سلام دوستان مصاحبهای با راهنمای لژیون دوم آقا اسماعیل انجام دادیم که تقدیم میشود.
سلام آقا اسماعیل ابتدا از شما به خاطر اینکه فرصت گفتگو دادید متشکرم و خواهشم میکنم به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
تخریب بیش از۱۵ سال.آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و انواع قرص. ۱۱ماه و۱۱روز به روش DST و شربتOT به راهنمایی آقا مهدی سفر کردم رهایی ۹ سال و ۹ ماه و رهایی از نیکوتین به راهنمایی آقا مهدی رهایی۷ سال و ۱۱ ماه ورزش در کنگره فوتسال.
سوال: آیا زندگی و مشکلات روزمره تداخلی در امر راهنمایی شما ایجاد کرده؟
جواب: «راستش را بخواهید بله، زندگی بارها مرا آزموده. لحظاتی بوده که انگار دنیا روی شانههایم سنگینی میکرد؛ روزهایی که از شدت فشار نمیدانستم قدم بعدی چیست. گاهی احساس کردهام همه چیز از کنترل من خارج شده، و درست همان لحظهها بوده که باید به دیگران قوتقلب میدادم.
اما نکته عجیب این است که همین سختیها باعث نشد کنار بکشم برعکس، مرا به سمت آدمها نزدیکتر کرد. انگار دردهای خودم پلی شد برای فهمیدن دردهای دیگران. فهمیدم که گاهی یک جمله ساده، یک توجه کوچک، میتواند کسی را از دلِ تاریکی بیرون بکشد. و شاید همین حس بود که نگذاشت مشکلاتم در کارِ راهنمایی سایه بیندازد.
اعتراف میکنم: خسته شدهام، شکستهام، ولی از مسیرم دور نشدهام. مشکلاتم مرا سختتر نکرده؛ بلکه برعکس مرا نرمتر کرده، انسانی تر کرده. امروز وقتی کسی از نگرانیهایش میگوید، من فقط گوش نمیدهم بلکه من احساسش میکنم. شاید همین احساس، همان چیزی است که همیشه سعی کردهام در کارم حفظ کنم.میدانید زندگی گاهی زخمیام کرده، اما همان زخمها به من یاد دادهاند چطور مرهم باشم.»
سوال : در مدت حضورتان در کنگره چه تغییراتی در خودتان نگاهتان به زندگی، ایجاد شده است؟
جواب : وقتی در کنگره میمانیم و در جایگاه راهنمایی خدمت میکنیم، حس رضایت و خوشحالی داریم از اینکه به دیگران کمک میکنیم و تاثیر مثبتی روی زندگیشان میگذاریم. این کار به ما احساس ارزشمند بودن میدهد. خدمت به دیگران حس نا امیدی ، که یکی از اضلاع مثلث جهالت است را از بین میبرد و در کنار آن، رشد شخصیتی که تجربه میکنیم، باعث میشود که احساس کنیم در مسیر درستی قرار داریم و به نوعی بخشی از یک خانواده و جامعه هستیم که هدف مشترک داریم. به عبارتی حضور در کنگره و راهنمایی به آدم این احساس رو میده که زندگی معنیدارتره. با کمک به دیگران، خودت رو بهتر میشناسی، آرامش بیشتری پیدا میکنی و نسبت به مشکلات زندگی، دیدگاه مثبتتری پیدا میکنی. انگار که از درون تغییر میکنی و حس میکنی که در مسیری درست و واقعی قدم میگذاری. مهمتر از همه، حس میکنی که به چیزی بزرگتر از خودت وصل هستی. این نگاه به زندگی، زندگی را برای خودت و دیگرانی که در کنارشان زندگی میکنی قشنگترو میکند.
آقا اسماعیل چه چیزی باعث شد که در کنگره بمانید و در جایگاه راهنمایی خدمت کنید؟
جواب : «چیزی که باعث شده در کنگره بمانم و در جایگاه راهنمایی خدمت کنم، تجربه تغییر واقعی و ملموسی است که خودم احساس کردهام. وقتی خودم راه درست را پیدا کردم و زندگیام آرام گرفت، احساس مسئولیت و انگیزه عمیقی در من شکل گرفت تا دیگران هم این مسیر را تجربه کنند. در جایگاه راهنما، تنها راهنمایی کردن نیست؛ بلکه همراه بودن، همدل بودن و امید دادن به کسی است که ممکن است گم شده باشد. دیدن تأثیر کوچکترین تلاشهایم در زندگی دیگران، حس،معنا و هدفم را تقویت میکند و باعث میشود با تمام وجود در این مسیر بمانم و خدمت کنم. در کنگره انسان با خدمت به دیگران در مسیر آموزش باقی میماند. این امتداد آموزش و بالا رفتن دانایی و پالایش حس، رمز ماندگاری بنده در کنگره۶۰ بوده.
سوال: با توجه به هفته بنیان حس خودتان را نسبت به این مناسبت بیان کنید.
جواب: «هفته بنیان برای من همیشه یادآور مسیر، تعهد و ارزشهای کنگره است. در این هفته، بیشتر از همیشه حس میکنم که همه تلاشها، صبر و همراهیها معنا پیدا میکنند. بهعنوان راهنما، افتخار میکنم که بخشی از این مسیر هستم و میتوانم تجربه و دانشی که به سختی به دست آمده را با دیگران به اشتراک بگذارم. این هفته، فرصتی است برای تأمل در مسئولیتهایم، قدردانی از بنیانگذاران و یادآوری اینکه هر قدم کوچک در راهنمایی دیگران، تأثیری بزرگ بر زندگی آنها دارد.»
در آخر به خاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید از شما سپاسگزارم.
مصاحبه کننده: مسافر رضا لژیون هفتم
تنظیم و ارسال مسافر تقی لژیون دهم
20آذر 1404
نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
554