((بنام قدرت مطلق))
جلسه سوم از دور سی ونهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای چهارشنبه به استادی مسافر سعدی، نگهبانی مسافر سجاد، دبیری مسافر محمدعلی با دستورجلسه ((وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است)) در تاریخ 12 آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.


سخنان استاد:
زمانی که به کنگره میخواستم بیام با خودم میگفتم درمان نمیشوم و اعتیاد هیچ راهی ندارد و تا زمان مرگ ادامه دارد، اما زمانی که آمدم فهمیدم که باید حرفگوشکنم و طبق دستورات راهنما عمل کنم، تا 6ماه نمیتوانستم حرف بزنم و مشارکت کنم اما حرف راهنما را گوش کردم و حتی در مصرف دارو هیچگاه کمتر یا بیشتر از مقداری که راهنما میگفت نخوردم، در طی سفرم مریض شدم و فقط یک جلسه حضور نداشتم، راهنمای من آقا مسعود به من امید میداد، قبلاً نه سفر میرفتم و نه مهمانی و منزویشده بودم اما زمانی که به کنگره آمدم امیدوار شده بودم و دیگر نمیترسیدم و بعد از مدتی هم مهمانی میرفتم و هم در جمع نفر اول حاضر میشدم، کنگره برای کسی دعوتنامه میفرستد که نوبتش شده باشد، خیلی جاها برای ترک مواد رفتم ولی کمکی به من نکرد ، زندگی من آشوب بود و مقصر آن نیز خودم بودم و همیشه از همه طلب کار بودم و معرکهگیری میکردم، سال گذشته به مدت 10 روز بازداشت بودم و وقتی بیرون آمدم همسفرم به من میگفت نمیخواهد کنگره بروی و خودش هم راضی به آمدن کنگره نبود و گفتم یک جلسه بهطور امتحانی بیا اگر خوشت نیامد من هم دیگر نمیروم اما آقا مسعود به من گفت مطمئن باش خواهد آمد، بااینکه امید نداشتم اما بعد از پایان جلسه به من گفت که من را سهشنبه باید به کنگره بیاوری و از این بابت خداوند را سپاس گذارم، من با نوشتن سیدیهای کنگره هم دانشم بیشتر شد و هم با مشکلاتی که روبرو میشدم در سیدیها آن را پیدا میکردم و این موجب آرامش من شد، اگر خدا بخواهد دوست دارم راهنما شوم و خدمت کنم، سپاس گذار جناب مهندس و نمایندگی شمس و خدمت گذاران آن هستم و از همه شما تشکر میکنم
تهیه و ارسال متن: مسافر سعید لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
84