سومین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان کرمان با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر عبدالمهدی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است» روز یکشنبه ۹ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
تشکر میکنم از نگهبان جلسه آقا مهدی که اجازه دادن من در این جایگاه خدمت کنم اول باید تشکر کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم از آقای علیرضا دژاکام و عرض تسلیت دارم خدمت ایشان به خاطر از دست دادن خواهرزادهشان که در همدان بودند و یکی از کسانی بودند که آقای علیرضا خیلی دوستشان داشتن. برای اولین بار که با ایشون صحبت میکردم اشکهای ایشونو دیدم و از طرف کلیه بچههای شعبه کریمان به ایشان تسلیت عرض میکنم و تشکر بعدی از آقای حمیدرضا طوسی راهنمای سفر اولم و آقای مجید اعتباری راهنمای لژیون سیگارم که برای رهایی من خیلی زحمت کشیدن و همینطور از ایجنت محترم آقا سینا و مرزبانان محترم و خسته نباشید میگویم خدمت بچههای اوتی، نشریات و همچنین همه کسانی که در این راه قدم برداشتهاند و در حال خدمت هستند که چراغ کنگره روشن بماند.
دستور جلسه در مورد اینکه صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است اگر بخواهیم درباره این وادی صحبت کنیم این وادی مثل شمشیر دو لبه میتواند عمل کند یعنی اینکه اگر من انسان خطاکاری باشم و بگویم از فردا میخواهم انسان خوبی باشم یا اینکه تا امروز خوب بودهام و میخواهم از فردا بد باشم و مهم اینکه چطوری میخواهیم استفاده کنیم مثل شمشیر دو لبه.
در جاهای دیگر میگویند اعتیاد درمان نداره طرف هر صبح از خواب بلند میشود و میگوید خدایا کمک کن که من امروز مصرف نکنم و شب میگوید خدایا شکر که من امروز مصرف نکردم امروز را سالم پشت سر گذاشتم یکی از بچهها که به کنگره میآمد مدتی هم آمد ولی به مرحله درمان نرسید ولی برادرانش آمدند و به رهایی رسیدند یک روز توی جاده سوارش کردم دیدم میگوید خدایا شکرت که امروز مواد مصرف نکردم و از امروز صبح پاک بودم گفتم مگر کنگره نمیآمدید گفت من در کنگره نتوانستم ولی اینجا پاک هستم.

اگر صفت گذشته را بخواهم به خوبی توضیح بدهم در مورد خودم صحبت میکنم من سال ۹۸ به کنگره آمدم، حدود ۵۰ نفر رهجو بود در شعبه گنجعلیخان به فکر من خطور نمیکرد که یک روز از صبح تا غروب دست به مواد نزنم یا مصرف نکنم زیرا من از طرف خانواده راحت بودم و داخل خانه اتاقی برای خودم داشتم و مشکلی هم نداشتم و خیلی راحت مصرف میکردم و مدت مصرف من حدود ۳۰ سال بود.حتی در سه روز اول مصرف اوتی که بایستی در هر وعده یک سیسی مصرف میکردم همسر و پسرم می گفتند بیا و مصرف کن که بلایی به سرت نیاید یک سری به صورت سقوط آزاد ترک کرده بودم و یک سری هم با متادون و میگفتم من از فردا مواد مخدر مصرف نمیکنم یعنی خواسته اصلی بایستی بخواهی. اینکه بخواهی بیایی و خودت را سرگرم کنی یا از ترس خانواده بگویی من مصرف نمیکنم این به درد نمیخورد باید بخواهی باید به این باور برسی میتوانی گذشتهات را تغییر بدهی همینطور که من تغییر دادم و همینطور که شما در حال تغییر هستید. خوب ۱۰ ماه و ۱۰ روز آمدم و یک جلسه هم غیبت نداشتم فکر میکردم با کنار گذاشتن مواد همه چیز تمام میشود. اگر روزی ۱۵ نخ سیگار میکشیدم شد روزی ۳۰ نخ کمکم رسید به ۲ پاکت روزی رسید که یک سیگار بین انگشتان من بود و من دنبال فندک بودم که سیگار بعدی را روشن کنم و اینقدر مصرف سیگار من نابهنجار بود که نیکوتین دیگر جوابگوی بدن من نبود. حالا قابل توجه کسانی که در سفر اول هستند الان بهترین موقعیت هست که سیگارشان را کنار بگذارند و من دو سال قبول نمیکردم که سیگار را کنار بگذارم و میگفتم چون غول مواد را کنار گذاشتهام دیگر راحت شدم غافل از اینکه با سیگار به قول آقای مهندس پرچم اعتیادت بالاست تا وقتی سیگار را کنار بگذاری مواد خیلی اهمیت ندارد بعد از مدت ۳۰ سال به جایی رسیدم که میگوینم سیگار بدتر از مواد است.
من بعد از دو سال با کمک آقای علیرضا دژاکام برگشتم به این شعبه چون به شعبه گنجعلیخان که میرفتم حالم خراب میشد چون وقتی که قرار بود اعلام سفر کنم میگفتم مثلاً مصرف من روزی ۲۰ قطعه آدامس نیکوتین میباشد در صورتی که من اصلاً روی آدامس نرفته بودم تا اینکه آمدم اینجا گفتم من از فردا میخواهم بروم لژیون سیگار و پیش خودم هم فکر میکردم و می گفتم ای کاش آقای اعتباری یک هفته دیگر به من فرصت میداد که من سیگار بکشم و بعد از یک هفته مرا ببرد روی آدامس.

وقتی که سر لژیون نشستم از من پرسیدن که آمادهای؟ همدیگر را هم نمیشناختیم گفتن برو یک هفته دیگر سیگار بکش و یکشنبه بیا. بعد از یک هفته وارد لژیون سیگار شدم قبلاً هم که آقای رضازاده از اصفهان میآمدن راهنما من را پهلوی ایشان بردن و گفتن ایشان مواد را کنار گذاشته ولی سیگار را نمیتواند. ایشان گفتن که این آقا باید بین خواسته و خاص بودن یکی را انتخاب کند. اگر بگویی من آنم که رستم بود پهلوان تا ابد هم نمیتوانی باید خواسته داشته باشی باید بخواهی که سیگار را کنار بگذاری تا وقتی که به این نتیجه نرسیدی که سم ضرر دارد نمیتوانی. اگر سم بخوری میمیری چرا سم نمیخوری؟ به این باور رسیده که سم آدم را میکشد پس سم نمیخورد سیگار هم همین حالت را دارد و من دو دفعه آنژیو شدم به جایی رسیدم که متوجه شدم سیگار برای من سم است پس شروع کردم و در بدترین موقعیتها قرار گرفتم ولی حتی یک پک به سیگار نزدم. با مصرف آدامس به آخر سفر رسیدم بعد از ۱۰ ماه و ۲۵ روز به جایی رسیدم که فهمیدم صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاریست و من قبلاً اصلاً فکر نمیکردم که بتوانم سیگار را کنار بگذارم و توصیه من به کسانی که سیگاری هستند اگر در سفر اول وارد لژیون سیگار شدید و سیگار را کنار گذاشتید بهترین کار را انجام دادهاید وارد لژیون سیگار شدید. مثل اینکه وارد بازی مار پله شدهاید که اگر ۱۰ پله هم بالا بروی و ۱ نخ سیگار مصرف کنی به پایین سقوط میکنی. این نیست که یک طبقه پایین بیفتی پس بنابراین باید در سفر اول فکری برای سیگار بردارید که در حال حاضر بالاترین خطر و معضل جامعه امروزی سیگار است که آقای مهندس میفرمایند که رئیس جمهور آمریکا در سالهای خیلی قبل گفتند که ما سه مشکل داریم اول اعتیاد به مواد مخدر وقرصهای روانگردان دوم سرطانها و سوم مسئله چاقی میباشد مسئله چاقی هم از مسائلی است که باید به آن اهمیت بدهیم و در حال حاضر در کنگره این مسائل حل شده است درمان مصرف مواد مثل آب خوردن میباشد یعنی ناز درمانی چون در کنگره در زمانی که درمان با اوتی شروع شده سرطانهای زیادی درمان شدهاند و مقالات آن به آمریکا رفته که در آینده خیلی از کنگره ۶۰ یاد کنند و در آخر با تزکیه و پالایش انسان میتواند تغییر پیدا کند اگر من تا امروز ۱۰۰ تا دروغ میگفتم نمیتوانم یک دفعه تمام دروغ گفتن را کنار بگذارم باید اول دروغ گفتن را کم کنم و خوبی را شروع کنم کمکم جای بدیها را میگیرد به مرور زمان حتی حاضر نیستم یک پوست شکلات را بیرون بیندازم.
ممنون و متشکر از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ:مسافر محمد لژیون سوم
عکس و ضبط صدا: مسافر رامین لژیون دوم
ارسال: مسافر مهدی لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
15