دیدهبان مسافر احمد با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند، نزدیک به ۱۰ ماه، روش درمان DST با اپیوم، به راهنمایی مهندس حسین دژاکام سفر کردند و در حال حاضر نزدیک به ۲۴ سال است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان تیروکمان است.
اینک در باب دستورجلسه «بنیان کنگره60» با ایشان گفتگویی ترتیب دادهایم؛ لطفاً با ما همراه باشید.
اگر بخواهید فلسفه «بنیان کنگره۶۰» را برای کسی که با کنگره آشنایی ندارد، در یک جمله بیان کنید، چه میگویید؟
برای فردی که اصلاً با «جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰» آشنایی ندارد؛ «بنیان کنگره۶۰» فردی است که آن را به وجود آورده، خلق کرده و در واقع آن را تأسیس کرده است و به یک نقطهای رسانده که الان ما راجع به آن صحبت میکنیم.
چه ویژگی در «بنیان کنگره ۶۰» وجود داشت که باعث شد چنین موج بزرگ تحولی را در انسانها ایجاد کند؟
قطعاً فردی که به این نقطه میرسد، از عقبه خیلی قوی برخوردار است؛ یعنی اگر ما اعتقاد داشته باشیم و باید به این نقطه برسیم که زندگی ما فقط این زندگی زمینی نیست؛ قبلاً بوده، الان هم هست و در آینده خواهد بود و انسان یک موجود ادامه داری است.
اصلاً وقتی ما امروز انسان را میبینیم؛ این نتیجه عقبهای است که از پیمان الست با خود حمل کرده؛ حال این انسان در طول این مسیر چه کارهایی انجام داده، به چه داناییهایی رسیده و سیستم و هستی چگونه به این فرد نگاه میکند؛ به تواناییهای فرد و به کارهایی که انجام داده است، نگاه میکند و قطعاً وقتی که انتخاب میشود، چه مطلع باشد و چه نباشد، برای او استادها و معلمهایی در نظر میگیرند که آموزشهای لازم را منتقل کنند و او هم این استقبال را داشته که این اتفاق افتاده است؛ بنابراین تمام اینها جمع میشود و به یک نقطه فرمانی میرسد که آن فرمان هم شاید در ابتدا احساس نشود؛ بلکه انجام میشود و بعد از آن نگاه میکند که این فرمان بوده که این کار باید انجام شود.
دقیقاً جناب مهندس دژاکام تا جایی که من اطلاع دارم، این روند برای ایشان طی شده که به این نقطه رسیده است که روش DST را انجام دادند، خود ایشان به رهایی رسیدند و متوجه شدند که این روش کاملاً فرق میکند؛ مسائلی را که قبلاً داشتند، ندارند و همین باعث شد که به این فکر بیفتند و فرمانی که میگویم این بوده که این روش را در اختیار دیگر انسانها قرار دهند؛ یعنی یک ساختاری را به وجود بیاورند که انسانها در آن ساختار قرار بگیرند و آنها هم به نقطهای که ایشان رسیدهاند، برسند و این میشود تأسیس و بنیان کنگره که بنیان ساخت یک کلید است که این کلید، خود شاه کلید است که به خیلی از قفلهایی که انسانها در آنها گرفتار هستند، میخورد و انشاءالله آن قفلها را باز میکند.
.jpg)
«بنیان کنگره۶۰» با درایت، مسیر را برای رشد و تعالی همسفران فراهم کردند. حال همسفران چگونه میتوانند حافظ ارزشها و اصول آن باشند؟
توصیه من این است که ما هر چقدر نسبت به انسان شناخت پیدا کنیم، متوجه میشویم عملکرد ما برآیند دو نیروی درونی، یکی منفی و دیگری مثبت است و در این مسیر نه نیروی منفی دست از سر ما برمیدارد و نه نیروی الهی؛ یعنی هر دو کاری میکنند که انسان به طرف آن نیرو گرایش پیدا کند.
بنابراین ما وقتی وارد کنگره میشویم و متوجه ارزش و اهمیت این مسیر، طی کردن این مسیر و کاری که اتفاق میافتد و نتیجهای که به آن میرسیم، شدیم؛ نگاه میکنیم و متوجه میشویم فعلاً نباید به خودمان اجازه دهیم که حرکتها و صحبتهایی بکنیم و کارهایی انجام دهیم که به ما ارتباطی ندارد یا مثلاً حاشیه را مطرح کنیم یا خودمان وارد حاشیه شویم.
این قضایا خیلیخیلی مهم است که هر کدام از ما به عنوان یک رهجو، وقتی وارد این سیستم میشویم به دنبال راه میگردیم؛ عنوان روی ماست، ما رهجو هستیم و میخواهیم راه پیدا کردن خود را از درون کنگره پیدا کنیم؛ خودمان با خودمان و با زوایای وجودی خود آشنا شویم. حال این بستر برای ما فراهم است؛ اگر به فردی، چه مسافر و چه همسفر اجازه داده میشود که وارد کنگره شود؛ اگر میگویند که خداوند و سیستم اذن رهایی را داده؛ این رهایی در درون این اجازه است. این رهایی کی اتفاق میافتد؟ زمانی که آن انسان بداند.
پس وقتی اجازه داده میشود که فردی وارد کنگره۶۰ شود؛ به او اجازه دانستن داده میشود. زمانی که به او اجازه دانستن داده میشود و انسانی که دارد یادمیگیرد و پیدا میکند، دیگر نباید به مسیری غیر از آن مسیر، فکر کرده و حرکت کند؛ بنابراین در نهایت ما باید قدردان باشیم.
همیشه در زندگی خود به این نقطه برسیم که لطف خداوند شامل حال ما شده، قدردان این باشیم و فراموش نکنیم؛ زیرا زمانی که فراموش نمیکنیم؛ در نتیجه از قالب خود خارج نمیشویم، همیشه شکرگزار و سپاسگزار هستیم و سعی میکنیم به انسانهایی که در این سیستم هستند، خدشهای وارد نکرده و یا مشکلی ایجاد نشود، کسی را ناراحت نکنیم، عمل نادرستی انجام ندهیم و حرمت و قوانین این سیستم را رعایت کنیم.
آیا خاطره یا تجربه خاصی از دوران شکلگیری «جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰» دارید که برای همسفرها آموزنده باشد؟
کنگره۶۰ از اول به این شکل امروزی نبوده؛ البته یکسری حرمتها و قوانین برای هر فردی که وارد کنگره میشود، از همان ابتدا بود؛ ولی از نظر اینکه این ساختار به خیلی از مسائل جزئی توجه کند، خب آن زمان هنوز وقتش نرسیده بود.
شما مسیر کنگره را مثل مسیر بزرگ شدن یک انسان تصور کنید؛ اگر به آن نگاه کنید، میتوانید متوجه شوید که در کنگره هم چه اتفاقاتی افتاده است. زمانی که کنگره۶۰ راهاندازی شد؛ مانند یک طفل بود و این طفل مواظبت میخواست تا بتواند روی پای خود بایستد. اکنون کنگره روی پای خود ایستاده؛ بنابراين بزرگ شده است و خیلی مسائل دیگر، مثلاً DST به شکل امروزی نبود و یا درمان در طول ۱۰ ماه بود؛ ولی مثلاً برای تریاک چه کاری باید انجام بدهند و همه اینها در واقع در تغییرات بود.
در ابتدا پلههای درمان مشخص شد که از ۱۵ روز تبدیل به ۲۱ روز شد، بعد میزانها و بعد از آن TDS مشخص شد که حتماً باید سه وعده باشد. در قدیم سه وعده نبود، دو وعده یا تک وعده بود و تمام اینها جزو رشد کنگره۶۰ حساب میشود و اینکه فکر کنید که این ساختار از ابتدا چنین وضعیتی داشته، نه به این شکل نبوده است؛ اما از نظر خود مهندس حسین دژاکام، بهعنوان «بنیان کنگره۶۰»، همه اینها را میدانستند که نیاز به زمان دارد و نیاز به اینکه آرامآرام این مسیر طی شود.
شما به فرزندی که تازه متولد میشود، در سال اول که نمیتوانید زبان یاد دهید؛ باید بیاید و به یک نقطهای برسد، بعد شما میبینید که الان توانایی این کار را دارد.
کنگره۶۰ هم به همین صورت بود؛ کمکم به سمت جلو آمد و دیدند که حالا توانایی این کار را دارد، توانایی این قدم را دارد؛ اکنون توانایی این را دارد که حساب زمین باز شود، لژیون سردار شکل بگیرد و سیستماتیک شود و این کار انجام بگیرد و مراحل این رشد و توسعه، خیلی آرام و بهتدریج تا رسیدن به امروز جلو رفت؛ البته این آرام و بهتدریج بودن، خیلی سرعت آن زیاد است.
سرعت آموزش و تغییر در کنگره۶۰، بسیار بسیار زیاد است. برای خیلی از انسانها، یک سال خیلی دیر میگذرد؛ ولی برای اعضای کنگره۶۰، یک سال مثل یک پلک زدن است و خیلی سریع میآید و این سرعت، هم در آموزش، هم فعالیت و هم تغییر است و سرعت رشد و توسعه، خیلیخیلی زیاد است.
.jpg)
کلام آخر...
امیدوارم که همه اعضای کنگره۶۰، واقعاً قدر جناب مهندس را بدانند. همانطور که خداوند فرموده: اگر میخواهی از من تشکر کنی، از مخلوقم تشکر کن.
ما به زبان میگوییم: «خدا را شکر»، ولی چه کاری میتوانیم برای خداوند انجام دهیم که سپاسگزاری خود را نشان دهیم؛ میگوید: این سپاسگزاری که میخواهی نشان بدهی؛ به مخلوق من احترام بگذار، به مخلوق من خدمت و کمک کن.
ما باید سپاسگزار باشیم که وقتی مهندس حسین دژاکام این راه را کشف کردند، در اختیار دیگر انسانها هم قرار دادند و این همه فعالیت میکنند برای اینکه از درد و رنج انسانها کم شود. اینقدر اعضای کنگره۶۰، به مدد بنیان کنگره، دارند فعالیت میکنند که یک خانواده از هم جدا نشود و در واقع یک خانواده از هم نپاشد. این کاملاً شکل میگیرد و انسانها به هم نزدیک میشوند و به هم محبت میکنند؛ تمام اینها از وجود این انسان نشأت گرفته است و ما هموراه باید، چه در کنگره هستیم و چه در آن نیستیم، خداوند میگوید: «سپاسگزار باشید».
خداوند اینگونه افراد را میفرستد که نشانهای از او را ببینیم. وقتی میگوید: «بخشنده و مهربان است». این بخشندگی و مهربانی در کجا تجلی پیدا میکند؟ در یک انسان!
امیدوارم ما روز اولی را که به کنگره آمدیم، هیچموقع فراموش نکنیم و اگر امروز هستیم، آن را هم فراموش نکنیم تا ببینیم چهقدر لطف خداوند شامل حال ما شده است؛ پس وقتی لطف خداوند شامل حال ما شده؛ ما با دیگران با زبان احترام صحبت کنیم، با انسانها با احترام صحبت کنیم و اگر فکر میکنیم حال کسی خوب نیست، حال او را بیشتر خراب نکنیم و او را هدایت کنیم؛ همچنین همواره در وجود خود، هم از خداوند و هم از مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان سپاسگزار باشیم که این بستر فراهم شد که ما بهعنوان یک انسان داریم روزهای خوبی را سپری میکنیم و داریم تلاش میکنیم تا به آن نقطهای که بهعنوان یک انسان وظیفه ماست، برسیم.
از اینکه وقت خود را در اختیار ما قراردادید بسیار سپاسگزاریم.
طراح سؤال: گروه مصاحبه
انجام مصاحبه: مرزبان خبری همسفر مریم
تایپ و عکس: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی شیخ بهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
494