جلسه چهارم از دور ششم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران آقا نمایندگی آکادمی با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من " به استادی همسفر محمدرضا، نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر محمد، روز پنجشنبه 1404/09/06، ساعت ۱۱:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
در ابتدا خداوند را شاکرم که این توفیق را به من داد تا بتوانم در این جایگاه امروز خدمت کنم.
وقتی که نگهبان محترم لژیون سردار به من اعلام نمودند که بهعنوان استاد جلسه امروز خدمت نمایم با خودم گفتم، خدایا شکرت، یک روزی منِ محمدرضا با اعصابخراب که اصلاً هیچ کنترلی بر روی زندگی خودم نداشتم، و هیچ ارتباطی نه با مسافرم میتوانستم برقرار کنم نه با خانواده خودم و اصلاً درست است یک سری چیزها را از جامعه در طول دوران عمرم آموخته بودم، اما هیچکدام مانند آموزشهایی که در کنگره گرفتم به دردم نخورد.
واقعیت را میگویم، همه ما هر کدام در طول دوره دبیرستان و دانشگاه آموزشهای مختلفی را گذراندهایم و خود من ادعا میکردم که من علامه دهر هستم. البته خب مطالعات خارج از سیستم کاری بسیاری نیز داشتم. روانشناسی و کتابهای مختلف را مطالعه میکردم. شاید اگر بگویم تابهحال هزار جلد کتاب مطالعه نمودهام زیاد نگفتهام. این باعث میشد که احساس خودبزرگبینی داشته باشم و خیلی خودخواه بودم و از نظر معلومات خود را بالا میدانستم.
بعد گفتم منِ محمدرضا الان به جایی رسیدهام که امروز مثلاً اینجا میآیم و برای دوستان خودم از مراحلی که گذراندهام، چیزهایی را تعریف میکنم که یک برداشتهایی داشته باشیم و در زندگیمان بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
خب در وادی دهم میگوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست و جاری است. انسان یک موجودی است که جاری است. یعنی چه؟
آقای مهندس دقیقاً در این سیدی بسیار قشنگ توضیح داده است وقتی که میگوییم، صفت گذشته سیاه است. یعنی چه؟ یعنی اینکه شما به یکتخته سیاه، میگویید سیاه است بدانید که آن سیاهی و آن دیواری که رنگ سفید دارد میگوییم آن سفید است؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه آن رنگ سپیدی را دارد. ولی در موجودات و حیوانات هم مثلاً شیر درنده است و این صفت در زندگی شیر وجود دارد و ثابت است و تغییر نمیکند. اما انسان اینگونه نیست و تغیر میکند، و برعکس تمام موجودات هستی است. یعنی چه؟
انسان یک موجودی است که امروز یک صفتی را دارد، احتمال دارد فردا نداشته باشد. چرا؟ خب همه چیز بر روی انسان اثر میگذارد و خود من درگذشته یک سری از صفتها را داشتم که ضد ارزشی بود و نمیدانستم که با مسافرم چگونه رفتار و برخورد نمایم.
ولی الان این صفتهای گذشته در من وجود ندارد. بر اثر آموزشهایی که از کنگره گرفتم این صفات نیز تغییر پیدا کرده است.
آقای مهندس بسیار قشنگ توضیح میدهند و میگویند همانطوری که همین صفتهای خوب در انسانها جاری میشود احتمال دارد انسانهایی که صفات خوبی دارند این صفات خوب از بین برود و صفتهای بد جایگزین آنها بشود.
این را در تاریخ مطالعه نمودهایم که در واقعه کربلا میبینیم که شمر کسی بوده که قرآن میخوانده و عبادت مینموده و بعد همین شخص میآید و سر امام حسین را میبرد. یا ابن ملجم کسی بوده که قاری قرآن بوده، حافظ کل قرآن بوده، خب صفتی داشته است و البته صفات خوبی را داشته، قرآن میخوانده، نماز میخوانده، ولی از آن طرف یک صفات حیوانی نیز داشته است.
آقای مهندس میفرمایند که وقتی ما انسانها اگر آن نور ایمان که ایمان تجلی نور خداوند در وجود ما انسانها است، نباشد احتمال دارد که هر کسی تغییر پیدا کند.
ما امروز جوان هستیم و دو روز دیگر پیر خواهیم شد، امروز در هستی هستیم و زندگی میکنیم چند وقت دیگر عمرمان به دنیا نباشد و از این دنیا رخت بربندیم و توضیح میدهند و میگویند که هر کسی یکساعتی دارد یک مدتی در این هستی زندگی میکند. این ساعت هر موقع تمام بشود، البته این ساعت نه آن ساعتی است که به دستمان میبندیم، بلکه ساعت عمرمان که تمام شد، دیگر تمام شده است و رفتهایم. میرویم بُعد دیگری از زندگی وارد میشویم و در بُعد دیگری باید زندگی کنیم.
من وقتی وارد کنگره شدم صفتهای گذشتهام را کنار گذاشتم و صفتهای جدیدی در من ایجاد شد که لژیون سردار هم یکی از آنها است.
در ابتدا من خیلی علاقهمند شرکت در لژیون سردار نبودم، و حسی دراینخصوص نداشتم، ولی کمکم با گرفتن آموزشهای کنگره، دیدم که اینجا واقعاً جایی است که انسان به آن آرامش ابدی میرسد و خودِ من رسیدهام.
در آخر خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و آموزش میگیرم و خداوند به آقای مهندس و خانواده محترمشان عمر باعزت بدهند و تمام راهنمایانی که در کنگره هستند بهعنوان یک استاد هستند.
در کنگره سن افراد مطرح نیست بلکه درک و فهم موضوعات مهم هستند.

تایپ و ویراستاری: همسفر بهنام (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر بهنام(لژیون اول)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
37