دیگران خدمت کنم.

از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، سپاسگزارم.

 

تایپ: مسافر فرامرز
ویرایش: مسافر سینا
تنظیم و ارسال: مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .