قبل از آمدن به کنگره اهل صحبت کردن در جمع نبودم، این خصوصیت را پذیرفته و برای مقابله با آن بسیار تلاش میکردم؛ اما موفق نبودم و رفتارهای اجتماعی و انتخاب شغل خود را بر اساس این خصوصیت انجام میدادم. در ابتدای ورود، کنگره۶۰ برای من مکان عجیب و غریبی بود در کارگاه آموزشی کنگره۶۰ هریک از اعضا در مشارکت خود از کنگره تعریف میکردند و بابت حضور در این مکان شاکر خداوند و خوشحال بودند، شخصی میگفت: کنگره به او همه چیز داده است، راهنمای من در لژیون میگفت: با توجه به سخنان آقای مهندس به مرحلهای رسیدهام که اگر روز باشد و آقای مهندس گفتند: شب است باور میکنم؛ اما تمام این صحبتها برای من اغراقآمیز به نظر میآمد و نمیتوانستم آنها را درک کنم، در کنگره۶۰ وادیها و سیدیها را مطالعه و گوش میکردم؛ ولی به عقیده من کنگره آن مکان خاص و مقدس که همه میگفتند نبود. وادی اول تفکر، وادی دوم ما به هیچ نیستیم تا وادی چهاردهم همه سراسر آموزش هستند. نیروهای منفی یا بازدارنده تلاش میکنند ما وارد صراطمستقیم نشویم. با ورود به سفر دوم تغییرات در من ایجاد شد؛ ولی با صحبت کردن در جمع و لژیون بدنم به شدت منقبض و شروع به لرزیدن میکردم؛ حتی رفتن به مهمانی سخت بود و این حالت در جمع خانوادگی نیز اتفاق میافتاد. مسافر من میگفت: هرگاه مرغی را سر میبُرند با تمام وجود دست و پا میزند، در مورد تو نیز نیروهای منفی تمام سعی خود را میکنند که تغییر نکنی و با تمام وجود دست و پا میزنند؛ زیرا این تغییر برای آنها خوشایند نیست؛ ولی باز هم به این صحبتها ایمان کامل نداشتم، دکتر امین فرمودند: باید با ترس خود مقابله کنید، راه رسیدن به شجاعت گذر از ترس است. با کمک و آموزشهای راهنمای دلسوز خود سعی کردم بر ترس خود غلبه کنم و به مرور از تهاجم نیروهای منفی کاسته شد در حال حاضر آگاه هستم؛ باید مسئولیت مشکلات خود را بپذیرم و تا زمانیکه گامی در جهت مقابله با ترس و مشارکت در لژیون بر ندارم مشکل حل نخواهد شد، ایمان دارم نیروهای منفی از ورود من به صراط مستقیم جلوگیری میکنند تا حدودی آگاه هستم صراط مستقیم چیست به صحبتهای آقای مهندس و دکتر امین ایمان دارم و به اعتقاد من، مکانی که انسان را در صراط مستقیم قرار میدهد مکان مقدسی است.
نویسنده: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون بیستوچهارم)
سپاس خدایی که ناممکن ها را ممکن میکند.
روزی با حال خراب و فکری آشفته وارد کنگره شدم ناامید از همه جا و همه کس بودم؛ اما به مرور زمان با آموزشهای کنگره۶۰ و آموزشهای راهنمای محترمِ خود، ذهن آشفته و پریشان من آرام گرفت به ظاهر متدDST برای مسافران کاربرد دارد؛ اما برای منِ همسفر بسیار مفیدتر است تا بتوانم پلهپله روی تفکر و تصمیمی که میگیرم تأمل کنم و آگاه باشم مسئول تمام کارهای خود هستم این مشکلات وجود دارند تا من شناخت بهتری نسبت به خود و نیروهایی که خداوند در درون من نهاده را پیدا و آن نیروها را به کار گیرم، از حرکت نترسم و افکار معقول خود را به عمل تبدیل و به نتیجه مطلوب برسم همچنین نقطه تحمل خود را در برابر مشکلات بالا ببرم، کنگره۶۰ به من آموخت تفکر کنم، برای وجود خود ارزش قائل شوم و حس خود را پالایش کنم، چون در حلقههای بعد از حیات فیزیکی نیز این حسها همراه من هستند. مشکلات زندگی مانند امواج دریا همیشه پشت سرهم در رفت و آمد هستند و من؛ باید آموزش بگیرم مانند موجسوار چگونه با موجِ مشکلات بازی و بدون آسیب آنها را برطرف کنم و اگر رفتار و اعمال شخصی برای من خوشایند نیست آموزش یا آزمایش است؛ باید تشخیص دهم در برابر این افراد چگونه رفتار کنم.
نویسنده: همسفر زهره رهجوی همسفر راهنما ملیحه (لژیون بیستوچهارم)
رابط خبری: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون بیستوچهارم)
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی همسفر راهنما محبوبه (لژیون بیستویکم)
عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون نهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران کنگره۶۰ شعبه سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
102