خداوند را شاکرم که فرصت نوشتن دربارهٔ دستور جلسهٔ «بنیان ۶۰» را به من داد. همیشه برای من، فکر کردن به این دستور جلسه حال و هوایی خاص دارد؛ حسی شبیه بازگشت به ریشه، به همان نقطهای که برای اولین بار نور وارد زندگیمان شد.
روزهایی را به یاد دارم که هیچکس باور نداشت میشود از آن تاریکی عبور کرد. من همسفری بودم که فقط نگرانی و اشک بلد بودم، تا اینکه وارد کنگره شدم و فهمیدم پشت این آرامش امروز، پشت این نظم و آموزشها، پشت این درمان علمی… ریشهای محکم وجود دارد؛ این ریشه همان بنیان ۶۰ است.
برای من بنیان فقط یک عنوان نیست؛ یک چراغ است؛ چراغی که اگر روشن نمیشد، من امروز هم شاید بین ترسهایم گم بودم؛ مسافرم شاید هنوز درگیر همان وضعیتها بود؛ خانوادهام شاید هنوز آرامش نمیدید.
هفتهٔ بنیان به من یادآوری میکند که باید شکرگزار باشم؛ نه فقط با زبان، بلکه با عمل، با خدمت، با یادگیری، با احترام و با قدردانی از کسانی که این راه را ساختند. این دلنوشته را با قلبی پر از سپاس به ریشهٔ استوار کنگره تقدیم میکنم.
نویسنده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر ساغر (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر ساغر (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
106