چهارمین جلسه از دورهی چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر مجتبی، و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه:"هفته بنیان"، شنبه ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
از ایجنت محترم، آقای محمد، سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کردند تا در خدمت شما باشم. هفتهی بنیان کنگره را به آقای مهندس و خانوادهی محترمشان، کنگرهی دیدبانها و همهی اعضای کنگرهی ۶۰ تبریک عرض میکنم. دستور جلسه، هفتهی بنیان است و دربارهی زحمات و تلاشهای آقای مهندس و رخدادهای کنگره از ابتدا تاکنون صحبت خواهد شد.

برای سخن گفتن از بنیان کنگره، لازم است به گذشته برگردم؛ به سالهایی که خود مصرفکننده بودم. بزرگترین آرزوی من در آن دوران، رهایی از وادی اعتیاد بود. این خواسته، تمام وجودم را فرا گرفته بود و برای تحقق آن، به هر دری میزدم: از پزشکان مختلف گرفته تا بیمارستانها. حتی یکی از فعالیتهای معمول من و دوستانم، جستوجوی مداوم برای یافتن درمانگری بود که راه چارهای بیابد.
اگر بخواهم از این مسیر صحبت کنم، باید نخست به خاطر آورم که از کجا و در چه شرایطی به کنگره پا گذاشتم. راستش، امروز با توجه به درمان عمیقی که در کنگره تجربه کردهام، بهیادآوری آن گذشته کمی دشوار است. باید چند ثانیهای درنگ کنم، به خود زحمت دهم و به عقب برگردم تا به یاد بیاورم: من از کجا بودم؟ با چه سیستم و شرایطی دستوپنجه نرم میکردم؟ کیفیت زندگیام چه بود و اکنون در کجا قرار دارم؟
هفتهی بنیان، فرصتی است تا دربارهی این تحول و نقش بنیادین بنیانکنندهی کنگره سخن بگوییم. آقای مهندس، چهارشنبهی گذشته گوشهای از تلاشهای طاقتفرسا برای ورود «اوتی» به چرخهی دارویی درمان اعتیاد را بیان کردند. اما بیاییم نگاهی کلنگرتر بیندازیم. بیاییم ببینیم چه رخدادهای بزرگی از ابتدا تاکنون به وقوع پیوسته است.
آقای مهندس، کنگره را چگونه و با چه کسانی آغاز کرد؟ آغاز راه با یک نفر و چند همراه، شوخی نیست. امروز شاهد حضور کنگره از دلیجان و بندرعباس گرفته تا کیش و تبریز هستیم. چنین گسترشی چقدر تلاش، چقدر تفکر و چقدر عشق و ازخودگذشتگی میطلبد؟ چگونه میتوان به گونهای عمل کرد که بدون حضور فیزیکی در همهجا، تمامی نمایندگیها به بهترین شکل اداره شوند، کلاسها در سطحی یکسان و کیفی برگزار گردند و رهاییها از کیفیتی واحد برخوردار باشند؟ پشت چنین سیستمی، چه تفکر عمیقی نهفته است؟
کتاب «۶۰ درجه» را نگاه کنید. به نظر میرسد آقای مهندس حتی یک کلمه را هم فروگذار نکردهاند. بعید است مسافری در سفر اول، پرسشی در ذهن داشته باشد و پاسخ آن را در این کتاب نیابد. تمام جزئیات با دقتی کمنظیر بیان شدهاست. کتاب «عشق» و دیگر متون کنگره نیز همین ویژگی را دارند. سیدیهای آموزشی هفتگی، تاریخ تشکیل لژیونها و شکلگیری گروه همسفران، همگی گواه برنامهریزی و تدبیری حسابشده هستند.

موضوع کشف «متد DST» را که بگذاریم کنار، که خود بخشی بسیار مهم و انقلابی است، به دیگر دستاوردها بنگریم: درمان ریشهای اعتیاد، درمان وابستگی به نیکوتین که در سالهای ۹۰-۹۱ محقق شد و گشایش راهی تازه بود، و در سالهای اخیر نیز تأکید ایشان بر مسئلهی «کاهش وزن» با همین متد. آیا در دنیا معلمی به این وسعت و عمق، با چنین آموزشهای نظاممند و جامعی مییابیم؟
آقای مهندس چهارشنبه اشاره کردند که با تمام احترامی که برای پیشرفت کشورهای دیگر در علوم مختلف قائل هستند، در حوزهی درمان اعتیاد، آنها هنوز به نقطهی صفر هم نرسیدهاند. ما چقدر خوشبختیم که امروز بر این صندلیها نشستهایم و از این نعمت بهرهمندیم. من خودم بسیار خوشحالم که زیر سایهی لژیون و در خدمت شما هستم. زمانی که به دیگر فضاها مینگرم، عمق این موهبت را بیشتر درک میکنم. امیدوارم روزی برسد که در هر شهر و دیاری، کنگرهی ۶۰ حاضر باشد و همه بتوانند از این روش رهاییبخش بهرهمند شوند.
باز هم این هفتهی پربرکت را به آقای مهندس، کنگرهی ۶۰، همهی همسفران و عزیزانی که در این جلسه حضور دارند، تبریک میگویم.
عکس: مسافر محمد- لژیون یکم
ویرایش و بارگذاری خبر: همسفر مسعود
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
195