بنیان کنگره۶۰ برای ما یک نام نیست؛ بلکه پناه، خانه و چراغی است که راه را نشان میدهد؛ حتی وقتی خودمان راه را فراموش کردهایم. سپاس که نوری ساختید که هیچ شب و طوفانی آن را خاموش نمیکند. نوری که نسلها در روشناییاش زندگی خواهند ساخت.
گاهی آدمی در میانه زندگی، در جایی میان رفتن و ماندن میفهمد که تاریکی فقط نبود نور نیست. گاهی تاریکی نبود امید است، نبود دست مهربانی که بگوید: هنوز میشود، میتوانی، دیر نشده و درست در همان لحظههایی که قلب از درد و خستگی تهی میشود، نوری پیدا میشود نه نوری که فقط مسیر را روشن کند؛ بلکه نوری که خود انسان را دوباره میسازد، لایهلایه زخمها را میبندد و روحی که گمان میکرد دیگر رمقی ندارد از نو جان میگیرد.
کنگره۶۰ برای من همان نور بود؛ طلوعی که از دل تاریکترین غروبها برخاست. دستی که من را از میان هزاران شکست، ناامیدی و تکهتکهشدن روحی به آرامی بلند کرد و گفت: تو هنوز ارزشمند هستی و میتوانی برخیزی.
بنیانی که این کنگره را بنا نهاد، فقط یک روش درمانی طراحی نکرد؛ بلکه ساختاری انسانی آفرید که در آن امید دوباره جان میگیرد، ایمان از نو شکل میگیرد و قدرت برخاستن از اعماق ناتوانیها میشکافد.
در دنیایی که بسیاری از افراد، انسان گرفتار را حذف میکنند، او دوباره انسان بودن را تعریف کرد؛ البته با عشقی بیدریغ، با علمی دقیق، با صبری که گویی پایان ندارد.
هر روز که شاهد رهاییها هستم، چهرههایی که از غبار سالها رنج بیرون میآیند، چشمهایی که دوباره میدرخشند و لبخندهایی که دوباره معنا پیدا میکنند، درک میکنم که میراث؛ یعنی ساختن چیزی که پنجاه یا صد سال بعد نشانی از آن در زندگی مردم باقی بماند.
اگر روزی بتوانم قدردان باشم، تنها به خاطر نجات خودم نخواهد بود؛ بلکه به خاطر تکتک انسانهایی است که هر روز در این مکان متولد میشوند نه با بدن؛ بلکه با روح، امید و هویت تازه.
نویسنده و رابط خبری: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
69