خدمت ستون استوار حرکت در مسیر رشد و رهایی است. در کنگره۶۰ خدمت مفهومی فراتر از انجام وظیفه دارد؛ جوهری است که از عشق، ایمان و دانایی زاده میشود و هر خدمتی چه کوچک چه بزرگ، سنگ بنای آرامش و پیشرفت این پیکره الهی است. خدمت در مقام دیدهبانی خدمتی است از جنس آگاهی و عشق؛ حضوری صادقانه در پشت صحنه حرکت عظیم کنگره، برای حفظ همبستگی، رشد و آرامش جامعهای که از دل رنج برخاسته و به سوی نور رهسپار است. این مقام نه نشانه برتری، بلکه جلوه والایی از بندگی و مسئولیتپذیری است؛ خدمتی که ریشه در عشق به انسان و باور به رحمت الهی دارد.
افتخاری نصیب ما شد که با حضور دیدهبان محترم مسافر مجید در نمایندگی جهانبین لحظاتی در خدمتشان باشیم و گفتگویی با ایشان داشته باشیم که ما حصل این گفتگو را تقدیم نگاه پر مهر شما میکنیم.
دیدهبان محترم مسافر مجید با آنتیایکس مصرفی اپیوم به مدت ۱۳ ماه به راهنمایی آقای مهندس دژاکام سفر کردند، مدت رهایی ایشان ۲۵ سال است و ورزش ایشان در کنگره راگبی است.
چرا انسان بهصورت یکباره و آنی نمیتواند صفات خود را تغییر دهد؟
انسان نمیتواند ناگهانی صفاتش را تغییر دهد؛ چون ما برای هر تغییر، نیاز به زمان و تمرین مکرر داریم و همچنین هستی و ساختار انسان با تغییر تدریجی هماهنگ است. تغییر ناگهانی پایدار نیست؛ ولی تغییر تدریجی عمیق، پایدار و واقعی است.
از نظر شما یک همسفر یا یک مسافر تازهوارد چهطور میتواند تغییر را از خود شروع کند؟ اولین قدم برای انجام این کار چیست؟
اولین قدم خواسته است، دوم پذیرش و تسلیم در برابر آموزشهای کنگره و پایبندی به قوانین است؛ یعنی فرد بپذیرد که آنچه تاکنون انجام داده است نتیجه نداشته و حالا باید یاد بگیرد فرمانبرداری و حرکت کند. تغییر از همان لحظهای شروع میشود که انسان بگوید من نمیدانم و بایستی یاد بگیرم، وقتی این اتفاق بیفتد، حرکت و تغییر آغاز میگردد.
گاهی همسفران به دلیل برگشت مسافرشان دچار ناامیدی میشوند، بهنظر شما مهمترین و اولین قدم در مبارزه با ناامیدی چیست؟
همسفران باید به این نکته توجه کنند که صبر، آرامش و پایداری در حرکت خود در مسیر درمان کلید موفقیت است. همسفر اگر از آموزشهای کنگره بهره لازم را ببرد میتواند با کمک دانشهای آموزشدیده، چراغی برای مسیر مسافرش باشد. ناامیدی هم بخشی از سختیهای سفر است که گاهی به سراغ انسانها میآید؛ پس بایستی صبر کرد و باید دانست که این سختیها انسانها را بزرگتر خواهد کرد.
طی این سالهایی که در کنگره حضور دارید چگونه توانستهاید با وجود سختیهای زندگی و سختیهای خدمت همچنان عاشقانه این مسیر را ادامه دهید؟
بهنظر من خدمت که سختی ندارد و سختی زندگی برای قبل از ورود به کنگره که اعتیاد، افکار افیونی، تاریکی، ناامیدی و ترس است؛ ولی با ورود به کنگره و دیدن آموزشها، اولین چیزی که متوجه شدم این بود که میشود تغییر کرد و مسیر درستی را ساخت و این کار نیاز به آموزش داشت و به نظر من کاری که سرعت آموزش را چندین برابر میکند، خدمت کردن است و من به خواست خداوند و کمک آقای مهندس خیلی زود وارد چرخه خدمت شدم و این سختیهایی که شما از آن اسم میبرید برای من به پله ترقی تبدیل شد و همیشه از خداوند، کنگره و آقای مهندس سپاسگزارم که فرصت خدمت کردن را به من دادند.

با توجه به تجربیات شما در طول سالهای حضور و خدمت در کنگره چگونه میتوانیم خدمتگزاری صادق و عادل باشیم؟
صادق بودن یعنی اینکه من خودم باشم، پنهانکاری نکنم و نقش بازی نکنم. عادل بودن هم یعنی اینکه بتوانم هر چیزی را سر جای خودش قرار بدهم و مجری دقیق اصول و قوانین کنگره باشم و از این سه ابزار کلیدی که درست دیدن، درست گفتن و درست عمل کردن است، بهنحو احسنت استفاده کنم. خدمتگزار واقعی کسی است که برای دیدهشدن کار نمیکند، بلکه برای رشد و ترقی خودش کار میکند.
لطفاٌ از تجربه خودتان در مورد چگونگی تلاش و مبارزه با سختیهای مسیر و ادامه سفر برای یک همسفر و یا مسافر سفر اول بفرمایید؟
باید به این نکته توجه کرد که سختیها، بخشی از مسیر هستند، نه مانع مسیر. در سفر اول فشارها طبیعی است؛ تغییر در رویه زندگی، تعادل نداشتن حس، درگیریهای ذهنی و مشکلات خانوادگی یا مالی؛ اما تجربه این سالها میگوید اگر ادامه بدهی، سختیها شما را میسازند و اگر در مسیر درست حرکت کنیم باعث رشد ما میشود و بهترین و سادهترین راه، حضور مستمر در جلسات، نوشتن سیدیها، اجرای درست متد DST، خدمت کردن و آرامآرام جلو رفتن است که این ترکیب معجزه میکند.
لطفاٌ با توجه به تجربیات خودتان این جمله را برایمان تفسیر کنید «سفر دوم به مراتب هم سخت و هم سهل است»؟
سهل است؛ چون رها شدهایم، آرامتر شدهایم و تعادل اولیه ایجاد شده است. سخت است؛ چون حالا باید از این دستاوردها محافظت کنیم و خدمت بیشتری انجام بدهیم و مسئولیتها واقعیتر میشوند. در سفر اول خودت را پیدا میکنی؛ ولی در سفر دوم خودت را میشناسی و خودت را میسازی. ساختن همیشه سختتر از پیدا کردن است، اما شیرینتر است.
با توجه به تجربیات چندین سال خدمت شما در کنگره یک توصیه یا یک جمله برای همسفران کنگره۶۰ بفرمایید؟
همسفری که خودش رشد کرده باشد، مشعل به دست میگیرد و مسیر مسافر را روشن میکند و میتواند نقش مهمی را در مسیر راه، هم برای خودش و هم برای مسافرش داشته باشد.
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
مصاحبه کننده: همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر نرجس (لژیون دهم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
333