((به نام قدرت مطلق))
جلسه هشتم از دوره هشتم سری لژیونهای سردار، با استادی مسافر امیر، نگهبانی راهنما محترم مسافر کیوان، خزانهدار مسافر علیاصغر و دبیری مسافر پویا، با دستورجلسه ( وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است) در تاریخ 12 آذر 1404 رأس ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
در خصوص لژیون سردار تو بحث مالی یکی از اصلیترین بحثها برای سرپا ماندن کنگره 60 است، شعبات زیادی دارد کنگره 60 و نسبت به انجیوهای دیگر که در حال فعالیت هستند بسیار مرتب و منظم است و همهچیز آن روی نظم است و این توسط کمکهای اعضای لژیون سردار است، ولی اینکه ما فکر کنیم کمک مالی خیلی جایگاه ما را تغییر میدهد به نظر من اینطور نیست، ما بایستی تغییر کنیم تا بتوانیم کمک مالی کنیم، من روز اولی که آمدم گفتن همهچیز اینجا رایگان است و من شروع کردم به درمان مدتی گذشت فکر میکنم 5یا6 ماه سفر بودم دیدم یک جشنی گرفتن بنام جشن گلریزان، پرسیدم گفتن پول جمع میکنیم برای لژیون سردار، آن روز حالم بد شد اینها گفتن همهچیز رایگان است، کمی که گذشت و بیشتر آموزش گرفتم دیدگاه من به این موضوع تغییر کرد، وقتی ما به کنگره وارد میشویم اولین چیزی که یاد میگیریم گذشت کردن است، گذشتن از اعتیاد گذشتن از لذتهای مواد گذشتن از خواب صبح، اینها را که یاد میگیریم یواشیواش ظرفیت برای ما ایجاد میشود تا از پول هم بگذریم منتها چطوری بگذریم، اینطوری که وقتی پول را پرداخت میکنیم برای از دست دادنش خوشحال شویم، چون این از دست دادن وقتی به آن نگاه میکنی فکر کنم اواسط سفرم بود پرسیدم هر نفر اینجا چقدر هزینه دارد؟ 2سال پیش بود گفتن هر نفر حدود 50 میلیون هزینه درمانش است، اولین بار من با 500هزار تومان وارد لژیون سردار شدم و هیچوقت فکرش را نمیکردم که دنور بشوم و بخواهم کمک مالی کنم، اولین دنوریم را که گرفتم حالم بد شد چون شرایط مالیم به هم ریخت و فکر میکردم چرا 50میلیون دادم، ولی وقتی ظرفیت ایجاد میشود و صفت تغییر پیدا میکند اگر مشکل مالی هم پیدا کنی به این فکر میکنی که در درمان یک نفر کمک کردی در نجات یک خانواده کمک کردی و این حالت را خوب میکند، من یکی از آرزوهام این است که پهلوان شوم در لژیون سردار و فعلاً آرزوی دوری است امیدوارم این اتفاق یک روزی برای من و همه دوستان بیفتد، لژیون سردار لژیونی است که بااینکه یکچیزی میدهی اما حالت را بهتر میکند و همیشه یک حس خوبی داری مثل همه خدمتها اما این دیگر مرحله آخرش هست پهلوانهایی را میبینم که 500متر 1000متر زمین میبخشند و آدم از دیدن اینها کیف میکند، الان پول درآوردن خیلی سخت است ولی میبینیم آدمهایی را که وقتی پول میدهند حال آنها بهتر میشود و یکی از نکات عجیب کنگره 60 است من نمیدانم جناب مهندس چطور پایهریزی کردن کنگره 60 را تمام صحبتهای آن عین واقعیت است یعنی اگر ما عقل خودمان را کنار بگذاریم و باعقل جناب مهندس جلو بریم احتمالاً به هر آن چیزی که میخواهیم می رسیم.
.jpg)
تهیه و ارسال متن: مسافر سعید لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
82