دلنوشتهای تقدیم به کنگره ۶۰
«سخنی که از دل برخیزد، بیتردید بر دل خواهد نشست.»
(99).jpg)
سالهای زیادی در بیراههها سرگردان بودم؛ گویی در میان سایهها قدم میزدم و راهی برای رهایی نمیدیدم. هر از گاهی سیدیهای کنگره ۶۰ را گوش میدادم و همان لحظههای کوتاه، آرامشی عمیق بر جانم مینشست؛ آرامشی که سالها دنبالش بودم. همان آرامش نور کوچکی شد که مرا به تصمیم بزرگ زندگیام رساند؛ سوار شدم بر قطار آموزش و دل به مسیر کنگره سپردم.
وقتی پا در کنگره گذاشتم و پای سخنان گرم و دلنشین استاد نشستم، در درونم ارمغانی تازه شکفت؛ گویی جانی دوباره یافتم. امروز میدانم کنگره ۶۰ کشتزاری است پربرکت؛ زمینی که اگر با عشق و تلاش آن را آماده کنیم، خداوند خودش آبیاریاش خواهد کرد و برکتش را نصیب راهجویان خواهد ساخت.

این زمین مقدس، فقط متعلق به من و شما نیست؛ متعلق به تمام کسانی است که سالهاست بیهیچ چشمداشتی میکارند، خدمت میکنند، کلاسها را آماده میسازند و چراغ آموزش را روشن نگه میدارند. شاید روزی فرزندان ما، نوههای ما یا هر گمگشتهای که نیاز به نور دارد، در همین مسیر قدم بگذارد و از میوههای همین کشتزار بهرهمند شود.
و چگونه میتوان از کنار این همه عشقِ خدمت بیتفاوت گذشت؟ چگونه میتوان از زحمات جناب مهندس ژاکام و خانواده بزرگوارشان قدردانی نکرد؟ آنان که خداوند راه صراط مستقیم را به دلشان الهام کرد و ایشان نیز آن را هموار کردند تا امثال ما بتوانیم در این راه قدم بزنیم و نفس بکشیم.
به همین مناسبت، فرارسیدن ۱۵ آذر، هفته بنیان را از صمیم قلب به همه خدمتگزاران، رهجوها و عاشقان این مسیر نورانی تبریک و تهنیت عرض میکنم
مسافر : احمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
123