به نام قدرت مطلق الله
قبل از هر نکتهای، از مهندس دژاکام و استاد امین تشکر و قدردانی میکنم و سپاسگزار خداوند هستم که درون سیستمی قرار گرفتهام که بوی محبت میدهد و نشان از عشق دارد.
گاهی انسان جملهای یا حرفی را میشنود که در زندگیاش اثر میگذارد و تا عمق جانش نفوذ میکند: «با حرکت راه نمایان میشود».
میخواهم از تاریکیهایم، از سیاهیها و از ناامیدیهایی که داشتم بگویم؛ از زمانی که ناآگاهانه وارد چرخهای شدم که با مصرف مواد مخدرِ مسافرم، هر لحظه ضربهای دردناک بر پیکرم وارد میکردم. زندگی برایم جز عذاب، درد و ناامیدی نبود؛ نه روز داشتم و نه معنای شب را میدانستم. تمام خوشیها از یادم رفته بود. سایه اعتیاد آنچنان بر زندگیام گسترده شده بود که انگار همیشه شب بود؛ روز وجود نداشت.
روزی که به کنگره آمدم، احساس امیدواری کردم و آرام گرفتم؛ دیگر احساس تنهایی نمیکردم. وقتی وارد این مکان مقدس و امن شدم، انگار با حرکتم خداوند مرا مورد حمایت قرار داد. مسافرم خیلی آرام گرفت و از تاریکیها به روشناییها حرکت کرد؛ خنده و شادی دوباره در زندگی ما جریان یافت و اکنون احساس بسیار خوبی دارم.
در آخر، از راهنمای خوبم همسفر مینا، تشکر میکنم که همیشه با راهنماییهای خود، راه را به من نشان میدهند.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مینا(لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر پرستو رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
181