برای من بنیان کنگره ۶۰؛ یعنی کسی که مسیر نجات را نه فقط با حرف؛ بلکه با زندگی و عمل خودش نشان داد. وقتی وارد کنگره شدم، فهمیدم که آقای مهندس قبل از هر چیز درد انسانها را درک کرده است و بعد به فکر ساختن راهی برای رهایی افتاده است.
بنیان برای من فقط یک شخصیت علمی یا آموزشی نیست؛ بیشتر شبیه چراغی است که وقتی زندگی آدم تاریک میشود، مسیر را روشن نگه میدارد. او به ما یاد داد که تغییر واقعی از درون خودمان آغاز میشود و با دانایی و صبر میتوان دوباره روی پای خود ایستاد.
من همیشه بنیان را اینگونه میبینم: کسی که به جای اینکه فقط بگوید باید بهتر شوید، خودش راه بهتر شدن را رفت؛ با مهربانی دست دیگران را گرفت و به جای ترسیدن از سختی مسیر، قدم گذاشت وسط همان سختیها و از دل تاریکی، یک روش روشن بیرون آورد؛ چون آقای مهندس خودشان گفته بودند چه سختیهایی را تحمل کردند و حتی به زندان هم افتادند.
احساس میکنم بنیان کنگره فقط یک راه درمان ایجاد نکرده است؛ بلکه یک نگاه تازه به زندگی را به ما یاد داد. اینکه میشود دردها را به تجربه تبدیل کرد و از دل آشفتگیها نظم ساخت. بنیان برای من؛ مثل یک معلم صبور است. کسی که با عملش نشان داد انسان وقتی دانایی پیدا کند، میتواند خودش، خانوادهاش و حتی جهان اطرافش را تغییر دهد. من همیشه با احترام به بنیان نگاه میکنم
نویسنده: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
49