"شهر به یکباره به طغیان دچار میگردد، اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمامی آبادیها حاکم میشود و عظمت و سلامتی باز میآید و شما از آن بهره بیشتری میبرید."
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.
من قبل از ورود به کنگره۶۰ همیشه فکر میکردم که سرنوشت اینجوری برایم رقم خورده که تا آخر عمرم باید یک مصرفکننده باشم و زندگیام همیشه پر از اشتباه باشد. دائماً ناامید و در یاس بودم و در عمق تاریکیها به سر میبردم. با ناامیدی از خداوند، خانواده و اطرافیانم میخواستم که مرا نجات بدهند و برایم کاری بکنند، ولی با ورود به کنگره۶۰، آشنایی با وادیها، آموزش گرفتن و رسیدن به وادی دهم فهمیدم که اگر بخواهم تغییر میکنم. از وادی دهم آموختم که هر روزِ من میتواند تولدی تازه باشد و امروز با تمام وجودم میگویم: من جاریام، جاری بهسوی روشناییها، جاری بهسوی ساختنِ خودی تازه، بهسوی تمام چیزهایی که روزی فکر میکردم هرگز برای من نیست، چقدر این قانون زیبا است، چقدر عظیم است و چه بار معنایی سحرآمیزی را در خود حمل میکند.
بله: صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است.
در پایان از راهنمای خوبم آقای هادی مرادی تشکر میکنم و از شما عزیزان ممنون که نوشتار مرا خواندید.
نگارش: مسافر مجید از لژیون یکم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی عصارزاده مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
63