دومین جلسه از دوره هفـــتادم سری کارگاههای آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی مسافر نوذر، به نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر محمد با دستورجلسه (بنیان کنگره شصت) دوشنبه 17 آذر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان نوذر هستم،یک مسافر. از گروه مرزبانی ،ایجنت محترم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم .از راهنمای بزرگوارم آقای امیر ایمانی که مثل یک پدرراهنماییم کردند، سپاسگزارم.در مورد دستور جلسه این هفته که «بنیان کنگره شصت» است، بنیان کنگره شصت آقای مهندس هستند ایشان خود این راه را پیدا کردند، به درمان رسیدند و ایستادند تا افرادی مانند من به اینجا بیایند، سفر بکنند ،آموزش ببینند، و به رهایی برسند. در گذشته اوضاع متفاوت بود. به طور خلاصه، تریاک را به عنوان یک مادهی قابل ترک قبول نداشتند و پذیرشی در کار نبود. حتی در حال حاظرکشورهای خارجی هنوز به این راه پی نبرده اند؛ک آیا اعتیاد قابل درمان هست یا نه. خداروصد هزار مرتبه شکر برای وجود اقای مهندس درعصری ک هیچ کسی کمک خالصانه ای ب انسان ها نمیکند،کسی مانند اقای مهندس و خانواده محترمشون هستند که بدونه هیچ چشم داشتی ،بلا عوض تمام وقت با ارزششان را صرف امثال من که در اعماق تاریکی ها بودم میکنند .من در این دو سالی که تقریباً به کنگره آمدهام، در ذهنم این کنگره را مانند یک درخت ترسیم کردم. این درخت بزرگ ۲۸ساله، تنهای قدرتمند دارد.ریشههایی ک این درخت را تشکیل داده اند همان دیدهبانهایی هستند که در کنگره حضور دارند. این درخت برای این که ب رشد خودش ادامه بدهد و پایدار باشد باید ازیک منبعی تغذیه بکند. خود مهندس گاهی در سخنانش اشاره میکند که این ریشهها به آب نیاز دارند. این آب چیست؟ منابع مالی هستند که اعضای کنگره شصت کمک میکنند. خداروشکر امروزه شاهد این کمک های بزرگ و پیشرفت های بسیار زیاد کنگره در همه موارد هستیم.مهندس در سیدیها عرض میکند ، کمک ازهیچ جایی استقبال نکرده و تأکید داشته که خود اعضا باید کمک کنند تا این راه ادامه یابد.خود مهندس مثال خوبی میزند: «گاوی که نان گدایی بخورد، زمین را خوب شخم نمیزند.» بالاخره با کمک اعضا، کمکم این درخت شاخ و برگ پیدا کرد، جلوتر آمد وامروزه به شعبههای بزرگ و متعددی در استان ها تبدیل شده.خب این درخت بذرش با تفکر و اندیشه ی اقای مهندس کاشته شد و ب لطف عزیزان خدمت گذار دیده بان های محترم،خانواده ی اقای مهندس،کم کم این درخت رشد کرد،ریشه در خاک کرد، و امروزه شاهد ثمره ی قشنگ کنگره هستیم،اگر بخواهم ب خودم فکر کنم که چقدر کنگره ب من وخانوادم کمک کرده اصلا قابل توصیف و تصورنیست.من به شخصه همیشه مدیون این لطف اقای مهندس وخانوده محترمشون هستم و یقین دارم ک روزی کنگره جهانی خواهد شد،وتمام انسان هایی که در اعماق تاریکی ها هستند به این اقیانوس بیکران متصل و به آسایش و آرامش خواهند رسید. سپاس گذارم از این که به صحبت های من گوش کردید.

نظیم و تایپ: مسافر مهدی لژیون دوازدهم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر محمد لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
85