جلسه نهم از دوره هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صالحی ۲ به استادی راهنما همسفر سمانه، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر نسرین با دستور جلسه «بنیان کنگره60» روز یکشنبه 16 آذرماه 1404 ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
با تمام ذرات وجودیام این هفته زیبا را خدمت آقای مهندس بزرگوار، خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار، استاد امین و خانم شانی تبریک عرض میکنم. به استادان خودم زندهیاد مسافر کوروش، راهنما همسفر شهره، دیدهبان مسافر مجید و راهنما همسفر اعظم این هفته را تبریک عرض میکنم. فراموش نکنید که این هفته را به اساتید خود تبریک بگویید چراکه بنیان من از راهنمای من گرفتهشده است. این هفته هم هفته بنیان هست. هفته آقای مهندس و اساتید بزرگ ایشان، انشاءالله خودشان و خانواده محترمشان سلامت باشند. استاد امین فرمودهاند کنگره همانند بذر است، این بذر را آقای مهندس با اقدام اتفاقی که رقم خورد و سفری که در ماه مبارک رمضان داشتند کاشتند.
به خاطر دارم که در وادی اول گفته شد اگر به سمت ارزشها حرکت کنیم نیروها به ما کمک میکنند و اگر به سمت ضد ارزشها هم برویم ناخودآگاه نیروها به ما کمک میکنند. آقای مهندس چون میخواستند روزه بگیرند و به سمت ارزشها در حرکت بودند خداوند این را در آقای مهندس دیدند که این اجتماع میتواند توسط ایشان تشکیل شود. اگر آقای مهندس این اتفاق را علنی نمیکردند و در راستای گسترش آن تلاش نمیکردند سرنوشت ما چه میشد؟ چه بلایی بر سر مسافران ما میآمد؟ ما همسفران به این بنیان مدیون هستیم و با همسفر واقعی بودن میتوانیم دین خود را ادا کنیم، با کنگرهای بودن، سیدی نوشتن و کاربردی کردن علم آن.
آقای مهندس در این سالها یک لحظه هم دست از تلاش و تحقیقات برنداشتند و متد DST را در زمینههای مختلف رشد دادند؛ همانند اعتیاد، سیگار، اضافه وزن و درمان بیماریهای دیگر و شاید در آینده هم حتی به چیزهایی که ما فکر نمیکنیم، جناب مهندس دانشمند زمان هستند و این اتفاق خواهد افتاد. خاطرهای دارم از تولد ۱۴ سالگی آقای مهندس که در نمایندگی کوروش آذرپور (شهرری) بود، یک هفته از ورود ما به کنگره گذشته بود، زمانی که وارد فضا شدیم آقای مهندس را در جایگاه استاد دیدیم و متوجه شدیم تولد ایشان هست و افراد بسیاری در آنجا حضور داشتند و ما هم خیلی دوست داشتیم در جشن شرکت کنیم. آن روز شروع ما بود.
این مسئله را نیز در مورد ثبت OT بیان کنم، مسافر من با اپیوم سفر خود را آغاز کرد و آن ترسی که از مواد مخدر داشتم همواره با خود حمل میکردم؛ چون باید میرفتیم و مواد تهیه میکردیم. ۲ الی ۳ ماه از سفر گذشته بود که از مصرف اپیوم به اپیوم رسید و آن لحظه من به آرامش رسیدم، دیگر نیازی نبود با ظاهری نامرتب برای تهیه مواد برود، با ظاهری مرتب و تمیز به کلینیک در شهرری مراجعه میکرد و با شربت خیلی با احترام برخورد میکرد. دیگر خانه ما بوی تریاک نمیداد و این را مدیون آقای مهندس هستیم؛ باید قدردان باشیم؛ اگر قدردان این جایگاه نباشیم آن را از دست خواهیم داد.
ما در اینجا بهعنوان رهجو، دانشجو و پوینده راه حضور داریم و جوينده راه باید این آموزشها را کاربردی کنیم. در کنگره و در خانه و اجازه دهیم ديگران نیز زندگی کنند. من در نمایندگی شهرری رشد کردم و آزمون راهنمایی دادم و قبول شدم، نام نمایندگی به کوروش آذرپور تغییر کرده و من میخواهم از زندهیاد مسافر کوروش تشکر کنم. ایشان و همسفرشان خیلی راهها را برای ما هموار کردند. ایشان زحمت فراوانی برای کنگره کشیدند و مخصوصاٌ برای این نمایندگی باید قدردان باشیم، اینجا دانشگاهی است که من دعوت شدهام و در آن آموزش میبینم تا بتوانم فرزندان خوبی پرورش بدهم و باید قدردان این مسائل باشیم و خدا را شکر کنیم.

مرزبان کشیک:همسفر زهره و مسافر امیر علی
تایپیست: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی ۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
131