به نام قدرت مطلق الله
مشارکت مکتوب مسافر فرهاد در مورد دستور جلسه "وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است"
بنام آنکه ، هستی نام از او یافت
سلام دوستان فرهاد هستم مسافر از لژیون نهم شعبه یوسف
به چه می اندیشی؟!
نگرانی بیجاست
عشق و خداوند اینجاست.
من وادی دهم را وادیِ امید و هشدار میبینم؛ وادیای که وقتی در قعر سیاهیها هستم، به من روشنایی و امید به رهایی میبخشد و آنگاه که در اوج خوشبختی و رهایی قرار میگیرم، هشدارم میدهد که اگر مراقب نباشم، سقوط خواهم کرد. من جاریام؛ همانند رودخانهای که میتواند راهش را به دریا باز کند یا اگر از مسیرش دور شود، در باتلاق فرو برود.
گاه میایستم، به گذشتهام نگاه میکنم و در دل میپرسم:
«آیا واقعاً همهٔ اینها من بودم؟»
آنچه تهِ دلم را میلرزاند، این است که آن آدمِ گذشته هنوز گوشهای از ذهنم نفسی میکشد. امّا وادی دهم چون نسیمی پاک میوزد و یادم میآورد که من محکومِ گذشته نیستم.
«انسان جاری است…»
این جمله را که نخستینبار شنیدم، گویی کسی در گوشم آرام زمزمه کرد:
«برخیز… تو هنوز پایان نیافتهای.»
در وادی دهم میآموزم که من موجودی ثابت نیستم؛ نه خوبیهایم همیشگی است، نه بدیهایم؛ نه شکستهایم پایدار میماند، نه پیروزیهایم. همهچیز میگذرد، دگرگون میشود و رشد میکند. انگار خداوند در درونم رودخانهای نهاده تا هر روز دوباره و دوباره جاری شود.
دیگر از برچسبهایی که روزی مردم بر من زده بودند نمیهراسم؛ حتی از آنهایی که خودم بر خودم زده بودم. زیرا فهمیدهام «منِ امروز» میتواند «منِ دیروز» را در آغوش بگیرد، ببخشد و پشت سر بگذارد.
این وادی به من جرأت بخشید که دریابم: من میتوانم دیگری باشم… بهتر، آرامتر، آگاهتر. نه با جهشی ناگهانی، بلکه با جریانی پیوسته. آب یکباره دریا نمیشود، اما همیشه در مسیر شدن است.
و امروز اگر کسی بخواهد مرا با گذشتهام قضاوت کند، تنها لبخند میزنم؛ زیرا او هنوز نمیداند که من جاری هستم…. و رودخانهای که جریان دارد، هرگز همان رودخانهٔ دیروز نیست.
در مسیر راست همواره خداوند یار و یاور تان باد.
.jpeg)
نویسنده : مسافر فرهاد لژیون نهم
رابط خبری ، عکس و تایپ : مسافر رضا خدمتگزار سایت
ارسال و ویرایش : مسافر نظام خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
127