به نام قدرت مطلق الله
جلسه پنجم از دورهٔ چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بوئینزهرا، با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه "وادی دهم،صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است" یکشنبه 9 آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر.
درباره دستور جلسه این هفته یعنی: "وادی دهم؛ صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است" من معمولاً علاقه دارم مشارکت هایم را به صورت تجربی و از روی حس خودم انجام دهم. اکنون سؤال من این است که چه کسی در کنگره هست که صفت گذشته اش هنوز همراهش باشد؟! افرادی در زندگی مانند گذشته هستند، که هنوز در تاریکی ها باقی مانده اند. هنگامی که انسان در مسیر روشنایی ها قدم می گذارد، مطمئناً اتفاق های خوبی برای او می افتد.
به عنوان مثال؛ هرگاه راهنما به من فرمان می دهد و من آن را انجام می دهم و سرانجام خوبی دارد و اگر هم انجام ندهم، سرانجام خوبی در انتظارم نیست. پس این به عهده ی خود من می باشد؛ آیا من هنوز همانند گذشته فکر و عمل می کنم، یا اینکه تغییر کرده ام؟ یکی از دلایلی که در ابتدای ورودم به کنگره می خواستم در اینجا بمانم این بود که، یکروز یک دیده بان به شعبه ی ما آمد و به هنگام اعلام رهایی گفت: "من 17 سال رهایی دارم." با خود گفتم چه اتفاقی ممکن است بیفتد که یک شخص به مدت 17 سال در کنگره بماند و خدمت کند؟
و ادامه دادم که من باید حتماً باید خودم متوجه شوم که چه اتفاقی می افتد. اکنون 10 سال از این مسر را پیموده ام و 7 سال دیگر باقی است تا شاید متوجه شوم. تجربه ی من این را می گوید که اگر من اکنون اینجا هستم، در یک روزی یک راهنمای تازه واردین، یک نگهبان نظم و به هر نحو یک خدمت گزار نسبت به من احساس مسئولیت کرده اند؛ بنابراین من نیز باید بمانم و نسبت به یک تازه وارد، با هر خدمتی که از دستم بر می آید احساس مسئولیت کنم.
.jpeg)
و من عاشقانه در طی این سال ها با هر مسئولیتی که داشتم، خدمت کردم. اگر من امروز نسبت به انسان یا انسان های اطرافم و نسبت به شعبه ای که در آن مشغول خدمت هستم احساس مسئولیت داشته باشم، صفت گذشته من تغییر کرده است. اگر من برای خودم امروز در کنگره 60 اهدافی را تعیین کنم، قطعاً اتفاقات خوبی برای خودم و آن شعبه می افتد. اگر امروز حس من به گونه ای باشد که در آن یک مسئولیت پذیری گنجانده شده باشد قطعاً اتفاق های خوبی برای خودم و انسان های اطرافم خواهد افتاد.
ناگهان انسان به خودش می آید و می بیند که 10 سال از حضورش در اینجا گذشته است و از خود سؤال می کند که چگونه انقدر زود گذشت؟ آیا وقتی پشت سر را نگاهی بی اندازیم، اتفاقات قشنگی افتاده است؟ بله و در این سال ها خیلی لذت بردم و اتفاقات خوبی برایم افتاد و همیشه در هر جایی که بودم با خودم گفتم که باید تغییراتی را در خودم ایجاد نمایم. من خوشحالم که همیشه در حال تلاش کردن هستم تا اتفاقات خوبی را رقم بزنم. امیدوارم که امروز قدر یکدیگر را بیش تر از روزهای قبل بدانیم و دست به دست هم بدهیم تا اتفاقات خوبی را برای خودمان و سپس برای بقیه رقم بزنیم.
تایپ: همسفر محمد
عکس: مسافر محمد
تهیه و تنظیم: مسافر حامد
تهیه شده در سایت نمایندگی بوئین زهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
100