English Version
This Site Is Available In English

نقطه آغاز برای نجات

نقطه آغاز برای نجات

سیزدهمین جلسه از دوره ششم جلسات آموزشی‌ سردار نمایندگی ارتش با استادی ایجنت محترم همسفر حشمت‌بانو، نگهبانی همسفر زهرا، دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» در روز دوشنبه مورخ ۱۷ آذر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۵ آغاز به کار کرد.

 

سخنان استاد:

سلام دوستان حشمت بانو هستم یک همسفر، بنیان کنگره ۶۰ ریشه درخت تنومند و قوی هست که باعث محکم و استوار نگه‌داشتن کنگره می شود، درختی که ریشه آن بر مبنای علم راستین، آگاهی، معرفت و عشق و محبت به انسانهای گرفتار هست و ریشه و شاخ و برگ‌های این درخت تنومند در حال جلو رفتن و شعاع اضافه کردن هست و همین‌طور که همه در جریان هستند، علم کنگره فقط برای درمان اعتیاد نیست و الان روی بیماریهای لاعلاج تحقیق می‌شود و هدف هم فقط افراد کشور و انسان‌های محدود نیست. این علم همانطوری که گفتم شعاع اضافه می‌کند و به کمک انسان‌های دیگر در کشورهای دیگر در حال پیشرفت هست. جشن بنیان یا بنیان کنگره۶۰ نقطه آغازی هست برای نجات انسان‌ها، احیا انسان‌ها از زندگی تاریکی که داشتند و برای ما اعضای کنگره از اهمیت بالایی برخوردار است و فقط یک مناسبت نیست که ما فقط محدود شویم به جشن کنگره بلکه نشان دهنده مسئولیتی است که برعهده ما گذاشته می شود. یکی از مسئولیت‌ها مسیر طولانی را که کنگره تا به امروز طی کرده و یادآور می‌شود از انسان‌هایی که با عشق و صادقانه خدمت کردند تا کنگره در جایگاه امروز قرار بگیرد. اولین نفرها مسلما آقای مهندس و خانواده محترمشان هستند که حرکت نامعلومی را شروع کردند یعنی هدفشان این نبود و همانطوری که آقای مهندس می‌فرماید انتظار این روش را نداشتند ولی با ایمانی که به قدرت مطلق و الله داشتند حرکت خود را آغاز و بنای کنگره را پایه‌گذاری کردند و این هفته یادآوری می‌شود از کمک همه کسانی که در جایگاه‌های مختلف خدمت کردند چه مالی و چه علمی و چه جایگاه‌های دیگری که برعهده داشتند و خدمت کردند و از خدمات انسان‌هایی که در حال خدمت هستند و در حال ریل گذاری و ادامه حرکت کنگره هستند، چون به ما گفته شده در این هفته یادآوری کنیم از کسانی که بودند چرا که یادآوری فرمان است. همانطوری که خداوند به حضرت محمد می‌فرماید که به یاد دیگران بیاور همانا که به یادآورنده‌ای.

من سال ۸۹ الی ۹۰ وارد کنگره شدم؛ خیلی از سختی‌های کنگره را من ندیدم ولی عزیزانی که در پارک جمشیدیه می‌آمدند شاید بدانند که در پارک جمشیدیه یک مکان کوچکی داده بودند و من به اتفاق خانم فریده راهنمای شعبه ارتش که الان در خدمت نیستند، من دبیر ایشان بودم و خانم فریده به عنوان نگهبان خدمت می کردند. مسیر خیلی سختی بود به آنجا رفتن راه سر بالایی بود و ایاب و ذهاب هم مثل الان نبود. ولی نکته جالب برای من استقبال و عشق و علاقه‌ای بود که افرادی به آنجا می‌آمدند داشتند و نظمی بود که در آنجا به خوبی رعایت می‌شد و همه سروقت و به موقع حضور داشتند، ولی الان اینطور نیست چون درگیری‌های زیادی هست و این مطلب را یادآور می‌شود که سختی‌های زیادی کشیده شده و همه ما در صحبت‌های آقای مهندس شنیدیم که می‌فرمایند ما در گوشه‌ای می‌نشستیم زمانی‌که حتی سرویس بهداشتی نبود در پارک طالقانی و در همین جایی که نمایندگی آکادمی هست درش را بسته بودند ایشان کنار در می‌نشستند و خدمت را انجام می‌دادند و آنطور نبود که بگویند حالا شعبه نیست نیایید، منظورم این هست که سعی کنیم قوانین و حرمت‌های کنگره را به صورت امانت عزیز پیش خودمان نگه داریم و به کسانی که بعد از ما می‌آیند به همان صورت انتقال دهیم. یکی از هدف‌های بنیان این است که ما پی ببریم و قدردان باشیم که زحمت زیادی کشیده شده و انسان‌های زیاد آمدند و آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا الان ما به راحتی آموزش بگیریم و بهره ببریم.

اگر بخواهم این دستور جلسه را به لژیون سردار ربط بدهم کار آقای مهندس نشان دهنده بخشش و بخشندگی ایشان هست، چون زمانیکه متد  dst  را کشف کردند در اختیار همه انسان‌ها گذاشتند و می‌توانستند اینکار را نکنند و در اختیار همه نگذارند ولی از آنجایی که عشق به نجات انسان‌ها داشتند این بخشش را در اختیار ما گذاشتند و این بزرگترین مدل و الگو برای ماست ولی آنچه که در یک نمایندگی یا لژیون باعث استواری می‌شود، این است که بخشش در آن مکان جاری باشد و بخشش تنها به مادیات محدود نمی‌شود، ممکن است مسائلی در نمایندگی پیش بی‌آید اما وقتی‌که من درک کنم که این مسائل از  عدم آگاهی و آموزش درست بوده و با چشم پوشی و بدون قضاوت و بدون گینه از آن بگذرم و با خودم حمل نکنم که چرا اینطور شده و وقتی می‌توانم چشم پوشی کنم و ببخشم که بگویم کسی که اینطور برخورد می کند ممکن است آموزش کامل نگرفته باشد و من زمانی می‌توانم بخشش داشته باشم که بدون غرور، منیت و تکبر باشم و معلوم می‌شود که آموزش‌ها را گرفتم و می‌توانم بخشنده باشم، چون هرکدام از ما با رفتارمان می‌توانیم آموزش بدهیم به انسان‌های دیگر. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید و جشن بنیان هم خدمت آقای مهندس و همه شما عزیزان تبریک می‌گویم.

نویسنده: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فلورا(لژیون دوازدهم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر هانیه
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .