جلسه چهارم از دور سی ونهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای چهارشنبه به استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر سجاد، دبیری مسافر محمدعلی با دستورجلسه ((بنیان کنگره 60)) در تاریخ 19 آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
این هفته را به جناب مهندس و خانواده محترم ایشان و تمام اساتید و خدمت گذاران تبریک عرض میکنم، جناب مهندس فرمودن بیشتر در مورد تاریخچه کنگره و مشکلات و سختیها که پشت سر گذاشتیم تا به این نقطه رسیدیم صحبت کنیم، تمام مطالبی که صحبت میکنم تجربه خود بنده است و تمام اینها از روز اول کنگره همگی ثبتشده و مکتوب است، جناب مهندس سال 75 سفر خودشان را شروع میکنند و قصد ترک یا درمان هم نداشتند صرفاً میخواست نظمی به مصرف مواد خود بدهند تا در ماه مبارک رمضان روزهبگیرند اما در ادامه پیپر کردن مواد به آن اضافه شد و در تاریخ 15/09/76 بود آخرین قطعه را که میخورند منتظر ماندن تا ببیند اتفاقی میافتد یا خیر و بعد از گذشت 24 ساعت دیدن هیچگونه از عوارض پنهان و آشکار مواد ظاهر نشد همینطور بعد از 48 ساعت به همین شکل و درنهایت بعد از 3 روز مطمئن میشوند که سیستم بدن بازسازیشده و باوری در ناباوری که جناب مهندس میگوید، باید کتاب را مطالعه کنید خیلی جالب است بیاختیار اشک میریزی، خوب من داشتم فکر میکردم که اگر من جای جناب مهندس بودم نمیماندم ولی چرا جناب مهندس ماند و ادامه داد؟ خوب اگر به من بگویند تا بالای این کوه 5روز راه داری و آنجا گنجی هست اگر مطمئن باشم خواهم رفت، جناب مهندس هم ایمان داشتن و باور داشتن به اینکه کنگره به اینجا خواهد رسید باوجود تمام مشکلات و بدهی مالی که داشتند و امروز رسیدیم بهجایی که الآن 200 تا شعبه داریم، اولین جلسه کنگره 60 با حضور 8 نفر درجایی در میدان انقلاب برگزار میشود و نگاه که میکنی باورش خیلی سخت است در زمانی که تریاک جرم زیادی داشت و آن شرایط سخت جناب مهندس اثبات کردن که با تریاک اعتیاد را درمان میکنند و تریاک را بهعنوان دارو معرفی کردند و سال 90 شربت وارد کنگره شد پس از مدتی قطع شد و ندادن اما جناب مهندس فرمول آن را درآوردن و گفتند خودتان آن را درست کنید و گذشت تا اینکه مجدد جناب مهندس موفق شدن تا شربت را دوباره بگیرند و الآن خیلی راحت به دست ما میرسد و از آن استفاده میکنیم، مشکل دیگری که داشتیم نبود شعب بود، میرفتیم التماس شهرداری تا به ما جایی در سرای محله بدهند که مدیر آنکه عوض میشد ما را بیرون میکردند ازآنجا به پارک طالقانی رفتیم که مشکلات بسیاری داشتیم سرما و گرما و آمدن برای همسفرا خیلی سخت بود، دوباره به شهرداری مراجعه کردیم به ما یک جا در پارک جمشیدیه دادند که بسیار کوچک بود که در حد 20 نفر ظرفیت داشت و ما باید کلیه لوازم را با خودمان حمل میکردیم هر جلسه، آقای سعید نمکی وقتی رفتن پیش جناب مهندس، جناب مهندس فرمودن کمک میکنیم اما باید روی پای خودتان بایستید و گلریزان کردیم و بعد یواشیواش این شعب رسید به اینجا، بعد سال 91 بود جناب مهندس سکته کردند آن روز وقتی به شعبه آمدم دیدم همه گریه میکنند بعدازاینکه حالشان بهتر شد و برگشتن سفر سیگار هم به کنگره اضافه شد، در سال 98 کرونا آمد لژیونها بسته شدند و امکانش نبود 100 نفر 200 نفر بیان و کنار هم بشینن و آن مدت را هر لژیون واتس آپ گروه درست کرد و در آن مشارکت میکردیم بعد جناب مهندس سرکه دیسپ را پیشنهاد دادند که اتفاق خیلی بزرگی را در جلوگیری از این ویروس ناشناخته رقم زد، در ادامه هم مصرفکنندگان شیشه را داشتیم مصرفکنندگان قرص را داشتیم که با آنها درگیر بودیم و به هر شکل بود از تمام این مراحل سربلند بیرون آمدیم تا رسیدم به این نقطهای که امروز هستیم که ازنظر مالی ازنظر علمی بهترین انجیو هستیم و الآن هفتهای 200 رهایی دارد کنگره و آینده نزدیک این رقم به 2000 رهایی و جهانیشدن کنگره خواهد رسید
.jpg)
تهیه و ارسال متن: مسافر سعید لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
59