وادی دهم به ما میآموزد که همانطور که کل هستی در حرکت است، انسان هم باید جاری و در حرکت باشد. وادی دهم میگوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. انسان نمیتواند راکد باشد، چون مانند رود جاری است. در وادی دهم، آقای مهندس میفرمایند: این وادی فقط در انسان صادق است، چراکه فقط انسان است که قدرت انتخاب و اختیار دارد.
هیچ انسانی مجبور نیست صفت زشت خود را تا آخر عمر با خودش حمل کند. همیشه راه نجاتی هست که انسان را از بندها رها کند. دوباره به وادی تفکر میرسیم، که با تفکر صورت مسئله مشخص میشود و میتوان از هر ضد ارزشی رها شد. انسانی که چاق است، مجبور نیست تا آخر عمر چاق بماند؛ یا کسی که دزد است، میتواند دیگر این کار را تکرار نکند. یا برعکس، کسی که سالم و تندرست است، ممکن است درگیر اعتیاد یا مسائل ضد ارزشی دیگر شود.
چون انسان جاری است و ممکن است، به قول استاد امین، از مرحلهی انسانی به حیوانی تنزل پیدا کند. همهی موجودات دارای عقل و نفس هستند، ولی ویژگی اختیار فقط در انسان است (به واسطهی مثلث نفس واحده که میگوید انسان از روح، نفس و جن تشکیل شده است).
در سایر موجودات هم خواسته وجود دارد، اما تفاوت در چگونگی اجابت آن است. تفاوت بین انسان و حیوان در این است که در حیوان، خواستهای که قویتر است، اجرا میشود؛ مثلاً اگر حیوان گرسنه و تشنه باشد و در عین حال بترسد، اگر ترس بر گرسنگی غالب باشد، اصلاً به سراغ غذا نمیرود. اما در انسان، همیشه خواستهای که قویتر است اجرا نمیشود؛ مثلاً در روزه گرفتن، ما خیلی گرسنه و تشنه هستیم، اما چیزی نمیخوریم.
دیدهبان مسافر خدامی در صحبتهایشان گفتند: کنگره۶۰ یک خط قرمز روی تمام دیدگاههای ترک اعتیاد میکشد. در کنگره نهتنها اعتیاد قابل درمان است، بلکه هر صفتی یا هر وضعیتی قابل تغییر است.
وادی دهم به ما امید میدهد که اگر تلاش کنیم، میتوانیم وضعیت را تغییر بدهیم. در واقع، امید به بازگشت در کنگره۶۰ در وادی دهم بسیار ساده و واضح بیان شده است. سرنوشتها با خواست انسانها رقم میخورد. اگر خواست انسان قوی باشد، در جهت رسیدن به هدف مانند رودی حرکت میکند تا به مقصد، یعنی دریا و اقیانوس، برسد. این وادی نشانگر حیات انسان است، چون انسان راکد و بیتحرک، مردهای بیش نیست.
همانطور که اگر فضا، کُرات و هر آنچه در هستی وجود دارد در حرکت نباشند، همهچیز متلاشی میشود و از بین میرود، انسان نیز اگر در حرکت نباشد، در یک نقطه باقی میماند. ما در سیر تکاملی زندگی به مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص نیازمندیم تا بدانیم چگونه و از کجا شروع کنیم تا جاری بودن را در خودمان پیدا و حفظ کنیم.
وادی دهم، بجز اینکه به ما یادآور میشود که میتوانیم تغییر کنیم، به ما میآموزد که حیات خود را ارج نهیم و قدردان قدرت مطلق باشیم، چرا که بزرگترین معجزهی حیات، خودِ حیات است. اضداد هم در این وادی گنجانده شدهاند؛ همانجایی که در کتاب عشق نوشته شده: «تا نفرت را ندانی، معنی عشق را لمس نخواهی کرد.» پس اضداد در تمام زندگی انسانها نقش کلیدی و مکمل دارند که نباید از آنها غافل شد.
چهار عنصری که هستی را به وجود آوردهاند: آب، باد، خاک و آتش، بدون نور و صوت و حس هیچ معنایی پیدا نمیکنند و باید این را یاد بگیریم. همانطور که تمام پایههای هستی به یکدیگر متصل هستند، انسانها هم با رشتههای محبت و حس به هم متصل هستند.
وقتی شخصی وارد کنگره میشود، یعنی در جهت تزکیهی خودش قدم گذاشته است و این نشانهای است از اینکه انسان همچنان خواستار تغییر است. اما باید بدانیم که در جهت رسیدن به مقصد، همانطور که باید تلاش و استمرار داشته باشیم، باید به نور، صوت و حس توجه ویژهای داشته باشیم تا روزی، نار وجودی انسان تبدیل به رشتههای نور شود.
در این وادی تأکید میشود که نور فرمان میدهد. مثلاً وقتی همهجا تاریک باشد چیزی را نمیبینیم، اما وقتی نوری تابیده میشود، همهچیز دیده میشود. حال این نور میتواند نور حق و حقیقت باشد، یا نور دانایی و علم الهی.
چرا باید اصوات را ارج نهیم؟ آقای مهندس بهنیکویی میفرمایند: «اصوات به ما میآموزند که انسان چیزی نیست جز آنچه خودش تلاش میکند.» بنابراین اگر صوت نبود، اتصال، حیات و زندگی هم نبود، چون اصوات مانند ادارهی مخابرات در هستی عمل میکنند. تمام اینها باعث میشود که حسهای انسان خوب یا بد شوند، چون حس، پیامهای نور و صوت را دریافت میکند و اولین نیرویی است که عقل را بهکار میاندازد. پس باید بدانیم که هر نوری را نبینیم و هر صوتی را نشنویم.
دیدهبان مسافر زرکش میگویند: «اگر قرار است هر اتفاقی در ما بیفتد، باید بهصورت بنیادین باشد؛ به گونهای که صفت ما تغییر کند.»
تفکر سالم ← ایمان سالم ← عمل سالم ← حس سالم ← عقل سالم ← عشق سالم ← (و باز تکرار) بهصورت نسبی، وقتی تفکرمان سالم میشود، با تفکر مسیرمان را انتخاب میکنیم و به مسیرمان ایمان میآوریم. بعد باید عمل کنیم؛ اگر عمل سالم انجام ندهیم، ایمانمان هم ضعیف میشود. با عمل سالم، حسمان هم سالم میشود؛ با حس سالم، پیام سالم به عقل میرسد و دستورات سالم توسط عقل صادر میشود. تمام این سیکل منتهی به عشق سالم میگردد و این چرخه تکرار میشود تا به مقصد برسیم، و اگر نه، همانجا خواهیم ماند.
پس در این وادی آموختیم که برای تغییر صفت گذشتهی خود باید گیرنده و فرستندههای درونیمان را با تزکیه و پالایش عوض کنیم؛ چرا که آموختیم هر گیرندهای، فرستنده هم هست. با تغییر حس در جهت ارزشها، میتوانیم به آموزههای سالم و تجارب مفید برسیم. و در نظر داشته باشیم که برای تغییر صفت گذشته، نیاز به تزکیه، تلاش، استمرار و صبر داریم.
منابع: کتاب عشق؛ چهارده وادی برای رسیدن به خود نوشته حسین دژاکام، کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر نوشته حسین دژاکام ، سیدیهای وادی دهم، سخنان استاد امین، سخنان دیدهبان مسافر خدامی، سخنان دیدهبان مسافر زرکش
نویسنده: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم) نگهبانسایت
همسفران نمایندگی اِرم کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
76