ما در جهان خویش، مشغول ادامه کارها هستیم تا آنچه لازم است و نمیدانستیم را بدانیم.
یک نقاش ماهر جهت نقاشی خوب، از مرغوبترین رنگ و وسایل استفاده میکند ولی ما در مورد کالبد انسان نقاش ماهر نیستیم؛ زیرا خداوند آن را طراحی نموده و در جایگاه والایی قرار داده، فقط نگهداری و آراسته نگهداشتن این خلقت از نظر ظاهر و باطن به ما محول گردیده است که باید در حفظ آن کوشا باشیم.
خداوند میفرماید: "خلق الانسان من صلصال کالفخار و خلق الجان ما مارج من نار"
یا "خلق الانسان من طین"
یعنی انسان را از خاک خلق کردم و جان را از شعلههای آتش.
انسان از دو بخش جسم و جان تشکیل شده و وقتی جسم فیزیکی را از انسان جدا کنیم آنچه میماند جان است پس روح و نفس ما از چه خلق شده؟
در مورد جسم؛ ما نقاش ماهر نیستیم، چون خداوند بعد از تشکیل و نقاشی کالبد انسانی، ادامه نقاشی که همان آراستگی ظاهر و باطن است را به خودمان واگذار نمود تا بقیه تابلو را کامل کنیم و برای حرکت درست و هدایت، پیامبران مبعوث شدهاند برای جلوگیری از فساد و رعایت قوانین الهی.
جسم، فقط چهره نیست که به آن بپردازیم؛ باید با ورزش، پرورش، تغذیه سالم و بهداشت از آن نگهداری شود و با عمل درست نقاشی شود، باید بدانید در پیشگاه خداوند جایگاه ما کجاست و نگوییم اصل کار روح است و جسم نابود میشود.
ما در حیات خود حلقههای زیادی را پشت سر گذاشته و نیز پیشرو داریم و از روز الست تا پایان، در جهانهای متعدد سیر میکنیم؛ اگر این حلقهها را بشکافیم اصلا قابل باور نیست؛ مثل ذرهای در اقیانوس است که برای به نتیجه رسیدن نیاز به تزکیه و پالایش دارد که بسیار سخت است.
اگر بدانید خوبی چیست؟ هرگز بدی نمیکنید؛ انسان موجود شریفی است و نباید لذت و راحتی امور منفی او را وسوسه کند، باید در راه درست غرق شود و به آرامی به آنچه هست پی ببرد، مثل روش D.S.T که در آن حل و از مواد رها میشوید، باید به هر چه پیش میآید توجه و نظر کنید، در پیرامون خود دقت و نگاه عمیق داشته باشید.
افلا ینظرون؟ روی دیدن تفکر و راه را پیدا کنید که اصل یافتن است و سپس ادامه تا به خواست و آگاهی خویش انجام عمل نماید.
شخص صادقی که بخواهد درمان و هدایتی شود با قوانین درست به خواست خود عمل میکند مانند دین پلیسی است که احتیاج به مامور ندارد یا وجدان انسانی که خودش بخواهد تقلب و خیانت نکند و به زور کسی کاری انجام ندهد مثل درب کنگره که باز است و هیچ زور و اجباری نیست چون شخص اگر با آگاهی اینکه بداند و بخواهد عمل نماید قطعا به نتیجه هم خواهد رسید.
انسان با حرکت عاقلانه و نه حسابگرانه به سعادت میرسد؛ باید به نیازمندان کمک کنیم تا سیستم به ما کمک کند، خداوند میگوید: وقتی تو کمک نمیکنی من چگونه به تو کمک کنم.
طمع بسیار بد است و در عوض بی فکر بخشیدن نیز درست نیست پس باید در توان خود کمک کنید تا عاقلانه باشد و پول بذر توست باید بکاری و از محصول آن بخشش کنی، اگر داشتی و خواستی از نزول و سود آن ببخشی و باز طمع کنی میشود حسابگرانه.
با حرکت عاقلانه به حل مطالب دست مییابید نه حسابگرانه در واقع وقتی عاقلانه حرکت کنید اگر مشکلی هم پیش بیاید به او القا میشود (فالهماها فجورها و تقواها)
و به کمک او میآید.
موقعی که سعی میکنید از دیگران دلجویی و به دیگران کمک کنید خداوند هم استعانت میکند مثل کمپ و کنگره60 که نمونه حرکت عاقلانه و حسابگرانه است، تمام سرویس کنگره رایگان و به خواست افراد است.
در حرکت درست، سیستم عمل صحیح را جلوی انسان قرار میدهد و در قافله زندگی آنچه بر جای میگذارد بذری است که در زمین مناسب به دست انسانهای آگاه و فهمیده میسپارد پس شما عاشقان راه عشق، باید بدانید در سیستم چگونه عمل میکنید و برای چه کارهای انتخاب میشوید پس ایستادن معنا ندارد و بایستی حرکت نمود.
تایپ: مسافر حمیدرضا لژیون هجدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حامد لژیون نوزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
58