English Version
This Site Is Available In English

از دست رفتن اختیار در انسان

از دست رفتن اختیار در انسان

اضطراب از جنس ترس است‌ که اگر مقدار آن کم باشد باعث حرکت می‌شود؛ ولی اگر زیاد باشد دیگر تأثیر مثبتی ندارد. وقتی ترس و نگرانی از حد عادی بالاتر بروند، دیگر عقل فرمان نمی‌دهد، حافظه در اختیار نیست، تمرکز از بین می‌رود و دیگر نمی‌توان مطالب را یاد گرفت.

با آمدن تاریکی ترس، نفرت و ناامیدی هم می‌آید و اگر کسی این حس‌ها را دارد، دلیلی بر وجود تاریکی یا بندهای منفی است. خداوند در وجود هر انسانی نیروهای بسیار زیادی را قرار داده است؛ نیروهایی که ما هنوز خیلی از آن‌ها را نمی‌شناسیم که هم در صور پنهان و هم در صور آشکار هستند، مثل نیروی دیدن، شنیدن، تفکر، قدرت فیزیکی، تعادل، محبت و ... مجموعه این نیروها به اضافه عقل و روح به انسان توانایی‌هایی را می‌دهد که از نظر توانمندی بالاتر از سایر موجودات قرار بگیرد.

کاری که تاریکی انجام می‌دهد، نیروهایی که توانمند هستند و برای انسان خیلی کاربرد دارند را از اختیار انسان خارج می‌کند. بعد از خلقت انسان، انشعاب بزرگی اتفاق افتاد و نیروها به دو بخش تاریکی و روشنایی تقسیم شدند.

در این سی‌دی مسئله اختیار مطرح شد. وقتی اختیار به انسان داده شد، تاریکی هم به‌وجود آمد. تمام هدف تاریکی، گرفتن اختیار از انسان است و این اختیار زمانی گرفته می‌شود که ما یک‌سری از حق انتخاب‌هایمان را از دست بدهیم و حق انتخاب زمانی کم می‌شود که انسان یک‌سری از نیروهایی را که خداوند از بدو خلقت به او داده است از دست بدهد؛ بنابراین برای کسی که در تاریکی فرو رفته همه‌چیز برای او به‌صورت جبر می‌شود.

نیروهای انسان از بین نمی‌روند؛ بلکه مصادره می‌شوند، به‌عبارتی در هستی چیزی از بین نمی‌رود، بلکه نیروهای دیگر از نیروی انسان استفاده می‌کنند و فرآیند خارج شدن از تاریکی بدون برگشت نیروهای ازدست‌رفته به انسان اتفاق نمی‌افتد؛ یعنی تا نیروها به انسان برنگردند، شخص از تاریکی خارج نمی‌شود. نیروها در بدو آفرینش در اختیار و تحت فرمان ما بودند و ما احساس خوبی داشتیم؛ بنابراین کسانی‌که در بهشت هستند خواسته‌هایشان به انجام می‌رسد.

اهریمن چیزی را که تجربه کرده، مثل صفت کبر به انسان انتقال می‌دهد. کبر، یعنی برتری در ماهیت و موجودیت. این صفت خداوند است و هیچ انسانی نمی‌تواند این صفت را در خود داشته باشد.

مجموعه فضائل و رذائل در انسان وجود دارند؛ یعنی انسان هر چیزی را از روی ضدش تشخیص می‌دهد و تا زمانی‌که ظرفیت در انسان به‌وجود نیامده باشد خداوند به خواسته انسان جواب مثبت نمی‌دهد.

منظور از تزکیه و پالایش، مقدمات و شرایطی است که نیروهایی که از دستش خارج شده‌اند را دوباره در اختیار و تحت فرمانش در بیاورد و این موضوع زمان می‌برد. نقطه تحمل نیز در طول زمان و با خارج شدن از تاریکی به‌وجود می‌آید و زمان خارج شدن از تاریکی به عمق تاریکی بستگی دارد.

اگر انسان به رنج‌های زندگی و درد‌هایی که کشیده به‌عنوان یک سرمایه نگاه کند؛ سرمایه‌ای که در ادامه می‌تواند به زندگی برکت بدهد که بتواند هم به خودش و هم به دیگران کمک کند، آن‌وقت می‌تواند از آن‌ها رد شود و بعداً متوجه می‌شود که آن‌ها مأمور بودند که بیایند و آن تجربه را برای انسان به‌وجود بیاورند.

نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (دبیر سایت)
ارسال: راهنمای ویلیام همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .