English Version
This Site Is Available In English

مسئولیت‌پذیری یعنی پذیرفتن تغییرات درونی و انتخاب دوباره مسیر زندگی.

مسئولیت‌پذیری یعنی پذیرفتن تغییرات درونی و انتخاب دوباره مسیر زندگی.

سلام دوستان، هاجر هستم یک همسفر.

موضوع مشارکتم دربارهٔ وادی دهم است. وادی دهم می‌گوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.» انسان مانند رودخانه‌ای جاری است و در دنیایی زندگی می‌کنیم که دنیای اضداد است؛ جایی که تمام تغییرات، رشد و تکامل در دل تضادها شکل می‌گیرد. انسان می‌تواند تغییر کند و جاری باشد، اما معمولاً از تغییر می‌ترسد. انسان باید حرکت کند، چون حتی اگر در پایین‌ترین نقطهٔ تاریکی هم باشد، باز هم می‌تواند تغییر کند، از ظلمت فاصله بگیرد و درهای رحمت را به روی خود بگشاید. من تا زمانی که نتوانم حس‌های خودم را تغییر دهم، نمی‌توانم صفات بد گذشته‌ام را تغییر بدهم، و این تغییر حس‌ها فقط با تزکیه و پالایش اتفاق می‌افتد. تزکیه نیز فقط با تفکر درست و شناخت واقعیات امکان‌پذیر است. با درک صحیح این وادی، دیگر نمی‌توانم بگویم راه نجاتی از تاریکی‌ها به سمت روشنایی وجود ندارد؛ زیرا خداوند به انسان اختیار داده تا هر صفت و ویژگی ناپسندی را تغییر دهد و مسیر حرکتش را خودش تعیین کند.

انسان باید بداند نقش اول زندگی‌اش خودش است و دیگران تنها مکمل هستند. او نباید زمان موفقیت دچار منیت شود و نه هنگام شکست دچار ناامیدی؛ بلکه باید بداند هر روز می‌تواند دوباره آغاز کند. صفات انسان در حقیقت بازتاب عمل و رفتار اوست؛ عملکرد نیک، موجب تحقق صفات نیک می‌شود و عملکرد بد، صفات ناپسند را در انسان تقویت می‌کند. من با آموزش گرفتن، شاهد تغییر در نگرش، رفتار و نحوهٔ برخورد خود با مشکلات هستم. همیشه امید داشتن هنگام رسیدن به بهترین ویژگی‌ها و ناامید نبودن هنگام شکست‌ها، انسان را در مسیر هموار ارزش‌ها قرار می‌دهد. صفات در اثر عمل و تکرار به‌تدریج به صورت ملکه‌ای راسخ در می‌آیند و انجام آن‌ها آسان می‌شود. بنابراین صفات گذشته در انسان صادق نیست؛ زیرا انسان در هر لحظه در حال تغییر، حرکت و تبدیل شدن است.

سلام دوستان، نجمه هستم، یک همسفر.

انسان می‌تواند ویژگی‌ها و صفات خود را تغییر دهد؛ درست مانند فردی که اضافه وزن دارد و می‌تواند برای درمان آن اقدام کند. همه انسان‌ها، در هر نقطه‌ای از مسیر زندگی که باشند و هر صفتی که با خود حمل کنند، قادرند آن را تغییر دهند. حتی گناهکارترین فرد که شاید مرتکب خطاها، فجایع و جنایت‌های فراوان شده باشد، می‌تواند صفات ناپسند خود را دگرگون سازد و از آن‌ها بازگردد. هیچ‌کس حق ندارد بگوید: «از من گذشته، در زشتی‌ها غرق شده‌ام و راه نجاتی نیست.» راه نجات همیشه وجود دارد؛ زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است. در هستی همه چیز در حرکت و جریان است و هیچ پدیده‌ای را نمی‌یابیم که ثابت بماند و دستخوش تغییر و تبدیل نشود. مسیر تکامل، مسیر تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است؛ حرکت از حلقه‌ای از آفرینش به حلقه‌ای دیگر، از آسمان به زمین و از زمین به آسمان و بازگشت دوباره، یا از آسمانی به آسمانی دیگر، از زمینی به زمینی دیگر و دوباره بازگشت به آسمان؛ همه در مسیر حرکت و جاری بودن معنا پیدا می‌کند.

به دلیل همین جاری بودن انسان است که اگر در بالاترین نقطهٔ بهشت هم قرار بگیریم، کافی است صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت شود تا ما را از آن جایگاه نورانی به طبقات زیرین جهنم فرو بکشد. انسان همیشه در معرض تغییر است؛ آنانی که مجذوب رحمت قدرت مطلق می‌شوند، به ارتقا می‌رسند و بالا می‌روند، امّا کسانی که جز سورچرانی دغدغه‌ای ندارند، بهره‌ای نخواهد برد. می‌فهمی که چه می‌گویم؟ همان چهارپایانی که در جست‌وجوی پاهای اضافی هستند تا خود را محکم به زمین بدوزند، بی‌آنکه بدانند انسان بدون دست و پا هم می‌تواند پیشانی بر خاک بساید، اگر تمنای دل برای رسیدن به خداوند در وجودش زنده باشد؛ تمنایی که فاصلهٔ بسیاری با آن دارند. آنان مانند نابینایانی هستند که در روشن‌ترین روز، به دنبال تاریکی شب می‌گردند و راه را گم کرده‌اند.

سلام دوستان، زهرا هستم همسفر علی.

موضوع مشارکتم دربارهٔ وادی دهم و این حقیقت است که آغاز تغییر همیشه از درون انسان شکل می‌گیرد. وادی دهم برای من یادآوری مهمی بوده؛ یادآوری اینکه هیچ تغییر پایدار و واقعی‌ای از بیرون اتفاق نمی‌افتد، مگر آنکه ابتدا درون انسان دگرگون شود. زمانی که وارد کنگره شدم، تصور می‌کردم تغییراتی که لازم دارم فقط به شرایط بیرونی، محیط اطراف یا رفتار دیگران وابسته است؛ اما با گذشت زمان و گرفتن آموزش‌ها، فهمیدم که تغییر واقعی زمانی آغاز می‌شود که از درون خودم شروع کنم و نگاه و احساساتم نسبت به زندگی را تنظیم کنم. وادی دهم به من آموخت که صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است و هر لحظه می‌تواند مسیر جدیدی را انتخاب کند. هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست و وقتی من درونم را تغییر دادم، دیدم که جهان بیرون هم واکنش متفاوتی نشان می‌دهد و شرایط آرام‌آرام به سمت بهتر شدن حرکت می‌کند.

این وادی به من یاد داد که من مسئول زندگی خودم هستم، حتی اگر برخی اتفاقات بیرونی خارج از اختیار من باشد. مسئولیت‌پذیری یعنی پذیرفتن تغییرات درونی و انتخاب دوباره مسیر زندگی. روزهایی بوده که ناامیدی و بی‌اعتمادی مرا فرا گرفته بود و باور نمی‌کردم چیزی بهتر شود؛ اما با درک مفهوم این وادی فهمیدم که تنها خودم می‌توانم مسیرم را بسازم. به جای اینکه منتظر بمانم دنیا برای من تغییر کند، تصمیم گرفتم از خودم شروع کنم. همین تغییرات کوچک، آرام و حتی نامحسوس در ابتدا، به من قدرت داد که دنیا را از زاویه‌ای تازه ببینم و احساس کنم در حال ساختن یک زندگی جدید هستم. وادی دهم فقط به من نیاموخت که تغییر درونی مهم است، بلکه فهمیدم همیشه قدرت انتخاب دارم؛ انتخاب اینکه چگونه نگاه کنم، چگونه فکر کنم و چگونه احساس کنم. این انتخاب‌های کوچک اما مداوم هستند که زندگی من را می‌سازند و من را از گذشته جدا می‌کنند. اکنون بهتر می‌دانم که تغییر از هر جایی و در هر لحظه ممکن است، اگر فقط از درون آغاز شود.

سلام دوستان، زهرا هستم، یک همسفر.

صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. ما در کنگره آموخته‌ایم که صفت انسان تغییر می‌کند و هیچ‌کس محکوم نیست تا همیشه با یک صفت بماند. صفت در موجوداتی مثل زغال و شیر ثابت است؛ زغال را همیشه با سیاهی می‌شناسیم و شیر را همواره درنده می‌دانیم، اما انسان چنین نیست. انسان می‌تواند تغییر کند و از وضعیت گذشته‌اش عبور کند. یک مصرف‌کننده نمی‌تواند بگوید «من تا آخر عمر مصرف‌کننده می‌مانم»، همان‌طور که فردی با اضافه‌وزن نباید باور کند «من هیچ‌وقت به وزن ایده‌آل نمی‌رسم». او اگر بخواهد از تاریکی اضافه‌وزن یا هر صفت منفی دیگری بیرون بیاید، تنها راهش این است که تغییر را آغاز کند و به جریان تازه‌ای وارد شود.

اما برای اینکه بفهمیم صفت‌ها در انسان صادق نیستند، باید واقعاً تغییر کنیم؛ تغییری آگاهانه و مبتنی بر دانش، نه تغییری ناگهانی و همراه با هیجان‌های زودگذر. تغییر ناگهانی مانند ضرب تازیانه است؛ در ظاهر شاید حرکتی سریع باشد اما در حقیقت انسان را از مرغزارِ آرامش به مسلخِ آسیب می‌برد. کسی که یک‌مرتبه مصرف مواد را قطع می‌کند، دچار شوک مخرب فیزیولوژیک می‌شود که خطر آن حتی از مصرف مواد هم بیشتر است. همین‌جا است که روش درمانی DST در کنگره معنا پیدا می‌کند؛ روشی که بدن را به‌تدریج و طی ده تا یازده ماه آماده می‌سازد تا بدون مواد بتواند بهترین نوع زندگی را تجربه کند و دوباره به تعادل برسد.

همین اصل درباره چاقی، لاغری و تغییرات بدنی نیز صدق می‌کند. شاید بتوان با عمل‌های جراحی، یک‌باره وزن زیادی را کم کرد، اما این همان ضرب تازیانه است؛ تغییری بدون زمان، بدون سازگاری و بدون آگاهی. فرد ممکن است در مدت کوتاهی سی کیلو وزن کم کند، اما عوارض پس از آن—از عفونت گرفته تا مشکلات مزمن—گاهی حتی به مرگ منجر می‌شود. پس چرا در کنگره کاهش وزن در حدود ده ماه با آرامش و بدون گرسنگی‌ کشیدن یا ورزش‌های سخت اتفاق می‌افتد؟ چون در این مسیر، اصلِ اساسی «نظم و زمان» رعایت می‌شود و بدن فرصت می‌یابد تا با شرایط جدید هماهنگ شود.

ما با نظم به بدن خود فهماندیم که باید چربی‌های اضافه را دور بریزد و با آموزش صحیح به او آموختیم که مواد مورد نیازش را خودش تولید کند؛ همان‌گونه که بدن در روش DST یاد می‌گیرد دیگر نیازی به مواد مخدر بیرونی ندارد. زمان نیز در کنار نظم، یکی از مهم‌ترین پارامترهای تغییر صفت گذشته است و بدون آن، هیچ تغییری پایدار نمی‌ماند. ما باید تغییر کنیم، سپس در ادامه این مسیر به نقطه تبدیل برسیم؛ نقطه‌ای که انسان نه‌تنها از گذشته جدا می‌شود، بلکه به نسخه تازه و سالم‌تری از خودش تبدیل خواهد شد.

رابط خبری: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .