روزی که نور کنگره در زندگی‌ام طلوع کرد

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، مدت تخریب ۱۰سال، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی متادون، مدت سفر ۱۷۲ روز، روش درمان DST, داروی درمان شربت OT, راهنما مسافر محسن، لژیون ۱۸ نمایندگی شفا، ورزش در کنگره والیبال، تی‌دی‌اس در حال مصرف هر وعده ۱/۲ سی سی

هفتهٔ بنیان مرا به یاد روزهایی می‌اندازد که درگیر اهریمن اعتیاد بودم. چندین بار به فکر ترک آن افتادم، اما هر بار که قدم در آن راه می‌گذاشتم، شکست می‌خوردم؛ چون نه امیدی داشتم و نه همراهی که یار و یاورم باشد.

حسرت بزرگی در دلم شکل گرفته بود؛ آیا روزی می‌رسد که من هم از این اعتیاد رها شوم؟ ده سال درگیر اعتیاد بودم و از زندگی هیچ نفهمیدم. گذر زمان چنان بود که حتی بزرگ شدن فرزندانم را ندیدم. حتی زمانی که متولد شدند، حضور نداشتم. این برایم بسیار سخت گذشت. راه‌های زیادی را برای درمانم امتحان کردم، اما هر بار ناامیدتر از همیشه به تاریکی برمی‌گشتم.

روزی که با کنگره ۶۰ آشنا شدم، نور امیدی در دلم روشن شد؛ نوری که حس می‌کردم این‌بار، مانند دفعات قبل نیست. این مسیری بود که خداوند پیش پایم گذاشته بود. با گذشت چندین ماه از سفرم، فهمیدم که خداوند چقدر مرا دوست دارد که چنین راهی را نشانم داده است.

اکنون که در کنگره حضور دارم، طعم شیرین زندگی را می‌چشم؛ در کنار همسر و فرزندانم. همسرم به من امید می‌دهد و فرزندانم بیش از گذشته به من احترام می‌گذارند. همین باعث شده هر روز مصمم‌تر از قبل در این راه قدم بردارم.

کنگره برای من مکانی امن و الهی است؛ جایی که آغوش گرم خداوند را احساس کردم. با کمک راهنمای خوبم توانستم تا حدی خودم را پیدا کنم.

سپاسگزار جناب مهندس و خانواده محترمشان هستم که این بستر را فراهم کردند تا نور امید در دل ما زنده شود.

هفتهٔ بنیان را به بنیان‌گذار کنگره ۶۰ و خانواده بزرگ کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
تنظیم و ارسال: خدمتگزاران سایت