
به نام قدرت مطلق الله
ابتدا، آقای مهندس مطرح کردند که انسان، طراحی خداوند است و ما برای دانستن به این جهان آمدهایم؛ همان مطلبی که در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر نیز بیان شده است: اگر انسان خود جستجوگر نباشد، حتی اگر در کنار ماهرترین جستجوگران بنشیند، به حقیقت نخواهد رسید.
در ادامه دربارهٔ جسم انسان صحبت کردند؛ اینکه خداوند جسم را به کاملترین شکل آفریده است، اما نگهداری و حفظ آن را بر عهدهٔ خود ما گذاشته است. نکتهی بسیار مهم این است که در کنگره ۶۰ به جسم ارزش فراوانی داده میشود؛ همانطور که میدانید، یکی از ضلعهای مثلث درمان اعتیاد، جسم است.
این در حالی است که در بسیاری از مکاتب معنوی، عرفانی و فلسفی و حتی در برداشتهای نادرست از سخنان برخی عرفا به جسم اهمیت چندانی داده نشده و تنها معنویت مورد توجه قرار گرفته است. مطلب دیگری که در این سیدی برای اولین بار تا حدودی شکافته شد، مفهوم جان بود. اشاره شد که جسم انسان از خاک است، اما آنچه پس از جدا شدن از جسم باقی میماند، جان نامیده میشود.
در ادامه بیان شد که تنها موجودی که سرنوشت خود را بهطور کامل در اختیار دارد، انسان است. خداوند همه منابع را در اختیار ما گذاشته است: عقل، روح، و هدایتکنندگان بیرونی مانند راهنمایان و پیامبران. انسان همیشه بر سر دو راهی است؛ همان و هدیناه النجدین، و همواره میان القائات خیر و شر قرار دارد.
به همین دلیل است که انسان میتواند به بالاترین درجات، حتی بالاتر از ملائکه برسد و یا برعکس، به پایینترین مرتبه سقوط کند؛ همانگونه که در آیه آمده است: اولئک کالانعام بل هم أضل. و شاعر گفته است: رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند / بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
نکتهٔ جالب دیگری که در این سیدی مطرح شد، سخت بودن مسیر تکامل است. اگر تکامل آسان بود، حیات روی زمین پایان مییافت. پرورش برخی صفات انسان، زمان فراوانی نیاز دارد. آقای مهندس نیز در جایی گفتهاند: «اگر میخواهی انسان پرورش دهی، حداقل به صد سال زمان احتیاج داری.»
روش DST در کنگره ۶۰ همان قلمویی است که ما با آن نقاشی میکشیم؛ نقاشی بسیار زیبا به نام درمان اعتیاد، درمانی که پیش از این وجود نداشته است. پس این نقاشی از بزرگترین آثار هنری جهان نیز ارزشمندتر است. کدام نقاش توانسته است چنین تصویری بیافریند که انسانی مرده را به انسانی متعادل و زنده تبدیل کند؟ آیا این همان دم مسیحایی نیست؟
همچنین بیان شد که خودِ شخص نیز باید خواهان درمان و اصلاح باشد. در پیوند با همان دم مسیحایی، به یاد این بیت از خواجه حافظ میافتیم: طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق، لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟
آری، ما نقاش هستیم؛ پس باید توجه کنیم چه چیزی میکشیم، زیرا برخی از نقاشیها به آسانی پاک نمیشوند. باید قدر بستری را که برای ما فراهم شده و قلمی را که در اختیارمان قرار داده شده است بدانیم و با آن زیباترین نقاشی را خلق کنیم. مطلب زیبای دیگری که مطرح شد، تفاوت میان عاقلانه بودن و حسابگرانه بودن بود.
در کنگره، خدمتها عاقلانه است، زیرا اعضا به این آگاهی رسیدهاند که: «گاوِی که نانِ گدایی بخورد، شخم نمیزند.» یعنی اگر مسافری تلاش نکند، سیدی ننویسد، به حرف راهنما گوش نکند و پارک نیاید، نتیجه مطلوب را به دست نخواهد آورد. وقتی عاقلانه رفتار کنیم، به نتایج مهمی میرسیم؛ زیرا در علوم انسانی و عرفان، عمل مقدمه معرفت است.
اگر من میخواهم بفهمم سخنان روز اولِ راهنمای تازهواردین درباره امکان درمان اعتیاد درست است، باید سفر کنم تا در پایان به این معرفت برسم. همانطور که در وادی آمده است: «در آخر امر، امر اول اجرا میشود.» و در پایان، موضوع تلاش مستمر و تکرار مطرح شد؛ زیرا اعجاز در تکرار و تلاش نهفته است. اینها اصول و قوانین هستیاند.
خداوند نیز در قرآن برخی مفاهیم را بارها تکرار کرده است. در کنگره نیز وادیها را تکرار میکنیم، دستور جلسات را تکرار میکنیم، و حتی خوردن OT نیز صبح، ظهر و شب تکرار میشود و ... .
نگارش: راهنما مسافر رامین
ویرایش: مسافر جواد
تنظیم و ارسال: مسافر علیرضا ل۶
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
58