English Version
This Site Is Available In English

انسان، جاری است مانند رود.

انسان، جاری است مانند رود.

برای روزهایی که گذشته‌اند باید اندیشید و درس گرفت؛ اما نباید زمان حال و آینده را به خاطر آن‌ها خراب کرد. شاید سخت باشد که درباره خودم حرف بزنم یا خودم را توصیف کنم؛ اما می‌دانم مانند همه انسان‌هایی که در این دنیا زندگی می‌کنند، هم خصوصیات مثبت دارم و هم منفی. با این حال، چیزی که درباره خودم می‌دانم این است که بیشتر بعد منفی خودم را می‌بینم و آدمی هستم که شاید بر خلاف بسیاری از افراد، خودم را کمتر دوست داشته‌ام و به خواسته‌های دیگران بیش از خواسته‌های خودم اهمیت داده‌ام.

به نظر من، این خصوصیت بسیار خوب است که انسان‌ها در اولویت‌بندی زندگی، خودشان را اولویت اول قرار دهند و تمام انرژی و وقت با ارزش خود را برای خودشان نیز صرف کنند. من در این دنیا با تمام زیبایی‌ها و تلخی‌هایش زندگی می‌کنم. رسالتم همین است که زندگی کنم، یاد بگیرم، رشد کنم و به دیگران نیز کمک کنم. اگر به گذشته باز می‌گشتم، برای رسیدن به آرزوها و اهدافم بیشتر تلاش می‌کردم و خودم را با کسی مقایسه نمی‌کردم؛ زیرا متوجه شده‌ام همه ما از یک استعداد و توانایی برخوردار نیستیم و باید انسان موفق زندگی خودمان باشیم.

متاسفانه در واقعیت، ماشین زمانی وجود ندارد که ما را برگرداند یا زودتر برساند و برای رفتن به گذشته و آینده تنها می‌توانیم از ذهن و فکرمان استفاده کنیم. باید از گذشته درس گرفت و آن را رها کرد؛ به قول معروف، گذشته‌ها گذشته است. همچنین نباید به آینده زیاد فکر کرد؛ زیرا غیرقابل پیش‌بینی است. انسان مانند رود جاری است و می‌تواند از همین حالا برای ساختن آینده‌ای روشن و موفق تلاش کند تا هرگز به خود نگوید: کاش گذشته بر می‌گشت.

من در زندگی با مسافرم خیلی چیزها را از دست داده بودم؛ یک جسم خسته و یک روح زخمی، که مرا از حرکت باز می‌داشت. بوی تعفن افکارم همه زندگی‌ام را فرا گرفته بود و فکر می‌کردم که آخر دنیا همین جایی است که هستم. همچنان از گذشته دلزده و از رسیدن به آینده ناامید بودم و حس می‌کردم به ته خط رسیده‌ام. روزی که متوجه شدم بهترین روش برای دوست داشتن کسی، تغییر دادن او نیست و در عوض، کمک کردن به او در کشف نسخه‌ بهتری از خود است، راهم را پیدا کردم. کنگره ۶۰ جایی بود که دوست داشتن خود و دیگران را به معنای واقعی کلمه نشان داد.

اینجا جایی بود که مسافرم خودش را پیدا کرد، مسیرش را تغییر داد و تحول بزرگی در افکار هردوی ما شکل گرفت. اینجا بود که فهمیدم آموزش، سلاح قدرتمندی است که نه تنها می‌تواند خودمان را تغییر دهد؛ بلکه با آن می‌توان دنیا را نیز تغییر داد. وقتی کسی واقعاً در حال دگرگونی و تحول باشد، هر چه پیرامون او باشد به مرور زمان تغییر خواهد کرد. امیدوارم همیشه با یاد گرفتن در مسیر تغییر و موفقیت باشیم، زیرا آموزش و یادگیری تنها نعمتی است که همیشگی و جاری خواهد بود، تا نسل‌های بعد از ما نیز از آن بهره‌مند شوند.

نویسنده: همسفر فاطمه.ش رهجو راهنما همسفر فهمیمه ( لژیون اول)
رابط خبری: همسفر فاطمه.ش رهجو راهنما همسفر فهمیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه.خ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .