من از همه همسفران کنگره۶۰، با هر بار حضور در نمایندگی، آموزشهای بسیاری دریافت میکنم.
همسفر خدیجه و همسفر شادی، جزء همسفرانی هستند که همواره در کنگره۶۰، حضور فعال دارند.
من از این دو همسفر، عشق به خدمت، مسئولیتپذیری و خوشاخلاقی را آموختهام.

همسفر خدیجه به همراه مسافر میرزا، با آنتیایکس تریاک خوراکی وارد کنگره شدند و با متد DST و دارو OT، به مدت ۱۳ ماه، به راهنمایی مسافر آرش و همسفر سمیه سفر کردند. اکنون نزدیک به ۵ ماه از رهاییشان میگذرد.

همسفر شادی به همراه مسافر امیرحسین، با آنتیایکس متادون وارد کنگره شدند و با متد DST و دارو OT، به مدت ۱۰ ماه و ۲۷ روز، به راهنمایی مسافر رضا و همسفر معصومه سفر کردند. اکنون نزدیک به ۵ ماه است که از رهاییشان میگذرد.
اکنون گفتوگوی خود را آغاز میکنیم
چگونه میتوانیم از شناخت خود بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای تغییر در زندگی استفاده کنیم؟
.jpg)
همسفر شادی:
در دیدگاه کنگره۶۰، «شناختِ خود» یک ضرورت برای حرکت از جهل به دانایی است. این شناخت، نه یک موضوع ذهنی، بلکه ابزاری عملی برای تغییر و ساختن زندگی جدید است. جهانبینی و آموزههای کنگره۶۰، میگوید: انسان باید بداند «کجاست، چه بوده و به کجا میخواهد برود؟»
وقتی فرد، تواناییها، ضعفها، حسهای مخرب و سازنده و خواستههای واقعی خود را بشناسد، میتواند مسیر حرکتش را بهطور شفاف تعیین کند و از سردرگمی بیرون بیاید. این شفافیت، موتور تغییر است. دانایی؛ یعنی «تشخیص خوب از بد و عمل به آن»
شناختِ خود، زمانی ابزار قدرتمند میشود که فرد نسبت به اشتباهات خود آگاه شود، مسئولیت کارهایش را بپذیرد و در نهایت، عملکرد خود را تغییر دهد. شناخت بدون تغییر در عمل، فقط اطلاعات است؛ اما زمانی که به رفتاری تازه تبدیل شود، قدرت ایجاد تحول دارد. در جهانبینی کنگره۶۰، انسان از دو نیرو (حسهای مثبت و منفی) تأثیر میگیرد. وقتی فرد یاد میگیرد حسهای منفی را تشخیص دهد، در برابر آنها بایستد و حسهای مثبت را تقویت کند، میتواند از قدرت درونی خود برای ساختن آینده استفاده کند. بسیاری از مشکلات، ناشی از «تصاویر ذهنی غلط» درباره خود است؛ مثلاً اینکه «نمیتوانم»، «بیارزشم»، «سرنوشت من همین است» کنگره ۶۰ آموزش میدهد که با شناخت این ذهنیتها و اصلاح آنها، فرد میتواند اعتمادبهنفس را بازسازی کند، نگاهش را به خود و جهان تغییر دهد و مسیر جدیدی بسازد. به گفته کنگره۶۰، انسان باید «تفکر، گفتار و رفتار» خود را هماهنگ کند. شناختِ خود کمک میکند تا فکرهایمان را ببینیم، کلاممان را کنترل کنیم و رفتارمان را اصلاح نماییم. این هماهنگی باعث ایجاد ثبات، آرامش و قدرت در حرکت میشود. از منظر کنگره۶۰، شناختِ خود؛ یعنی روشن کردن چراغی در درون. این چراغ، مسیر را نشان میدهد، انرژی لازم برای حرکت میدهد، ما را از تکرار اشتباهات حفظ میکند و کمک میکند بهجای جنگیدن با جهان، خودمان را بسازیم. بنابراین، شناختِ خود یک ابزار قدرتمند است؛ چون ما را از «نادانی» به «دانایی» میبرد و دانایی، همان نیروی تغییر واقعی است.

همسفر خدیجه:
تمام بدبختی انسانها از عدم شناخت است و مهمترین شناختها، شناخت خود انسان است. من تا خود را نشناسم، نمیتوانم برای تغییر خود کاری انجام دهم. تا زمانی که نقاط ضعف، نقاط قوت و تواناییهای خود را نشناسم، چگونه میتوانم تغییر کنم؟ قدم اول برای تغییر، شناخت خود است. خودآگاهی به ما کمک میکند درک بهتری از خودمان پیدا کنیم و موجب میشود تا بتوانم بهدرستی و بهموقع واکنش نشان دهم یا آن را کنترل کنم. این شناخت باعث میشود ظرفیت خود را بشناسم و آن را بالا ببرم، از احساسات درونی خود باخبر شوم و ضدارزشها را از خود دور کنم.
آگاهی از اشتباهات گذشته چگونه میتواند در تصمیمگیریهای حال و آینده تأثیر بگذارد؟
همسفر شادی:
آگاهی از اشتباهات گذشته، یک ابزار مهم برای رشد و تصمیمگیری است. کنگره۶۰، میگوید: «اشتباه زمانی خطرناک است که تکرار شود.» وقتی خطاهای گذشته را بشناسیم، دقیق میدانیم چه راههایی ما را به تخریب برده است و در تصمیمهای امروز، همان مسیر را انتخاب نمیکنیم. دانایی؛ یعنی تشخیص خوب از بد و عمل به آن.
شناخت اشتباهات گذشته، همان تجربهای است که دانایی ما را بالا میبرد و انتخابهای آیندهمان را پختهتر میکند. وقتی اشتباهات را میپذیریم، از حالت قربانی خارج میشویم.
فردی که مسئولیت را میپذیرد، در حال و آینده تصمیمهای آگاهانهتر و محکمتری میگیرد. بررسی گذشته کمک میکند تصاویر ذهنی غلطمان درباره خود و زندگی را اصلاح کنیم. این اصلاح نگرش، تصمیمهای ما را از حالت احساسی و عجولانه، به تصمیمهای منطقی تبدیل میکند. شناخت تخریبهای گذشته باعث میشود ارزش آرامش، سلامت و مسیر درست را بهتر درک کنیم.این حس مثبت، انگیزه انتخابهای سالمتر را در آینده تقویت میکند. از دیدگاه کنگره۶۰، آگاهی از اشتباهات گذشته، حکم چراغی را دارد که مسیر امروز و فردا را روشن میکند؛ اشتباهات را تکرار نمیکنیم، داناییمان بیشتر میشود، مسئولانهتر انتخاب میکنیم و با نگرشی سالمتر به آینده تصمیم میگیریم.
همسفر خدیجه:
خب، کلاً آگاهی از هر چیزی برای ما بسیار ارزشمند است؛ حتی آگاهی از اشتباه که بسیار باارزش است؛ یعنی من به این نتیجه رسیدهام که در گذشته، این عمل و کار من اشتباه بوده است و باید از حالا به بعد، سعی کنم دیگر آن اشتباهات را تکرار نکنم و با تفکر، اندیشه و تعقل، کارها را پیش ببرم و تلاش کنم به فرمان عقل برسم.
چه روشهایی برای تغییر نگرش و دیدگاه در مورد زندگی و مسائل مختلف وجود دارد؟

همسفر شادی:
بر اساس جهانبینی و آموزشهای کنگره۶۰، تغییر نگرش و دیدگاه، یک فرایند مهم برای حرکت از نقطه جهالت به نقطه دانایی است.
روشهای اصلی که کنگره۶۰ برای تغییر نگرش مطرح میکند، عبارتاند از:
۱_ آموزش جهانبینی: شناخت ساختارهای هستی، انسان، نیروهای درونی و قوانین زندگی باعث میشود نگاه فرد نسبت به مسائل کاملاً تغییر کند. کنگره۶۰، میگوید: «هر فرد به اندازه جهانبینی خود میبیند.» پس گسترش جهانبینی، نگرش را تغییر میدهد.
۲_ بررسی و اصلاح تصاویر ذهنی: بخش زیادی از مشکلات، از تصورات اشتباه نسبت به خود، دیگران و زندگی ناشی میشود.
با شناخت این تصاویر و جایگزین کردن برداشتهای درست، نگرش فرد بهتدریج اصلاح میشود.
۳_ تجربه و عبور از مسیر درست: کنگره۶۰، میگوید تغییر واقعی زمانی اتفاق میافتد که فرد تجربه کند. عملکردن به آموزشها، رعایت حرمتها و حرکت در مسیر درست، باعث میشود دیدگاه فرد نسبت به زندگی پختهتر شود.
۴_ مدیریت و پالایش حس: حس منفی، نگرش منفی میسازد؛ حس مثبت، نگرش سازنده. با کنترل حسهای مخرب (ترس، خشم، ناامیدی و ...) و تقویت حسهای سازنده مانند: (امید، محبت، شکرگزاری و ...) زاویه دید انسان تغییر میکند.
۵_ پذیرش مسئولیت: وقتی فرد مسئولیت زندگیاش را میپذیرد، از نگاه قربانی بیرون میآید و مسائل را از زاویهای منطقی و سازنده میبیند. این پذیرش، نگرش را از شکایت و توقع به تفکر و عمل تغییر میدهد.
۶_ استفاده از تفکر سالم و منطقی:کنگره۶۰، تأکید میکند: «تفکر درست، مقدمه تغییر دیدگاه است.» وقتی این فرایند به شکل سالم انجام شود، نتیجه آن نگرش درست خواهد بود. از منظر کنگره۶۰، نگرش زمانی تغییر میکند که آموزش ببینیم، حسها را مدیریت کنیم، تجربه درست کسب کنیم، مسئولیت بپذیریم و تصاویر ذهنی و تفکرمان را اصلاح کنیم. این روشها در کنار هم، انسان را از تاریکی و دیدگاه منفی به روشنایی و نگرش سازنده میبرند.

همسفر خدیجه:
ابتدا آموزش و یادگیری است، اگر فرد آموزشها را بهخوبی دریافت کند و بتواند آنها را اجرایی کند، بسیاری از مشکلاتش حل میشود. دوم رعایت کردن قوانین. هر چیزی در زندگی و جهان هستی، قوانینی دارد که باید بهخوبی رعایت شوند.
آگاهی در کنگره۶۰ چه نقشی در فرایند درمان و تغییرات مثبت ایفا میکند؟
همسفر شادی:
آگاهی، یکی از پایههای اصلی درمان و ایجاد تغییرات مثبت است. کنگره۶۰، درمان را «حرکت از نادانی به دانایی» میداند. وقتی فرد آگاه میشود که چرا مصرف کرده است؟ چه تخریبی داشته است؟ بدن، روان و جهانبینیاش چگونه آسیب دیده است؟ مسیر درمان برایش روشن میشود.
آگاهی کمک میکند فرد بفهمد درمان، یک مسیر علمی و تدریجی است؛ نه یک تصمیم احساسی یا عجولانه. این آگاهی، جلوی تصمیمهای غلط و بازگشت به اشتباهات گذشته را میگیرد. وقتی فرد نسبت به وضعیت خود آگاه شود، مسئولیت را میپذیرد و دیگر کسی یا چیزی را مقصر نمیداند. این پذیرش مسئولیت، اساس تغییرات مثبت است. آگاهی باعث میشود فرد بهتر فکر کند، درستتر حرف بزند و رفتار سازندهتری داشته باشد. این هماهنگی سهگانه در کنگره۶۰، لازمه هر درمان موفق است. وقتی فرد آگاهانه تغییرات مثبت جسم و روانش را میبیند، امیدش بیشتر میشود. امید و خواسته قوی، یکی از مهمترین انرژیها در درمان است.
تمرین آگاهی باعث میشود فرد در زندگی روزمره نیز انتخابهای سالمتر و عاقلانهتری داشته باشد. تغییر نگاه به زندگی، منجر به تغییر سرنوشت میشود. در کنگره۶۰، آگاهی چراغ مسیر درمان است. این آگاهی باعث میشود فرد علتها را بشناسد، مسئولیت بپذیرد، تفکر و رفتار خود را اصلاح کند، تصمیمهای درست بگیرد و بهسوی تغییرات پایدار حرکت کند.
همسفر خدیجه:
همه ما در کنگره۶۰، فهمیدیم که اعتیاد چیست و درمان آن چگونه باید باشد. در اینجا دانستیم که مثلث درمان اعتیاد، سه ضلع دارد: جسم، روان و جهانبینی.تا جسم درمان نشود، روان درمان نمیشود و تا جهانبینی نباشد، درمان کامل صورت نمیگیرد. در کنگره۶۰، اعتیاد فرد کاملاً درمان شد؛ سیگار، چاقی و اضافهوزن نیز درمان شد. هر چیزی که در کنگره۶۰، آموزش داده میشود، سندی بدون نقص است؛ زیرا همه تجربه شدهاند.
آیا این وادی تأثیری بر نحوه برخورد شما با مشکلات و چالشها داشت؟ به نظر شما کدام بخش از این وادی بیشترین تأثیر را بر زندگیتان گذاشت؟
همسفر شادی:
در مورد قسمت اول سؤال باید بگویم: بله؛ دیگر مشکلات باعث ناراحتی من نمیشوند، چون میدانم هر مشکلی راهحلی دارد و تلاش میکنم آن راهحل را پیدا کنم. در ادامه نیز سعی دارم همواره از مشکلات، آموزش بگیرم.
در واقع، دیدگاه من نسبت به مشکلات و مسائل زندگی تغییر کرده است. آقای مهندس در سیدی «مثال» میگویند: مشکلات به دو دلیل برای ما پیش میآیند؛ یا در حال پسدادن تقاص هستیم، یا آن مشکلات برای امتحان و آموزش ما میآیند که در هر صورت برای ما مفید هستند. اگر مشکلات را بهعنوان راهی برای آموزش نگاه کنیم، آن زمان در هر لحظه از زندگی در حال یادگیری خواهیم بود و از زندگی لذت بیشتری میبریم. در مورد قسمت دوم سؤال نیز باید بگویم: بخشی که میگوید «صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون انسان جاری است. وادی نیز همچون شمشیری دولبه است که هم هشدار میدهد و هم امید به بازگشت» برایم بسیار ارزشمند است و همیشه سعی میکنم به آن عمل کنم. این جمله به من امید میدهد که در هر لحظه میتوانم از ضدارزشها دور شوم و خود را اصلاح کنم؛ اینکه میتوانم در هر مرحله از زندگی، مسیر خود را تغییر داده و زندگی بهتری برای خود بسازم، و اینکه هیچوقت برای شروع دوباره دیر نیست. از سوی دیگر، باید هر لحظه مراقب افکار و اعمالم باشم؛ زیرا اگر بیتوجه باشم، ممکن است دوباره به اعماق تاریکی فرو بروم.
دکتر امین در سیدی «گره مسئولیت» میگویند: اغلب انسانها برای رسیدن به چیزی که میخواهند، تلاش زیادی میکنند؛ اما وقتی به آن میرسند، برای نگهداری آن دیگر تلاشی نمیکنند. در حالیکه نگهداشتن بسیار مهمتر است و اگر فردی در این مرحله تلاش نکند، تمام زحماتی که برای بهدست آوردن آن چیز کشیده است، هدر میرود. بنابراین، ما نیز باید همیشه بکوشیم ارزشها و صفتهای نیکی را که ذرهذره و با تلاش بسیار بهدست آوردهایم، حفظ کنیم و آنها را در خود تقویت نماییم.
همسفر خدیجه:
بله، وادی دهم تأثیر زیادی بر نحوه برخورد من با مشکلات و چالشها داشت. در این وادی به این نکته اشاره میشود که انسان باید در مواجهه با سختیها و ناملایمات، خود را تسلیم اراده الهی کرده و بهجای مقاومت در برابر مشکلات، آنها را بهعنوان فرصتی برای رشد و تحول در نظر بگیرد. این تفکر به من کمک کرد که در مواجهه با چالشها، کمتر نگران و دچار اضطراب شوم و بیشتر بهدنبال فهم عمیقتر اوضاع باشم، اما بخش خاصی که بیشتر بر زندگیام تأثیر گذاشت، این بود که: «هر چیزی که در برابر تو ظاهر میشود، برای تعالی تو است؛ پس آن را بهراحتی بپذیر و در دل، صبر و آرامش کن.» این نگرش باعث شد که بسیاری از مشکلات و ناراحتیها را نه بهعنوان یک بار سنگین، بلکه بهعنوان فرصتی برای یادگیری و رشد درونی بپذیرم.
از همسفر خدیجه و همسفر شادی سپاسگزارم که وقت خود را در اختیار من قرار دادند.
مصاحبه کننده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر سميه(لژیون اول)
عکاس: همسفر نازنین زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه(لژیون اول)
ویرایش: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)، دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
193