هشتمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، نمایندگی میلاجرد با استادی ایجنت محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر رضا، و دبیری مسافر علی با دستور جلسه " هفته بنیان کنگره۶۰ " شنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،
تبریک میگویم. من این هفته را، این هفته زیبا را، در اصل به بنیان کنگره ۶۰، به اساتید، به جناب آقای مهندس، به خانواده محترم ایشان، به یاران صدیق و وفادار دیدهبانان محترم، به خانواده بزرگ کنگره ۶۰ و به تکتک شما تبریک میگویم. همچنین یک تبریک و خدا قوت عرض میکنم به تمام پیشکسوتان و قدیمیانی که رنجها و سختیهای بسیاری را تحمل کردند تا ما امروز به این جایگاه برسیم. ما امروز بهراحتی روی این صندلیها مینشینیم و بزرگترین معضل بشریت، یعنی اعتیاد، را در این مکان درمان میکنیم. به نظر من باید درک کنیم و حس کنیم که چه زحمات و تلاشهایی برای رسیدن به این نقطه صورت گرفته است. زیرا یکی از خصلتهای انسان ـ که در قرآن نیز به آن اشاره شده ـ فراموشکاری است؛ و ما فراموش میکنیم چه انسانهایی در مسیر ما قرار گرفتند، چه تلاشهایی کردند و چگونه از جان و مال خود گذشتند و بدون چشمداشت، طی بیستوهفت یا بیستوهشت سال، این مسیر را به این نقطه رساندند.
به نظر من باید این موضوع حس و درک شود. زیرا انسان، به دلیل همین فراموشکاری، قدر داشتههای خود را نمیداند؛ جسم سالم دارد، پدر و مادر دارد، فرزند دارد، بهترین راهنما و مربی را دارد، اما آنها را نمیبیند و همیشه حسرت نداشتهها را میخورد. در سیدی «نقاش»، آقای مهندس به این موضوع اشاره کردند که آیا تعجب نمیکنید از میان این همه انسان، شما انتخاب شدهاید؟ به نظر من باید در این موضوع تفکر کنیم که چگونه و به چه دلیل اتفاق افتاد که زندگی ما دقیقاً با زبان حیات آقای مهندس هماهنگ شد و در میان میلیاردها انسان، ما انتخاب شدیم که روی این صندلیها بنشینیم. همانطور که آقای مهندس میفرمایند و در قرآن نیز آمده، هستی حساب و کتاب دارد و ما بیدلیل به اینجا نیامدهایم. مراسم هفته بنیان و دیگر مناسبتهای کنگره ۶۰ برای این است که ما یاد بگیریم قدردان باشیم و شکرگزار خداوند، بابت این اجازه و فرصت بزرگ.
بههرحال هفته بنیان، هفتهای است که آغازی بزرگ را با خود دارد و سرآغاز بسیاری از اتفاقات است. آقای مهندس همیشه میفرمایند و همین هفته نیز اعلام کردند که این هفته، هفته من نیست؛ هفته تولد من نیست؛ بلکه هفته تولد تمام اعضای کنگره ۶۰ است. هفته بنیان، متعلق به تکتک افراد کنگره است. همیشه نیز تأکید داشتند که پیشکسوتان حضور پیدا کنند و بگویند کنگرهای که امروز میبینید، هرگز اینگونه آماده نبوده است. این سفره آمادهای است که ما بر سر آن نشستهایم. از روزی که آقای مهندس سفر خود را آغاز کردند، و در روز ۱۵ آذر ۱۳۷۶ لطف خدا شامل حالشان شد و روش ابداعی درمان را یافتند، تا روز ۳۰ شهریور ۱۳۷۸ که اولین جلسه کنگره ۶۰ با حضور ۸ نفر در کوچه مهدیزاده، خیابان کارگر جنوبی برگزار شد، همه اینها نتیجه سالها تلاش، رنج و استقامت بوده است.
به گفته آقای خدامی، اولین جلسه با نام «خالق عشق» آغاز شد؛ اولین دستور جلسه کنگره ۶۰، نام کنگره ۶۰ و آن چهارده پله معنوی که امروز بهصورت چهارده وادی روی دیوار مشاهده میکنیم، همه از همانجا شروع شد. کار هرگز آسان نبوده است. گاهی فکر میکنیم وقتی در مسیر صراط مستقیم قرار میگیری و به انسانها کمک میکنی و محبوب خداوند میشوی، باید مسیر نیز برایت هموار شود و عوامل طبیعت نیز تو را یاری کنند. اما چنین نیست. کنگره فراز و نشیبهای بسیار داشته است. هستی هیچگاه کار بزرگ را به انسان کوچک نمیسپارد؛ کار بزرگ را به انسان توانمند و شجاع میدهد تا بتواند با تجربه، علم و دانشی که خداوند به او داده، از آن دفاع کند. امروز که ما اینجا نشستهایم، آموزش میگیریم و درمان میشویم، بهتر درک میکنیم که راه درمانی وجود دارد و شجاعت، ایثار و ازخودگذشتگی آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تا چه اندازه ستودنی است و باید به آن احترام گذاشت.
روز چهارشنبه، آقای امین موضوع مهمی را مطرح کردند: مردمانی که تاریخ خود را میدانند، موفقترند از کسانی که تاریخ و گذشته سرزمینشان را نمیدانند. تکتک اعضای کنگره ۶۰ که روی این صندلیها مینشینند باید بدانند چه اتفاقاتی رخ داده، چه سختیهایی بر آقای مهندس، خانواده ایشان، دیدهبانان و بسیاری دیگر گذشته تا این مسیر به امروز برسد. این کار بسیار ارزشمند و قابل ستایش است. آقای مهندس همیشه میفرمایند: هفته بنیان، هفتهای است که در هر شهری و هر نمایندگی، باید از قدیمیها و پیشکسوتان یاد شود و دعوت شوند تا درباره تاریخ کنگره صحبت کنند تا تازهواردان بدانند چه مسیری طی شده است.
الان حدود هفده یا هجده سال از تأسیس شعبه اراک میگذرد. بزرگانی همچون آقای کوروش آذرپور ـ خدا رحمتشان کناد ـ آقای صداقت، محمدصادق صداقت، آقای علی صداقت، آقای هنربخش، آقای محمود شرفی، آقای رضا میرزایی، مسعود ابراهیمی، منصور غفاری و بسیاری دیگر بارها آمدند و رفتند.

بسیاری از آنان از تهران با هزینه شخصی خود میآمدند؛ آن زمان مانند امروز نبود که ماشین در اختیار همه باشد. افراد باید سوار اتوبوس میشدند و با سختی رفتوآمد میکردند. آنقدر آمدند و رفتند تا کنگره به این مرحله رسید و کنگره اراک به این جایگاه دست یافت. امروز در کنار شعبه اصلی اراک، سه شعبه دیگر نیز در شهر داریم: میلاجرد، شهباز و خرمآباد، که همگی از اراک منشأ گرفتهاند.
ما باید قدردان و سپاسگزار عزیزانی باشیم که بهعنوان اولینها آمدند و این مسیر را برای ما گشودند. دقیقاً همین وظیفه امروز بر دوش ما نیز هست. ما نیز پیشگام هستیم. زیرا هنوز بسیاری از انسانها در همین شهر و روستاهای اطراف درگیر اعتیاد هستند و حتی نام کنگره ۶۰ به گوششان نرسیده است. وظیفه تکتک ماست که، همانگونه که در سیدی نقاش آمده، دوباره «نقاشی بر روی طلا» را ترسیم کنیم تا بدانیم تکتک ما انتخاب شدهایم که در این جایگاه قرار بگیریم و مسئولیتی الهی بر عهده داریم.
در پایان، بار دیگر این هفته را به بنیان، نگهبان و تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک میگویم. امیدوارم قدر این هفته را بدانیم و از راهنمایان و پیشکسوتانی که این مسیر را ساختند، سپاسگزاری کنیم. سخنان بسیاری هست که میتوان در هفته بنیان بیان کرد و امیدوارم تکتک اعضا مشارکت کنند و حرف دل خود را بگویند.
تایپ: مسافر علی
عکس:مسافرمهدی
تنظیم: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
173