مشارکت مکتوب مسافر علی رهجوی راهنمای محترم مسافر رضا، پیرو دستور جلسه این هفته: "وادی دهم"

سلام دوستان علی هستم یک مسافر، تخریب بیش از ۲۲ سال با مصرف انواع آنتی ایکس، آخرین آنتی ایکس مصرفی ۴/۵ گرم شیره خوراکی، مدت ۴۱ روز است سفر می‌کنم به روش DST، داروی درمان شربت OT با راهنمایی راهنمای خوبم آقا رضا از لژیون هفتم نمایندگی علی عصارزاده، رشته ورزشی فوتسال، تی‌دی‌اس مصرفی ۵/۵ سی‌سی در وعده.

این وادی همانطور که در کتاب آمده، مانند شمشیری دولبه است: هم هشدار می‌دهد و هم امید به بازگشت زیرا می‌گوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است!.

من ۴۱ روز است که سفرم را آغاز کرده‌ام. با لطف خداوند و محبت راهنمای خوبم تمام تلاشم را می‌کنم که در این بستر فرمان‌بردار خوبی باشم. قبل از ورود به کنگره اطلاعاتی از طریق یکی از دوستانم از کنگره داشتم و امروز خوشحالم که افتخار نوشتن نوشتاری در مورد وادی دهم را دارم.

وقتی خواندن کتاب عشق را شروع کردم متوجه شدم که چقدر بانظم و تفکر وادی‌ها پشت‌سرهم آمده است. تا قبل از وادی دهم با خودم فکر می‌کردم که آیا یک روز می‌توانم صفت بد گذشته را کنار بگذارم؟ و به این فکر می‌کردم که در دوران مصرف کنترلی روی کارها و رفتارم نداشتم، صفات زشتی در من وجود داشت که ضدارزشی بود. همیشه در شغلم عجولانه رفتار می‌کردم و با بی‌حوصلگی منتظر تمام‌شدن تایم کاری بودم تا به پایان برسد. مواد همه چیز را از من گرفته بود، ناامید و گوشه‌گیر بودم تاحدی‌که وقتی با خانواده‌ام دور هم جمع می‌شدیم خودم را جدا از آنها حس می‌کردم و ناخودآگاه متوجه دورشدن از خواهر و مادرم شدم. با کوچک‌ترین حرف و یا شوخی ناراحت می‌شدم و پرخاش می‌کردم و این وضعیت بیشتر مرا غرق در مواد و دوری از خانواده می‌کرد. اما امروز خوشحالم که وارد کنگره شده‌ام. وادی دهم واقعاً در من تحولی به وجود آورد؛ زیرا در این مدت کوتاه متوجه تغییر واکنش دیگران مخصوصاً خانواده‌ام در ارتباط با خودم شده‌ام. این وادی به من بسیار کمک کرد تا بیشتر سعی کنم صفات زشتم را کنار بگذارم و خودم را تزکیه کنم و تا الان برایم غیرقابل‌باور بود که ممکن است یک انسان تا این حد بتواند خلق‌وخوی خودش را تغییر بدهد. این وادی به من راه را نشان داد، به صفاتی که به آنها توجهی نداشتم معطوف شدم و یک تلنگر باعث شد توجه کنم. در خودم با تزکیه و تصفیه به دنبال حل مسائل باشم و بتوانم با حس‌های خوب درونم آشنا شوم و آن‌ها را به اطرافیانم انتقال دهم. خدا را شاکرم که راه کنگره را برای من نمایان کرد. ممنونم از مرد بزرگ: "آقای مهندس" که چنین بستری را برای ما فراهم کرده و آموزش‌هایی را برای ما در نظر گرفته تا آتش درون خودمان را کنترل کرده و بتوانیم وجودمان را تزکیه و تصفیه نمائیم.

نگارش: مسافر علی از لژیون هفتم

ویرایش: مسافر حسین

ارسال: مسافر مرتضی

مرزبان خبری: مسافر علی

نمایندگی عصارزاده مشهد