English Version
This Site Is Available In English

باید ببخشم تا بتوانم زلال و جاری شوم

باید ببخشم تا بتوانم زلال و جاری شوم

جلسه دوازدهم از دوره پنجم لژیون سردار همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی با استادی همسفر سپیده (دنور)، نگهبانی همسفر بتول (پهلوان) و دبیری همسفر زهرا (پهلوان) با دستور جلسه «وادی دهم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» روز دوشنبه ۱۰ آذر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را بسیار شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما دوستان حضور دارم تا در کنار شما آموزش بگیرم. از نگهبان لژیون تشکر می‌کنم که استادی جلسه را به من واگذار کردند و از راهنمای خود همسفر لیلی به خاطر راهنمایی و حمایت‌های ایشان سپاسگزارم.

دستورجلسه «وادی دهم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است». این وادی بیان می‌کند همان‌طور که تمام هستی و هر آنچه وجود دارد درحال تغییر، حرکت و جاری است، انسان هم با تمام ویژگی‌هایی که دارد قابل تغییر و جاری است.

در ابتدای وادی گفته شده که «صفات گذشته» یعنی آن صفات و ویژگی‌هایی که در گذشته درون من وجود داشته است که این صفات به دو دسته تقسیم می‌شود؛ یک دسته ویژگی‌هایی که درونم وجود دارند و‌ من آن‌ها را مشاهده می‌کنم و دسته دیگر صفاتی که آن‌ها را نمی‌بینم و از وجود آن‌ها درون خود، آگاه نیستم. خدا را شکر ما در کنگره۶۰ با آموزش‌های دکتر امین دژاکام می‌توانیم صفات پنهان درون خود را پیدا کنیم.

اولین قدم برای تغییر، شناخت خود است و برای شناخت بهتر باید خود را مشاهده کنیم. در من موانعی وجود داشت که اجازه نمی‌داد خودم را ببینم و شناخت پیداکنم. اولین مانع، حس آلوده درونم بود. دکتر امین دژاکام می‌فرمایند: «حس آلوده درون باعث می‌شود که انسان در دور باطل قرارگیرد.» در سفر اول خیلی با سرعت حرکت می‌کردم؛ هر هفته سه الی چهار سی‌دی می‌نوشتم، خدمت بسیار انجام می‌دادم و‌ با سرعت حرکت می‌کردم؛ اما هیچ تغییری در من به وجود نمی‌آمد؛ زیرا حسم آلوده بود و در دور باطل افتاده بودم. این جا باید ایستاد و توقف کرد؛ مثل انسانی که راه را گم کرده، باید توقف کند و با سؤال از دیگران یا با نقشه راه خود را پیدا کرده و ادامه دهد. برای من هم با شوکی که اتفاق افتاد، این کار انجام گرفت و‌ آن موقع با نگاه کردن به خود راه را پیداکردم.

دکتر امین فرمودند: «انسان از طریق دیگری هم وارد دور باطل می‌شود و آن هم با حرف اضافه و بیهوده گفتن است.» بیان هر حرفی، در هر مکانی یا با هر کسی دردودل کردن، واقعاً لازم نیست؛ زیرا این کار باعث می‌شود در دور باطل گیرکنم، دیگر خود را نبینم و در نتیجه از خودم دور خواهم شد و تمرکز من فقط روی دیگران قرار می‌گیرد. برای تغییر باید روی خود تمرکز کرد و ویژگی بد خود را شناخت.

دکتر امین، فرمول زیبایی را در سی‌دی «قضاوت» بیان کردند: که هر موقع در شخصی صفت بدی را می‌بینی و دچار اذیت و تنفر می‌شوی و حس بدی پیدا می‌کنی، بدان که بذر آن ویژگی و صفت را درون خود، داری و این خیلی کمک می‌کند به این که متوجه شویم این ویژگی درون من هم وجود دارد و در نقطه‌ای که باعث اذیت شدن و‌ ناراحتی‌ام می‌شود؛ باید گره و تاریکی خود را پیداکنم و اینجا نقطه‌ای برای تغییر من است.

وادی دهم در حالی که به من امید و بشارت می‌دهد که من قادر هستم از اعماق تاریکی‌ها بیرون بیایم و به سمت نور و روشنی حرکت کنم؛ هشدار هم می‌دهد که ممکن است اگر در بالاترین نقطه هم باشی، به پایین‌ترین نقطه نزول پیدا کنی؛ مانند اتفاقی که برای حضرت یونس افتاد.

پیامبران بندگان برگزیده خدا هستند و از صفات و ویژگی‌های خوبی برخوردار بوده که به عنوان پیامبر انتخاب شدند؛ اما حضرت یونس به خاطر آلودگی حس‌ها‌، ناامیدی و این‌که نسبت به قوم خود، خشم و کینه گرفت و از آن‌ها ناامید شد؛ باعث نزول حضرت به اعماق تاریکی و ظلمات شد و در کلام الله به شکم ماهی اشاره شده؛ اما دکتر امین زیبا گفتند که کالبد ماهی یعنی کالبد حضرت یونس تبدیل به کالبد ماهی، کالبدی سرد و تاریک یعنی بی‌حس شد.

در کلام الله هم تعبیر شده «فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»؛ یعنی یونس من را در تاریکی صدا کرد و گفت: من از تاریکی‌ها هستم. آن‌جایی که حضرت یونس تاریکی درون خود را دید و به آن اقرار کرد، خداوند فرمود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»، «ما نجات دادیم از غم و اندوه و ما این چنین نجات می‌دهیم مومنین را». این نکته خیلی باارزش است که من تاریکی درون خود را ببینم و در جهت رفع آن گام بردارم و اینجاست که اتفاق‌های خوبی رقم می‌خورد.

کلمه «جاری شدن» در این وادی بسیار زیباست؛ من چه موقعی می‌توانم جاری شوم؟ وقتی ذلال و سبک شوم و شروع کنم به حرکت کردن و این سبک شدن زمانی انجام می‌شود که من ببخشم؛ یعنی از یک‌سری تعلقات خود، از مال خود بگذرم، از صفات و عادات ناپسند خود رد شوم و اینجا من می‌توانم به نور و روشنایی دست پیدا کنم.

در کلام الله در مورد حضرت ابراهیم صحبت شده که خداوند عمل حضرت را به ذبح عظیم تعبیر کرده، در حالی که خداوند کلمه «عظیم» را  برای هرچیزی بیان نمی‌کند؛ چون حضرت ابراهیم بزرگ‌ترین و عزیزترین دارایی خود را قربانی کردند، این کار نزد خدا عظیم حساب می‌شود و اینجا بود که حضرت ابراهیم به بالاترین مقام «خلیل الله» یعنی «دوستی خدا» رسیدند.

ما قطعاً نمی‌توانیم در حد پیامبر باشیم، اما باید به مرحله‌ای برسیم که بتوانیم از بزرگ‌ترین دارایی خود بگذریم؛ از هر آنچه که بیشتر حس می‌کنیم به آن دلبستگی داریم، باید عبور کنیم و ما در لژیون سردار یاد گرفتیم که ذره‌ذره شروع به بخشیدن کنیم.

سال اولی که دنور شدم از لحاظ مالی، در شرایط مناسبی نبودم و مشکلات زیادی داشتم؛ اما به شکر خدا توانستم دنوری را پرداخت کنم. نکته پایانی این وادی به من یاد می‌دهد؛ در هرنقطه ای از تاریکی که هستم حتی در اعماق جهنم، می‌توانم به نور و‌ روشنایی برسم، گذشته خود را جبران کنم و آینده زیبا و درخشانی را برای خود بسازم.

تایپ: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیست‌و‌چهارم)
عکس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .