گاهی باید از خواسته‌های خود بگذری تا به دیگران خدمت کنی

نهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی تربت حیدریه در روزهای سه‌شنبه با استادی مرزبان مسافر عبدالله و نگهبانی مسافر محمد رضا و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه " بنیان کنگره 60 "درتاریخ 18 آذر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عبدالله هستم مسافر.
از نگهبان جلسه تشکر می کنم که مسئولیت اداره این جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
در ابتدا هفته بنیان را خدمت جناب مهندس دژاکام، خانواده محترم ایشان و تمام اعضای کنگره۶۰ تبریک عرض می‌نمایم.
اگر بخواهم در مورد دستور جلسه صحبت کنم باید بگویم که بنیان مانند سایر دستورجلسات یک قانون است، ما در کنگره یک چارچوب به نام شرح وظایف داریم که توسط مهندس نوشته شده وباید به آن عمل کنیم تا به بیراهه کشیده نشویم. برخی پس از تجربه تاریکی ها، در مسیر روشنایی قرار گرفتند و به حال خوش رسیدند واین حس و حال را فقط برای خود نخواستند یعنی همان وادی چهاردهم (عشق ومحبت ) است.
گاهی باید از خواسته‌های خود بگذری تا به دیگران خدمت کنی.من سال ۹۸ وارد کنگره شدم. این مسیر را آمدم وبی صبرانه منتظر بودم تا سفرم به پایان برسد و درمان شوم که بروم دنبال زندگیم ولی وقتی به کنگره آمدم متوجه شدم که من همیشه در جستجوی چنین جایگاهی بودم. نیاز بود که دانایی من با آموزش تکمیل شود.
کسانی بودند که برای درمان شدن و تاسیس شعبه های جدید در بعضی شهر های خراسان رضوی مسیر های طولانی طی کردند و سختی های بسیاری را متحمل شدند که ما باید قدردان آنها باشیم.

ما برای رسیدن به حال خوش تلاش های بی فایده زیادی را انجام دادیم فاصله خودم تا مرگ یک قدم بیشتر نبود قبل از سفر در کنگره 60 تخریب بالایی داشتم و مصرف کننده‌ای با حال بد بودم.
من با مسافر حمید که مسئول شعبه بودند از کاشمر به بردسکن می‌رفتیم که برف شدیدی شروع به باریدن کرد، مرزبان زنگ زد و گفت: نمی‌خواهیم شعبه را تعطیل کنیم در جواب گفتند بیمارستان مگر تعطیل می‌شود؟ همه اعضایی که در کنگره 60 در حال سفر هستند بیمارند و نیاز به درمان و جهان بینی دارند.
چه زیبا می‌شود از این جمله آموزش گرفت، از آدمی که سفر کرده و با عشق و محبت آشناست. شاید نیاز امروز ما این است امید و حس خوبی که در ما وجود دارد را به دیگران انتقال دهیم.
در کنگره اگر کسی به ما تذکر می‌دهد به این معنی است که ما را دوست می‌‌دارد و میخواهد از انجام کار اشتباهمان دست برداریم و به خودمان بیاییم.

آنهایی که در شرایط سخت آن روز جمعه در برف، در پارک حضور داشتند امروز خدمتگزاران و راهنمایان خوبی شده‌اند وآموخته ها را در زندگیشان به کار می‌گیرند.
انشاءالله ما بتوانیم این بنیان و قوانین را درست و صحیح بیاموزیم و ما هم روزی بنیان بشویم و شعبه ای در شهر هایی که وجود ندارد بنا کنیم و انشاءالله بتوانیم خدمتگزاران خوبی باشیم. ممنونم که با سکوت خود به حرف هایم گوش کردید.

عکاس: مسافر مسعود
تایپ: مسافر رامین
ویراستار: مسافر حسین
ارسال خبر: مسافر حبیب
مرزبان کشیک: مسافر علیرضا