جلسه یازدهم از دوره چهل و هشتم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی کوروش آذرپور با استادی مسافر مختار، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر افشار با دستور جلسه: "بنیان کنگره 60" دوشنبه 1404/09/17 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مختار هستم مسافر، وقتی متوجه شدم به عنوان استاد جلسه انتخاب شدهام، ابتدا ترسی به سراغم آمد اما یاد سیدی استاد امین در ساختار درون افتادم که میگوید «با خشم روبهرو نشو ولی در دل ترس برو» از زمانی که وارد کنگره شدم خدا را شکر قدمهایم را درست برداشتم، حقیقت این است که وقتی انسان برای اولین بار وارد کنگره میشود، گیج و سردرگم است با خود میگوید چرا صندلیها را میچینند، شالهای نارنجی و زرد برای من همیشه سوال بود «خدایا اینجا کجاست؟ ما برای چه آمدهایم؟»
باور نداشتم که درمانی وجود دارد، کلمه درمان برایم بیمعنا بود اما رفته رفته وارد جمع شدم و دیدم افراد مسنتر از من هم توانستهاند سفر کنند، با خود گفتم اگر آنها میتوانند تو چرا نتوانی؟ تلنگری به خودم زدم و سفرم را درست آغاز کردم ، فرمانبرداری را اجرا کردم و دانستم که چه در مسیر ضد ارزشها باشم و چه در صراط مستقیم هر کاری که انجام دهم اثرش به خودم برمیگردد، از اولین بار که سیگار کشیدم تا تمام آنتی ایکسهایی که مصرف کردهام بیش از سی سال گذشته است.
با روشهای ناب آقای مهندس آشنا شدم و اندکی دانایی و درک پیدا کردم، فهمیدم این سی سال مانند خوابی گذشت، وقتی به خود آمدم دیدم همهچیز از دست رفته است، همانطور که مهندس در یکی از سیدیهای خود میگوید پنجره را که باز کردم و درختی که سالها روبهروی خانهام بوده را ندیدهام من هم پسرم را که بزرگش کردهام و همقد و همهیکل خودم شده بود را سالها ندیدم و فقط به تأمین نیازهایش فکر کرده بودم و از نظر محبت کم گذاشته بودم و این برایم بسیار سنگین بود.
در زندگی سختیهای زیادی کشیدم، ولی فقط با مصرف مواد به ظاهر خوش بودم اما دیگر به آخر خط رسیده بودم، تا اینکه یکی از همسایههایم که در کنگره سفر کرده بود و حالش خراب بود و بهبود یافته بود را دیدم او مرا راهنمایی کرد و گفت جایی هست که میتوانی خود را درمان کنیم و به حال خوب برسی و خدا را شکر به کنگره وصل شدم.
هفته بنیان را به جناب مهندس و خانواده محترمشان به دیدهبانان و به زندهیاد آقا کوروش آذرپور بنیان نمایندگی شهرری که هرچند خودشان را ندیدم اما سخنانی که از ایشان به یادگار مانده است را در زندگی خودم جاری کردهام تبریک میگویم و در پایان از تمامی راهنماهایی که بیمنت زحمت میکشند تا امثال من به تعادل برسند تشکر میکنم.

مرزبان کشیک: مسافر فرهاد
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر فرشاد از لژیون هشتم
مسافران نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
128